eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.8هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بزرگواران _امروز همین اول صبح یک داستان واقعی و جذاب _ یکی از معجزات را برای شما در کانال قرار خواهم داد لطفا تا آخر مطلب را بخونید اگر هر جا درمانده شدید . را صدا بزنید ان شاء الله به فریادتون خواهد رسید
❤️🍃💐🍃❤️ 🍃💐🍃❤️ 💐🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ «بسم تعالی» ........ به نجف برای زیارت علی (علیه السلام) می روم شیخ طریحی در کتاب منتخب می گوید: همسایه ام در کوفه روزهای جمعه به جایی می رفت که نمی دانستم کجاست. روزی پرسیدم: روزهای جمعه به کجا می روی؟ گفت: به نجف برای زیارت علی (علیه السلام) می روم. از او خواستم این هفته مرا با خود ببرد. او قبول کرد و قول داد هفته بعد مرا با خود ببرد. روز جمعه در خانه ام هر چه به انتظار نشستم، خبری نشد. بر خاستم و در خانه اش رفتم. همسرش در را باز کرد. به او گفتم: قرار بود آقا مرا هم خبر کند، تا با هم به نجف برویم. او جواب داد: شاید فراموش کرده است. باخود گفتم: می روم شاید در بین راه به هم بر خوردیم. وقتی که به نزدیکی چاهی که قبل از مسجد حنانه وجود دارد - معروف است که علی (علیه السلام) شبها با این چاه درد دل می کرد - رسیدم. همسایه ام را دیدم که به داخل چاه سطل انداخته و می خواهد غسل کند. پشت او به طرف من بود. وقتی دقت کردم، زخمی به اندازه یک وجب روی شانه راستش دیدم در این او صورتش را به سوی من برگرداند. تا مرا دید، فهمید که زخم شانه اش را دیده ام از این رو آثار ناراحتی در چهره اش پیدا شد. نزدیک رفتم و سلام کردم و گفتم قرار بود مرا هم خبر کنی؟ گفت: یادم رفت. گفتم این زخم روی شانه ات چیست؟ گفت: چه کار داری؟ من خیلی اصرار کردم و گفتم دوست دارم بدانم، گفت به شرطی می گویم که تا زنده ام به کسی نگویی. من قبول کردم. گفت: ما ده نفر بودیم و هر شب سر راه مردم را می گرفتیم و دزدی می کردیم. یک شب منزل یکی از دوستان مهمان بودیم. آن قدر به من مشروب دادند که وقتی بعد از میهمانی به خانه برگشتم، مست در میان خانه افتادم. یک وقت دیدم همسرم شمشیرم را به دستم داد و گفت: فردا شب رفقای تو به خانه ما می آیند و در خانه چیزی نداریم، برخیز و چیزی تهیه کن. شب از نیمه گذشته بود که از خانه بیرون آمدم. وقتی به دروازه کوفه رسیدم، گاه رعد و برقی و در پی آن باران جستن می کرد در اثر روشنایی رعد و برق، لحظه ای متوجه دو سیاهی شدم که به من نزدیک می شدند. با خود گفتم خوب شد، نا امید برنمی گردم. با رعد و برق دیگری که در آسمان زده شد، متوجه شدم آن دو زن هستند. خوشحال تر شدم، زیرا کارم آسان تر شده بود. آن دو آنقدر به من نزدیک شدند، که با رعد و برق سوم چهره آنها را به خوبی می دیدم یکی پیر و دیگری دختر جوان و زیبایی بود. شیطان وسوسه ام کرد، جلو رفتم و هر چه طلا و خلخال، نقره و لباس داشتند از آنها گرفتم. خواستم دست خیانت به طرف دختر دراز کنم، پیرزن به التماس افتاد و خودش را روی قدمهایم انداخت و گفت: ای مرد هر چه طلا، لباس و زیور آلات داشتیم با خود بردی. همه برای خودت، دست بر روی