eitaa logo
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
550 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
436 ویدیو
16 فایل
بسم الله ؛✨ آیا آن روز نیز خواهد رسید ، که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟ ‌ << موتوا قبل ان تموتوا >> ‌ `` اللهُم اِنی اَتقرّب اِليك بِولايه على‌بن‌ابى‌طالب `` ‌ ٫ سلامتے و ظهور بقیھ الله (عج) صلوات !💚 * پیام‌های سنجاق شده را چک کنید .
مشاهده در ایتا
دانلود
! ـــــ ــ از صبح ، ساعت به ساعت ، داغ هایے که کربلا به خود دیدھ بود را مرور کردیم .. تلخ بود ، قلبمان تیر مےکشید !💔 اما در روضه‌هایمان ، ارباب وداع مےکردند .. ارباب روضه مےخواندند .. ارباب گریه مےکردند .. تلخ بود اما حداقل دلمان خوش بود آقایمان هستند هنوز !❤️(: از ساعت ِ سه .. خیلے سخت شد ! قلبے که تیر مےکشید ، از دلهرھ میدان رفتن ِ ارباب ، خود را به در و دیوار ِ سینه مےکوبید !💔 تاریخ گفته بود قرار است چه شود ولے .. انگار که آنجاییم و ارباب ، اولین بار است که در تاریخ ، قصد میدان کردھ اند ؛ لحظه به لحظه ترسیدیم ! - یعنے چه مےشود ؟ - ای وای ارباب تنهان ! - خدایا رحم کن ؛ آقامونو دورھ کردن !😭💔 روضه‌ها جان گرفته بودند انگار .. پیش چشممان بر سر و سینه ميزدند از داغ ِ او که روایتش مےکردند !💔 عصر که رسید .. کلمه عاجز شد ! چه بگوید از وصف حال ِ آن ثانیه‌ها ؟ سخت بود ؛ طاقت‌فرسا شد ! خبر دادند اربابتان را کشتند !😭💔 و .. قلبے که صبح تیر کشید .. بعد ِ ظهر بےامان تپید .. ناگهان ایستاد ! و بعد از آن ، خود را روی زمین ِ زندگے ، به سختے مےکشاند تا بزند ! گویے تمام دردها را از بعد ِ آن خبر به دوشش انداختند و گفتند : بکش !💔 حالا اگر روضه بخوانند .. اگر سینه زنے کنند .. این دل ، آرام و به زور مےتپد ! اگر اشک بریزد ، اگر بسوزد ، اگر .. هر لحظه آرام مےپرسد : اربابم کو ..؟ من میان ِ بند بند ِ روضه او را مےدیدم ! اربابم چه شد ..؟💔 دیگر میان ِ روضه نمےبینمشان ! جایشان خالیست .. من همانجاها ضربانم را گم مےکنم ! من مےترسم .. بگو اربابم بیاید ! (: و من .. نمےدانم چطور بگویمش : گوش کن ! ارباب دیگر میان ِ روضه نیست ! با اربابت کاری کردند که خود روضه مفصلے شدند !💔 چگونه بگویم : دیگر میان ِ روضه دنبال مرهم نگرد .. مرهمت را زخم زدھ اند !💔 چطور ..؟ چطور بگویمش ؛ اربابت را کشتند ؟😭💔 و ای وای از امشب ِ احوال ِ خیمه ها .. و جان ِ جهان فدای ِ او که نشانش مےدهند آنچه ما مےشنویم !😭💔 • امان از دل ِ زینب (س) !💔 ـــــ ــ
! ـــــ ــ از صبح ، ساعت به ساعت ، داغ هایے که کربلا به خود دیدھ بود را مرور کردیم .. تلخ بود ، قلبمان تیر مےکشید !💔 اما در روضه‌هایمان ، ارباب وداع مےکردند .. ارباب روضه مےخواندند .. ارباب گریه مےکردند .. تلخ بود اما حداقل دلمان خوش بود آقایمان هستند هنوز !❤️(: از ساعت ِ سه .. خیلے سخت شد ! قلبے که تیر مےکشید ، از دلهرھ میدان رفتن ِ ارباب ، خود را به در و دیوار ِ سینه مےکوبید !💔 تاریخ گفته بود قرار است چه شود ولے .. انگار که آنجاییم و ارباب ، اولین بار است که در تاریخ ، قصد میدان کردھ اند ؛ لحظه به لحظه ترسیدیم ! - یعنے چه مےشود ؟ - ای وای ارباب تنهان ! - خدایا رحم کن ؛ آقامونو دورھ کردن !😭💔 روضه‌ها جان گرفته بودند انگار .. پیش چشممان بر سر و سینه ميزدند از داغ ِ او که روایتش مےکردند !💔 عصر که رسید .. کلمه عاجز شد ! چه بگوید از وصف حال ِ آن ثانیه‌ها ؟ سخت بود ؛ طاقت‌فرسا شد ! خبر دادند اربابتان را کشتند !😭💔 و .. قلبے که صبح تیر کشید .. بعد ِ ظهر بےامان تپید .. ناگهان ایستاد ! و بعد از آن ، خود را روی زمین ِ زندگے ، به سختے مےکشاند تا بزند ! گویے تمام دردها را از بعد ِ آن خبر به دوشش انداختند و گفتند : بکش !💔 حالا اگر روضه بخوانند .. اگر سینه زنے کنند .. این دل ، آرام و به زور مےتپد ! اگر اشک بریزد ، اگر بسوزد ، اگر .. هر لحظه آرام مےپرسد : اربابم کو ..؟ من میان ِ بند بند ِ روضه او را مےدیدم ! اربابم چه شد ..؟💔 دیگر میان ِ روضه نمےبینمشان ! جایشان خالیست .. من همانجاها ضربانم را گم مےکنم ! من مےترسم .. بگو اربابم بیاید ! (: و من .. نمےدانم چطور بگویمش : گوش کن ! ارباب دیگر میان ِ روضه نیست ! با اربابت کاری کردند که خود روضه مفصلے شدند !💔 چگونه بگویم : دیگر میان ِ روضه دنبال مرهم نگرد .. مرهمت را زخم زدھ اند !💔 چطور ..؟ چطور بگویمش ؛ اربابت را کشتند ؟😭💔 و ای وای از امشب ِ احوال ِ خیمه ها .. و جان ِ جهان فدای ِ او که نشانش مےدهند آنچه ما مےشنویم !😭💔 • امان از دل ِ زینب (س) !💔 ـــــ ــ