eitaa logo
شهید گمنام
3.4هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6.2هزار ویدیو
93 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
پای‌غیرت‌جان‌دادند عاشقان‌زینب . . . :)💚! @shahid_gomnam15
زاهدی‌گفتا‌چه‌داری‌آرزو,گفتم:حرم! معنی‌صد‌نکته‌را‌در‌یک‌سخن‌پیچیده‌ام: @shahid_gomnam15
انتهای آرزومون همینه فقط همین،و من هوس شهد دارم..!😔💔 @shahid_gomnam15
💚 --عقربہ‌هاۍساعت🕰 °°فقط‌نبودت‌رو‌بہ‌روم‌میاره💔 --ثانیہ‌ها‌بۍ‌تورنگۍ‌نداره⏳ •[این‌انتظارهـ]•(:👀 ؟🥀 @shahid_gomnam15
به قولِ حاج حُسین یڪتا : داری یه رفیق خوب کھ تو میدون مینِ گناه دستتو بگیره و نذاره کھ به گناه بیوفتی؟!✨ ♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
✍گوشی شیعه ی (عج) ،باید جای تبلیغ امام زمان (عج) باشه... شیطان و دوستانش تموم سعیشون اینه که یه جوری کنن،به این مسئله نپردازی.. هر وقت احساس کردی شیطان زیاد نزدیکت میشه تا مشغولت کنه،بدون که داری میشی. ✅پس حواست باشه..تمام تمرکزت رو بذار، برای امام زمان(عج) کار کن.. 🔻چقدر عالیه که تبلیغ برای امام زمان(عج)، باشه.. @shahid_gomnam15
خیلی از کارهای خانه را که بلد بود خودش انجام می داد. وقتی هم مانع می شدیم می گفت: کجای اسلام آمده که همه کار های منزل را باید مادر انجام بده؟! چند ماهی رفت کلاس خیاطی؛ زود یاد گرفت. پدر هم برایش یک چرخ خیاطی گرفت، لباسهای مردانه می دوخت. کم کم مشتریش هم پیدا کرده بود. درامد هم داشت. @shahid_gomnam15
ولی تو تاریخ مینویسن که کل دنیای غرب و شرق با اون همه سلاح و تجهیزات و جمعیت و رسانه ای که دارن زورشون به این دو نفر نرسید..😍🌿 🌻 @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صحبت های طوفانی مهدی حسن در مناظره با اسلام ستیزان در دانشگاه آکسفورد. @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این دوربین مخفی را حداقل یکبار در عمرتون باید ببینید! مهم !!! همه این کلیپ رو تا آخر ببینن، دختر دارا ببینن، خواهر دارا ببینن، غیرتیا ببینن، شهدا شرمنده ایم @shahid_gomnam15
شهید گمنام
مسابقات قهرماني74 کيلو باشگاهها بود. ابراهيم همه حريفان را يکي پس از ديگري شكست داد و به نيمه نهائي
به ابراهيم که تا آن موقع نميشــناختمش گفتم: رفيق، اين پاي من آســيب ديده. هواي ما رو داشته باش. َ ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چشم. بازيهاي او را ديده بودم. توي كشــتي اســتاد بود. با اينکه شــگرد ابراهيم فنهائي بود که روي پا ميزد. اما اصلا ً به پاي من نزديک نشد! ولي من، در کمال نامردي يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزي به فينال رفتم. ابراهيم با اينکه راحت ميتونســت من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولي اين کار رو نکرد. بعد ادامه داد: البته فكر ميكنم او از قصد كاري كرد كه من برنده بشــم! از شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرماني براي او تعريف ديگهاي داشت. ولي من خوشــحال بودم. خوشحالي من بيشتر از اين بود که حريف فينال، بچه محل خودمون بود. فکر ميکردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن. اما توي فينال با اينکه قبل از مســابقه به دوســتم گفته بودم که پايم آسيب ديده، اما دقيقًا با اولين حرکت همان پاي آســيب ديــده من را گرفت. آه از نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روي زمين و بالاخره من ضربه شدم. آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهيم قهرماني بود. از آن روز تــا حاال با او رفيقم. چيزهاي عجيبي هم از او ديدهام. خدا را هم شکر ميکنم که چنين رفيقي نصيبم کرده. صحبتهايش که تمام شد خداحافظي کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه فقط به صحبتهايش فکر ميکردم. يادم افتاد در مقر ســپاه گیلان غرب روي يكي از ديوارها براي هر كدام از رزمندهها جملهاي نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند: »ابراهيم هادي رزمندهاي با خصائص پورياي ولي« ادامه دارد رفیق شهیدم💔🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