این دختر دراز نکن. زیرا این دختر مادر ندارد و فردا شب عروسی اش است، من خاله این دختر هستم. امشب خیلی اصرار کرد و گفت: خاله جان! من فردا شب به خانه شوهر می روم و بعید میدانم، به این زودی اجازه دهد قبر علی بن ابیطالب (علیه السلام) را زیارت کنم. امشب می خواهم او را برای زیارت به نجف ببرم. هر چه پیرزن بیچاره التماس کرد در من اثر نبخشید و گفت وقتی دیدم خیلی پافشاری می کند، شمشیرم را در آوردم. او ترسید و کنار رفت، آن گاه دختر را مجبور کردم تا تسلیم بشود. در این هنگام صورتش را به طرف حرم امیر مومنان برگردانید و صدا زد: یا علی!خلاصم کن! لحظه ای نگذشت که صدای سم اسب به گوشم رسید و سواره ای کنارم ایستاد. او به من تندی کرد و گفت: ای بی حیا! دست از این دختر بردار. گفتم: تو اگر می توانی اول خودت را از دست من نجات بده، بعد شفاعت این دختر را بکن. او بی درنگ با شمشیرش به من حمله کرد و من تنها زمانی متوجه شدم که مثل فواره خون از شانه ام بیرون می زد. بی حال روی زمین افتادم، ولی می شنیدم که آقا به پیرزن و دخترش می گفت: طلاها، لباسها و خلخال هایتان را بردارید و از همین جا برگردید، علی (علیه السلام) زیارت شما را قبول کرد. پیرزن در ادامه حرف او گفت: ای آقا تو که جوانمردی کردی و ما را از دست این ظالم نجات دادی، محبت دیگری بکن، چند قدمی دیگر تا کنار قبر علی (علیه السلام) همراه ما باش تا حسرت آرزوی زیارت آقا به دل دخترم نماند. آقا گفت: شما می خواهید بروید نجف که خاک را زیارت کنید یا علی را؟ جواب داد: آقا جان! چون امیر مومنان در آنجا خاک هستند می رویم تا تربت پاکش را زیارت کنیم. آن بزرگوار فرمود: من امیر مومنانم، تا این جمله را شنیدم، به یک باره متوجه شدم که دیگر کسی در آنجا نیست. واین زخم تا زنده ام بامن هست.. 📚کرامات معصومین:ابوالحسن حسینی 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
2018-08-26 14:39:54.mp3
8.62M
حاج حسین سیب سرخی🎙 سرود🔊🔊 🌹زیبا ترین صحنه‌ی تو دنیاست...🌹 @shahid_hadi124
4_723784306721287182.mp3
2.76M
🔶 اجرای زیبای نوجوانان؛ 💞 علی علی یا علی💞 عید غدیر مبارک تقدیم به همه شما @shahid_hadi124
🌸هم ساقی کوثر تويی🌸 🌸هم هادی و رهبر تویی🌸 🌸هم شاه بحر آور تویی🌸 🌸هم شافع محشر تویی🌸 🌸هم نور پیغمبر تویی🌸 🌸هم عاشق داور تویی🌸 🌸هم حیدر صفدر تویی🌸 🌸شاهانه گویم یاعلی🌸 💐علی در عرش بالا بی نظير است💐 💐علی بر عالم و آدم امير است💐 💐به عشق نام مولايم نوشتم💐 💐چه عيدی بهتر از عيد غدير است؟💐 🎊‌عید غدیر پیشاپیش مبارک🎊 🎉🌺🌙پيشاپيش 🎉🌺🌙عـــیــد 🎉🌺🌙سعيــد 🎉🌺🌙غدیرخم 🎉🌺🌙بر شــما 🎉🌺🌙دوستان 🎉🌺🌙عزيز و 🎉🌺🌙خانواده 🎉🌺🌙محترمتان 🎉🌺🌙مبــــــارک 🎉🌺🌙و فرخنده 🎉🌺🌙بــــــاد @shahid_hadi124
پیکر شهیدی که شب‌ها #قرآن می‌خواند #شهید_حمید_زرگوشی🌷 #بخوانید👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
پیکر شهیدی که شب‌ها #قرآن می‌خواند #شهید_حمید_زرگوشی🌷 #بخوانید👇👇 @shahid_hadi124
