eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37.2هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#شهید_داوود_عابدی 👈شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود. ❣شادی روحش #صلوات @shahid
🌷 🔻☜شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه بود👇👇 🌷 💠 الگویی بنام ابراهیم: 💟⇦•مرحوم سعید مجلسی خاطرات زیبایی از یک در واحد اطلاعات برای ما نقل میکرد.می گفت: آن رزمنده، یک حرفه ای، خوش صدا و سیما و یک در کار اطلاعاتی است و .... 💟⇦•آن مرد بزرگ بود که خیلی از فرماندهان ما از مردانگی و او برای ما حرف می زدند. بعد از مقدماتی بود که مرحوم مجلسی تصویر ابراهیم را برای ما آورد. 💟⇦•وقتی تصویر ابراهیم را دیدیم، شگفت زده شدیم انگار بود! خود داوود هم با تعجب به تصویر شد.... مجذوب چهره و جمال او بودیم که سعید مجلسی گفت: ابراهیم در ، همراه با برادر داوود (شهید حمید عابدی) حضور داشته و مفقود شده، خلاصه خیلی حال ما گرفته شد. 💟⇦•داوود او را خودش قرار داد. و دلش می خواست راه و ابراهیم را ادامه دهد. اواخر سال 1361 بود که با داوود بودیم. سعید مجلسی خبر داد که امروز مراسمی برای ابراهیم در مسجد محمدی در خیابان زیبا برقراره، من هم به داوود زنگ زدم و گفتم اگه می تونی با بیا دنبال من با هم بریم مراسم شهید ابراهیم هادی. 💟⇦•عصر بود که داوود اومد و با موتور رفتیم خیابان زیبا. همین که وارد شدیم، تمام نگاه ها به سوی ما برگشت. از کنار هر کسی رد شدیم با تعجب گفت: !! یکی از دوستان ابراهیم جلو اومد و در حالی که با چشمان گرد شده از به داوود نگاه میکرد، گفت آقا شما کی هستی؟انگار خود اومده! 💟⇦•داوود هم با خودش گفت: نه آقا جون چی میگی؟ ما کجا، آقا ابراهیم کجا، ما کل ابرامم نمیشیم. 💟⇦•بعد جلسه همه با داوود کلی یادگاری گرفتند وقتی سوار شدیم برگردیم، داوود گفت : تو منو آوردی اینجا که داغ اینا رو کنی؟؟؟ من کجا، کل ابرام کجا؟؟؟ دیگه چیزی نگفت ولی تا روزای آخر تو با ابراهیم داشت.... 🌷 شادی روحش 💚 کانال و 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
ارسالی از اعضا 👆👆👆
قدمگاه مادر شهیدان... تقريباً مهمات ما تمام شده بود... ابراهيم هادي بچه هاي بي رمق کانال را در گوشه اي جمع کرد و برايشان صحبت كرد : بچه ها غصه نخوريد، حالا كه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد، اگر همه هم شهيد شويم، تنها نيستيم. مطمئن باشيد مادرمان حضرت زهرا (س) مي آيد و به ما سر ميزند. بغض بچه ها ترکيد. صداي هقهق شان هم هي کانال را پر کرده بود. به پهناي صورت اشک می ريختند. ابراهيم ادامه داد : «غصه نخوريد. اگر در غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نميگذارد! » 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤روایتگری سردار مهدی رمضانی درباره کرامات شهدای 🌹ایشان از بازماندگان کانال و همرزم شهید بودند.. ❣ جهت شادی روح و همه همرزمانش در کانال کمیل❣ ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷 💠قسمتی کوتاه از زندگی شهید ابراهیم هادی 🔰شهید ابراهیم هادی نه دینی بود نه از فرماندهان جنگ❌ یک جوون کشتی گیر و اهل گود زورخانه. مردم تهران اگه بخوان خوب های خودشون رو مثال بزنند، شهید رو مثال بزنند که بگن بچه تهرونی مثل کی⁉️ 🔰یه سحری تصمیم میگیره در یک وضعیت نابسامانی بره بگه همه بهش گفتن الان چرا اذان گفتنت اخه اومده😕 ولی وقتی اذان میگه به سمتش تیراندازی💥 میکنن یکی از تیر ها به او میخوره 🔰همه میگن اینکارو چرا کردی یه دفعه میبینن ها با دستمال سفید🏳 تسلیم شدن. گفتن شما چرا تسلیم شدین میگن این کی بود اذان گفت؟؟؟ گفتن بله یکی اذان🔊 گفت شما زدید بهش 🔰بعد گفتند ما بخاطر اذان او شدیم بعد فرمانده گفت من اون سربازی رو که تیر زده رو با خودم اوردم فقط بزارید ما یک بار دیگه این رو ببینیم میرن سنگر، عراقی ها در حالی که ابراهیم مجروح💔 بوده به دستو پاش میفتن.. 🔰نه تنها برای گردان کمیل و یک افتخاره جاودانست👌 در عین حال کانال کمیل افتخار میکنه به "شهید ابراهیم هادی"🌷 شاید تمام تهران روز قیامت پشت سر شهید ابراهیم هادی وارد بهشت بشند😍 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...💔😔 رفقا... ✨تو مرام ابراهیم نیست تنهامون بذاره.. نکنه اعمالمون باعث بشه از راهش دور بشیم...!💔 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
❣تصویری زیبا وبه یادماندنی از نیروهای یک گروهان ازگردان کمیل قبل از شروع عملیات❣ این گردان ۳۶۰ رزمند
سمی، مارها یا مورد اصابت تیرهای سرگردان شلیک شده از سوی دشمن قرار می‌گرفت، حتی امکان فریاد کشیدن هم برایش میسر نبود! اگر رزمنده‌ای نیز به شهادت می‌رسید، مابقی نیروها باید پیکر شریف او را شبانه در میان رمل‌ها بر دوش بگیرند و با مشقت فراوان به عقب بیاورند! مشکل دیگری که در شناسایی منطقه فکه با آن روبرو بودیم، حضور منافقین برای کمک به ارتش عراق بود. از همان ایام سال ۱۳۶۱ بود که نیروهای منافقین، برای ضربه‌زدن به ایران اسلامی، فعالیت خود را در ارتش عراق چند برابر کردند. نیروهای نفوذی ما خبر دادند که در پادگان‌های بزرگ ارتش عراق، قسمتی برای نیروهای فارسی زبان آماده شده! به رغم تلاش‌های خستگی‌ناپذیر نیروهای شناسایی، متاسفانه دشمن هوشیار شده و نسبت به موقعیت نیروهای خود و افزایش موانع اقدام کرد. همین موضوع باعث شد تا رزمندگان اسلام نتوانند تا عمق دشمن را شناسایی کنند. آن‌ها تا شب عملیات هم نتوانستند از وجود موانع مستحکمی چون خاکریزهای ب شکل و سنگرهای آن و کانال‌های جدید الاحداث، اطلاعاتی کسب کنند. از طرف دیگر طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته، زمان چندانی تا شب عملیات باقی نمانده بود. در همان ایام اعلام شد که دشمن در پشت مواضع خود، موشک‌های پیشرفته ضدهوایی «سام‌هفت» را مستقر کرده که قاتل هواپیماهای جنگنده ما بود ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🔮  نصرالله می گوید: از یکی از مسئولین اطلاعات پرسیدم "یعنی چی گردانها محاصره شدن آخه عراق که جلو نیومده اونها هم که توی کانال سوم (کمیل) و دوم (حنظله) هستن". اون فرمانده هم جواب داد "کانال سومی که ما تو شناسایی دیده بودیم با این کانال فرق داره، و این کانال و چند کانال فرعی دیگه رو عراق ظرف همین دو سه روز درست کرده. این کانال درست به موازات خط مرزی بود ولی کوچکتر و پر از موانع. گردانهای خط شکن برای اینکه زیر آتیش🔥 نباشن رفتن داخل کانال. با روشن شدن هوا تانکهای عراقی هم جلو اومدن و دو طرف کانال رو بستن... عراق هم همینطور داره رو سر اونها آتیش میریزه. میدونی عراق شانزده نوع مانع سر راه بچه ها چیده بود... میدونی عمق موانع نزدیک چهار کیلومتر بوده... میدونی منافقین تمام اطلاعات این عملیات رو به عراقی ها داده بودن..." خیلی حالم گرفته شد...😔 با بغض گفتم "حالا باید چیکار کنیم؟" گفت "اگه بچه ها بتونن مقاومت کنن یه مرحله دیگه از عملیات رو انجام می دیم و اونها رو میاریم عقب" ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🔮 #کانال_کمیل  نصرالله می گوید: از یکی از مسئولین اطلاعات پرسیدم "یعنی چی
🔮 در همین حین بیسیم چی📞 مقر گفت "از گردان های محاصره شده خبر اومده" همه ساکت شدن... بیسیم چی گفت "میگه با () دست داد" این خبر کوتاه یعنی فرمانده گردان حنظله به شهادت رسید...😭 عصر همان روز هم خبر رسید ( بنکدار) و ، معاون و فرمانده هم به رسیدند.🌷 توی قرارگاه بچه ها ناراحت بودند و حال عجیبی در آنجا حاکم بود... بیستم بهمن ماه، بچه ها آماده حمله مجدد به شدند. صبح، یکی از رفقا را دیدم که از قرارگاه می آمد پرسیدم "چه خبر؟" گفت "الان بیسیم چی📞 گردان کمیل تماس گرفته بود و با صحبت کرد و گفت: شارژ بیسیم داره تموم میشه، خیلی از بچه ها شدن، برای ما دعا کنید، به امام هم سلام برسونید و بگید ما تا آخرین لحظه مقاومت می کنیم" با دلی شکسته و ناراحت گفتم "وظیفه ما چیه؟ باید چیکار کنیم؟ گفت "توکل به خدا، برو آماده شو که امشب مرحله بعدی عملیات آغاز میشه"💪 غروب بود که بچه های توپخانه💣 ارتش با دقت تمام خاکریزهای دشمن رو زیر 🔥 گرفتند و گردان ها بار دیگر حرکت خودشان را شروع کردند و تا نزدیکی و پیش رفتند. تعداد کمی از بچه های محاصره شده توانستند در تاریکی شب🌑 از کانال عبور کنند و خودشان را به ما برسانند ولی این حمله هم ناموفق بود و به خط خودمان برگشتیم. در این حمله و با آتش خوب بچه ها بسیاری از ادوات زرهی دشمن منهدم شد. ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔮 #کانال_کمیل در همین حین بیسیم چی📞 مقر گفت "از گردان های محاصره شده خبر اومده" همه ساکت شدن... بیس
🔮 صبح روز بیست و یکم بهمن هنوز صدای تیراندازی🔫 و شلیک های پراکنده از داخل کانال شنیده میشد، بخاطر همین مشخص بود که بچه های داخل کانال هنوز مقاومت می کنند، ولی نمیشد فهمید که پس از چهار روز با چه امکاناتی مشغول مقاومت هستند. غروب امروز پایان عملیات اعلام شد و بقیه نیروها به عقب بازگشتند. یکی از بچه هایی که دیشب از کانال خارج شده بود را دیدم می گفت "نمیدونی چه وضعی داشتیم، آب و غذا که نبود مهمات هم که کم، اطراف کانال هم پر از انواع مین، ما هم هرچند دقیقه تیری شلیک میکردیم تا بدونن ما هنوز هستیم، عراقی ها هم مرتب با بلندگو اعلام می کردن تسلیم شوید"😔 لحظات غروب خورشید🌒 بسیار غمبار بود. روی بلندی رفتم و با دوربین نگاه میکردم. انفجارهای پراکنده☄ هنوز در اطراف کانال دیده میشد. دوست صمیمی من آنجاست و من هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. آن شب را کمی استراحت کردم و فردا دوباره به خط بازگشتم. عراقی ها به روز بیست و دوم بهمن خیلی حساس بودند لذا حجم آتش🔥 آنها بسیار زیاد شده بود به طوری که خاکریزهای اول ما هم از نیرو خالی شده بود و همه رفته بودند عقب. باخودم گفتم شاید عراق می خواهد پیشروی کند اما بعیده چون موانعی