🍃انسـان بازیگر صحـنه هسـتی🍃 قرآن کریم و روایات به ما می گویند لازم نیست تو تلاش کنی که دیده شوی، تو داری دیــده می شوی! تو وسـط یک معرکه هستی، بازیگر یک صحنه ای هستی که مهمترین افراد دارند تو را می بینند... ادامه ش رو بخونید و درباره ش فکر کنیم. ریشه خیلی از عجب و ریاها رو حل میکنه👌 برگرفته از صفحه اینستاگرام جناب محمدهادی اصفهانی، نویسنده توانای کتاب خوبِ «کهکشان نیستی». @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ 🌷 دلم گرفته ای دست دلم را بگیر می خوام در دنیای شما آرام بگیرم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
💚 امام علی ع 🌸 گذشته امروزت سپرى شد و آينده‌‏اش مورد ترديد است و زمان حال غنیمت است 📙 غررالحكم، حدیث 984 🔻 ظهور بسیار نزدیک است اللهم عجل لولیک الفرج🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_gomnam15
| ما که رفتیم، مادر پیری دارم و یک زن و سه بچه قد و نیم قد، از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام: قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید. 🆔️ @shahidemeli
ما که رفتیم، مادر پیری دارم و یک زن و سه بچه قد و نیم قد، از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام: قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید. @shahid_gomnam15
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷 او نیز بر اسب دیگری نشسته و مدام سر و گردنش را با دستمالی خشک می کند و خودش را باد می زند ! _ خیال می کردم به غروب که نزدیک شویم از شدت گرما کم می شود ! مشک کوچکی را میان پاهایش گذاشته ، که زود به زود آن را به دست گرفته و از آبش می نوشد . به چابکی و تنومندی خالد نیست . قدش بلند تر و لاغر تر است. اما توی چشم هایش جسارت و ذکاوت موج میزند . مهاجم سوم از آن دو جوان تر است ، سلیمان است . زیر لب چیزی را زمزمه می کند و به موازات رفیقانش پیش می رود . ابو حامد سرش را به طرف سلیمان می چرخاند و می گوید: _ چه می خوانی ؟! آوازه توی گوش هایم به وز وز مگسان می ماند ! سلیمان از این حرف خوشش نیامده ! با غضب نگاهش می کند و جوابش نمی دهد . همچنان به خواندن ادامه می دهد . ابو حامد هنوز دارد نگاهش می کند. می خندد و به تمسخر می گوید: _ از غضب چشم هایت ترسیدم ! صدای خنده اش بلند است . چند قدم عقب تر ، ماهان _ بیچاره و زار _ توی فکر همسرش (تهمینه) و پسرش (ایوب) است . خوب می داند که آنها تا چند روز دیگر منتظرش نیستند و به خیال آن که او به سفری دور و دراز رفته ، نگرانش نخواهند شد . بعید نیست مهاجمان سر از بدنش جدا کرده و او را زیر خاک همین برهوت دفن کنند و تهمینه هنوز به خیال آمدن و برگشتن ماهان باشد ! هنوز صدای تهمینه توی گوشش مانده : _ نگران برای چه ؟! مدینه را دوست داریم ! شهر محمد است ! پیامبر خدا . ادامه دارد.‌.. @shahid_gomnam15
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷 و صدای ابوذر و سلمان فارسی هنوز توی سرش تکرار می شد . ابوذر مات و مبهوت کتابش را گرفته بود و آن را ورق می زد و می گفت: _ ماهان ! مراقب این کتاب باش ! این کتاب باید مخفی بماند و هیچ کس از راز آن با خبر نشود . شاید خودت ندانی که چه نوشته ای ‌ شاید ندانی چه کسی را مدح کرده ای و از طعن چه کسی سخن گفته ای ! این کتاب که من می بینم ، میراث رسول خدا و حاصل زحمات اوست . جماعتی که رسول خدا و علی را ندیده اند ، با خواندن این کتاب حقیقت دین خدا را خواهند شناخت ! در دنیا کتاب های بسیاری نوشته اند ، اما این کتاب با همه فرق دارد. چقدر ماهان خوشحال بود که سرانجام توانسته آن کتاب تاریخ ماندگاری که آرزویش را داشت بنویسد . سلمان فارسی دستان ماهان را بوسیده بود و گفته بود: _ آسمان را به کتاب آورده ای. فضیلت علی را نوشته ای! ملائک دست تو را می بوسند! آن دو نفر او را تا راهی بیرون از مدینه همراهی کرده بودند و تمام طول راه درباره اهمیت این کتاب گفته بودند و او شنیده بود. _ این کتاب باید مخفی بماند! مراقب باش ماهان! این یک کتاب معمولی نیست! _ اوراق این کتاب، اکسیری است که خاک وجود آدمیان را طلا می کند ! هر که این کتاب را بخواند حقانیت علی را خواهد شناخت. ادامه دارد... @shahid_gomnam15
•~❄️~• قلب‌مان که از روزگار می گیرد ، تنها پناهمان ، عکس های برادر ِ شهیدمان می شود و چقدر خوب از پشت ِ قاب ِ شیشه‌ای آرامـِـمان میکنی ، ای عزیز ِ دل ِ خدا :}} @shahid_gomnam15