پیکر می‌خواند 🌷هر وقت به (ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز🌳 آن منطقه را برعهده دارد به نزدم می آید و می گوید 🌷 هم مانند شبهای گذشته به مزار آمدم، صدای از اینجا (قبر ) در ساعت سه شب🕒 تا اذان صبح می آید و تمام دشت🌾 را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ 🌷من هم جواب می دهم: است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست🕊، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی✨ چشمانم در ظلمت فرو رفته است😔. راوی: 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
با سلام فرارسیدن عید سعیدغدیررا بر محضر مهدی فاطمه (عج) وهمه اعضا تبریک می گوییم امروز هم مهمان شهدای خاص هستیم التماس دعا
⬆️ دست نوشته #شهید_محسن_حججی🌷 در روز عرفه خدایا معرفتم ده تا #حسینی شوم و حسینی قربانی ات ... روزی ام کن در #جوانی به پای #اسلام فدا شوم ... #خدایاشهیدم_کن (عرفه ۹۴/۷/۱) @shahid_hadi124
🌹🍃🌹🍃🌹 محسن انتخاب دلم بود راوی همسر شهید @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹🍃🌹🍃🌹 محسن انتخاب دلم بود راوی همسر شهید @shahid_hadi124
1⃣8⃣3⃣ 🌷 💠محسن انتخاب بود و تایید 👇👇 🌸سـاعت ۱۱صبح، روز پنج شنبـه۱۱ آبـان، سال ۱۳۹۱ 🌺عـروس خـانوم و آقـا دامـاد نشسته بودند، روبرویشان سفره سـاده و کوچکی بـود☺️. ساده امـا؛ . کوچک اما؛ قشنـگ و بیاد مـاندنی😌👌 🌺آقـا داماد سـرش را آورد نزدیک تـر💑 آرام گفت:« در آینـه چـه میبینی؟» عروس خـانـوم سرش را آورد بالا و توی آینه را نگاه ڪرد و گفت:«خودم وخودت را😍». 🌺لپ های آقـا داماد گـل انـداخت☺️ و گفت:«پـس من و تو مال هـم هستیم💞، بیا بـه هـم کمک کنیـم.کمک ڪنیم زندگـی مومن بـا بندگی خـدا بـاشه، بـه برسیم و بعـد هـم 🌷». 🌺حـرف دلـ❤️ من هـم همین بـود، اصلا من هـم همین را ميخـواستم👈پـر پـرواز🕊.... انتخاب دلـم بـود و تایید قلبم. انتخـاب عـاشقانـه وعاقلانـه ای بـود😍. 🌺امـا نـه، من ڪردم. محسن پـر پـرواز نبـود🚫، محسن خـود پـرواز بود🕊. 🌺نگـاه و لبخندمان بـه هم تایید✔خواسته محسن شـد و آرزوی دل مـن😍.محسن قـرآن را برداشـت ، بـه من نگاهی کرد و بـاز لبخند☺️مـن. قـرآن را بـاز کرد📖 ،سوره ...بـا صداے بلند خـوانـد. 🌺بسـم الله الرحمن الرحیم.... من هـم، زیر لب زمـزمـه کردم.😊 میهمان هـا همـه آمـده بـودند، شـروع ڪرد....🔅النڪاح سنتی فمن رغـب عـن سنتی فليـس منی🔅 🌺 محترمـه، مکرمـه..... صدايش را فقط میشنیدم، خـودم آنجـا بـودم ولی نبـودم.😉 بـودم😌، روز شدنمان، روز یکی شـدنمان💞 🌺شـروع روز مصـادف بود بـا ایام . مـا هـم خودمان را بـه ڪاروان عشـ❥ـق رسـاندیم😍. بـا صداے بلنـد🗣 یکی از خانم‌هـای فـامیل بـه خـود آمـدم. 🌺عروس خـانـوم قـرآن📖 میخوانند... بـراے دومین بار؛ عروس خـانـوم رفتن از اجازه بگیرن....بـراے سومین بـار؛ گفتم بـا اجـازه امـام زمـانـم و ‌پـدر و ‌مـادر و ‌بقیـه بـزرگتر هـا ...😍👏🌸 🌺زندگـیمان شـروع شـد🏡 آن هـم بدون گنـاه📛.پنـج سال گذشت و بـه خواستـه اش رسید😃.✓بندگی خـدا ،✓سعادت و ✓شهادت🌷. گـواراے وجـودت ...♥️ 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
8⃣1⃣3⃣ 🌷 ✍ به روایتی از خواهر : 🔹 ترین صفت اخلاقی که داشتند اون بود که به پدر و مادر میذاشت ک میومد خونه ی پدر و مادرم دستشونو میبوسیدن 🔸حتی اگه روزی چند بار میومدن هرچند بار پدر و مادرمو بوس میکرد 👌 🔹یه ویژگی اخلاقیِ بارز دیگه ای که داشتند اون بود که داشت 🔸کاری که انجام میداد فقط و فقط بود هیچکسی نمیفهمید که چه کارایی میکرد اون نیتی که داشت فقط ✨بود. 🔹توی دوران پادگانشونو تبدیل کرده بود به اعتقاد داشت کتاب آدمو میبره بالا 🔸آقا محسن کلا خیلی بود از دوران دبیرستان ک وارد موسسه ی شد اردوهای جهادیشونم شروع شد✅ مدرسه سازی میکردن مسجد میساختن تو یکی از روستاهایی که رفته بود اونجا مسجد میساختن نماز خوندن یادشون داده بود☺️ و نماز جماعت هم به امامت خودش برگزار شد 🔹خیلی هم فعال بودن تو زمینه ی هم زیاد کتاب میخوند هم کتاب خوندن رو میداد بین همه 🌷 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
1_21422443.pdf
656K
📃 وصیت‌نامه مکتوب +متن و دستخط شهید شادی روح این شهید والامقام @shahid_hadi124
شیعیان امشب بگردیم همنوا با عرشیان یا علی گوئیم و از شوق ولایش کف زنیم 🌸🌸🌸 @shahid_hadi124
شرمنده پست ها زیاد شدند شاید امشب نتونم انلاین بشم بخاطر همین پستهارا تا شب گذاشتم در این شب عزیز برای فرج امام زمان(عج) خیلی دعا کنید اگر خواستید ماراهم دعا کنید التماس دعای شهادت 🌹یا علی مدد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.... ❤🌹❤🌹 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd ❤🌹❤🌹❤
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَب
با سلام روزتون بانگاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)شروع شود ان شاء الله خواندن دعای عهد را هر روزفراموش نکنیم التماس دعای فرج
🍃🌸❤️🍃 💫روزمون رو با صلوات خاصه حضرت فاطمــه زهرا(س) آغاز میکنیـــم 🍃 حتما سعی کنید هر روز این صلوات ‌را بخوانید 🍃🌸❤️🍃 @shahid_hadi124
با سلام ان شاء الله به نیابت از و.... ابراهیم هادی تورجی زاده محسن حججی هدیه به زهرا(س) امروز صفحه 191و. 192 را تلاوت می کنیم @shahid_hadi124
بنیت زیارتش درهر روز میخوانیم؛ صلی الله علیک یااباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی ابن خاتم الانبیاء السلام علی ابن سید الاوصیاء السلام عری ابن فاطمه الزهراء السلام علیک ورحمت الله وبرکاته @shahid_hadi124
#سلام_امام_زمانم🌼🍃 بیا #عدالت مطلق مسیر مےخواهد سپاه منتظرانت #امیــر مےخواهد زمین و ڪُل زمان را بیا و #زیبا ڪن حڪومت #علوے را دوباره برپا ڪن 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 @shahid_hadi124
به روزغدیرخم از مقام لم یزلی به کائنات ندا شد به صوت جلی که بعد احمد مرسل به کهتر ومهتر سرور و مولا علیست علی @shahid_hadi124
جابر جعفی از امام باقر علیه السلام و حضرت باقر علیه السلام از جابر و جابر از پیامبر صلی  الله  علیه  و  آله نقل می کند : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ جَبْرَئِیلَ علیه السلام  نَزَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَقُومَ بِتَفْضِیلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهم السلام خَطِیباً عَلَى أَصْحَابِکَ لِیُبَلِّغُوا مَنْ بَعْدَهُمْ ذَلِکَ عَنْکَ وَ یَأْمُرُ جَمِیعَ الْمَلَائِکَةِ أَنْ تَسْمَعَ مَا تَذْکُرُهُ وَ اللَّهُ یُوحِی إِلَیْکَ یَا مُحَمَّدُ أَنَّ مَنْ خَالَفَکَ فِی أَمْرِهِ فَلَهُ النَّارُ وَ مَنْ أَطَاعَکَ فَلَهُ الْجَنَّه جبرئیل بر من نازل شد و گفت: خداوند تو را مأمور می نماید که به بیان فضائل علی بن ابیطالب علیهم السلام در بین اصحاب بپردازی تا آنها نیز این فضائل را بعد از تو به آیندگان منتقل نمایند و به همه فرشتگان نیز فرمان داده است تا فضائلی را که شما بیان می کنید، گوش کنند و خداوند به تو وحی می نماید که ای محمد! هرکس درباره این امر با تو مخالفت ورزد، جایگاه او در آتش است و آن کس که از تو اطاعت نماید جایگاه او بهشت خواهد بود. پس بیان فضائل حضرت هم دستور  است و هم عبادت و هم تضیمین برای ما. 📚امالی شیخ مفید @shahid_hadi124
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی رحمه الله: 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸غدیر؛ وصل شدن به خداوند🔸 وصل شدن به خدا چگونه است؟ مثالی می‌زنم. شبکۀ تولید برق، هفتاد هزار ولت است. توان چراغ‌های معمولی 220 ولت است که باید از چندین ترانس بگذرد تا به شبکۀ هفتاد هزار ولتی برسد. وقتی این برق تنزل کرد تا به 220 ولت رسید، آن موقع می‌توانی لامپ روشن کنی و می‌گویی این چراغ، وصل است. چون وصل است نور می‌دهد. این اتصال اگر از یک جایی قطع شد، چراغ هست اما روشن نمی‌شود و نور نمی‌دهد! «ولایت» مثل برق است. «نماز»، مثل چراغ است. خدا از ما نور می‌خواهد. شبکۀ ولایت در نماز که چراغ است، ایجاد نور می‌کند. شبکه ولایت در روزه که مثلا یخچال است، ایجاد خنکی می‌کند. شبکه ولایت در حج، ایجاد حرکت می‌کند. شبکه ولایت در زکات، ایجاد اقتصاد می‌کند. اما می‌گویی شبکه ولایت است که کار می‌کند. نماز، روزه، حج، جهاد و... ابزارند مثل ابزارهای الکتریکی! اما آن چیزی که ابزارهای الکتریکی را فایدهدار می‌کند، شبکه برق است. در غدیر آمدند ترانس جدیدی نصب کردند و گفتند تاکنون از ترانس پیغمبر صلی الله مستقیماً برق می‌گرفتید؛ ماموریت ایشان پایان یافت. از این پس از طریق ترانس علی علیهالسلام، به ولایت الله وصل شوید.این کار را کردند که نماز، روح و معنا داشته باشد، حیات داشته باشد و محبتآفرین باشد. در سقیفه آمدند اصل نماز را قبول کردند، حج، روزه، جهاد و زکات را قبول کردند اما ولایت و شبکه اتصال را حذف کردند! نتیجه این قطع اتصال، عدم پذیرش و عدم کارایی حج و جهاد و نمازشان شد که مصیبت‌های فراوانی برای اسلام درست کرد و درست می‌کند! از روزی که شبکۀ ولایت قطع شد مصیبت وارد اسلام شد. نگاه کن عالم را؟ از روز هجده ذیحجه تا بیستوهشت صفر مجموعاً هفتاد روز می‌شود! در این هفتاد روز چه اتفاقی افتاد. ولایت قطع شد. بعد از رحلت و قطع ولایت تا به حال که هزار و اندی سال می‌گذرد چه اتفاقی افتاد؟ هفتاد روز سقوط، با هزار سال جبران نمی‌شود! شما تا حالا برای احیای ولایت سیصد هزار شهید دادهاید. بیش از دو برابر آن جانباز دادهاید. اینهمه شکنجه و مجاهدتهای فراوان، اینهمه کشتههای شب و روز در عراق و سوریه و لبنان و پاکستان و افغانستان! اینهمه مجاهدت هم نتوانستهاست آن هفتاد روز را جبران کند! @shahid_hadi124