که به وجود آورده جلوی پیشروی خودش رو هم میگیره. عصر بود که حجم آتش کم شد. با دوربین 📷 به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم. آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال سوم فقط دود بلند میشد و مرتب صدای انفجار می آمد. سریع رفتم پیش بچه های اطلاعات عملیات و گفتم " عراق داره کار کانال رو یه سره می کنه" اونها هم آمدند و با دوربین مشاهده کردند. فقط آتش و دود بود که دیده میشد اما من هنوز امید داشتم. باخودم گفتم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، اما وقتی به یاد حرف هایش قبل از شروع عملیات افتادم دلم لرزید.😢 ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔮 #کانال_کمیل صبح روز بیست و یکم بهمن هنوز صدای تیراندازی🔫 و شلیک های پراکنده از داخل کانال شنیده م
🔮 درباره چگونگی نیز یکی از همرزمانش نقل می‌کند: « به بچه‌های گردان گفتم عراق دارد کار را تمام می‌کند چون فقط آتش 🔥و دود بود که دیده می‌شد. اما هنوز امید داشتم. با خودم گفتم: شرایط بدتر از این را سپری کرده اما وقتی یاد حرفاهایش افتادم دلم لرزید. نزدیک غروب بود احساس کردم چیزی از دور در حال حرکت است. با دقت بیشتری نگاه کردم کاملا مشخص بود سه نفر در حال دویدن به سمت ما بودند، در راه مرتب زمین می‌خوردند و بلند می‌شدند. میان سرخی غروب بالاخره آنها به خاکریز ما رسیدند. پرسیدیم از کجا می‌آیید؟ گفتند: از بچه‌های هستیم. با اضطراب پرسیدم: پس بقیه چی شدند؟ حال حرف زدن نداشتند، کمی مکث کردند و ادامه دادند:ما این دو روز زیر جنازه‌ها مخفی شده بودیم، اما یکی بود که این پنج روز کانال رو سر پا نگه داشته بود. یکی از این سه نفر دوباره نفسی تازه کرد و ادامه داد: عجب آدمی بود! یک طرف آر. پی. جی💣 می‌زد، یک طرف با تیربار شلیک می‌کرد. عجب قدرتی داشت. یکی از آنها ادامه داد: همه شهدا را انتهای کنار هم چیده بود. آذوقه🍞 و آب رو تقسیم می‌کرد، به مجروحان رسیدگی می‌کرد. اصلا این پسرخستگی نداشت.گفتم: از کی دارید حرف می‌زنید مگر فرمانده‌ه‌تان نشده بود؟ گفت:جوانی بود که نمی‌شناختمش. موهایش کوتاه بود، شلوار «کردی» پایش بود، دیگری گفت: روز اول هم یه چفیه عربی دور گردنش بود.چه صدای قشنگی داشت. برای ما مداحی هم می‌کرد و روحیه می‌داد. داشت روح از بدنم خارج می‌شد. سرم داغ شده بود.😰 ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔮 #کانال_کمیل درباره چگونگی #شهادت_ابراهیم نیز یکی از همرزمانش نقل می‌کند: « به بچه‌های گردان گفتم
🔮 آب دهانم را فرو دادم چون که اینها مشخصات بود. با نگرانی😥 نشستم و دستانش را گرفتم با چشمانی گرد شده😳 از تعجب گفتم: رو میگی درسته؟ الان کجاست؟ گفت:آره انگار یکی دوتا از بچه‌های قدیمی صداش می‌کردند. یکی دیگر گفت:تا آخرین لحظه که عراق آتش🔥 می‌ریخت زنده بود، به ما گفت: عراق نیروهایش را عقب برده است حتما می‌خواهد آتش سنگین بریزد، شما هم اگر حال دارید تا این اطراف خلوت است عقب بروید. دیگری گفت: من دیدم که او را زدند. با همان انفجارهای☄ اول افتاد روی زمین. بی‌اختیار بدنم سست شد. دیگر نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. سرم را روی خاک گذاشتم و تمام خاطراتی که با داشتم در ذهنم مرور شد. از گود زورخانه تا گیلان غرب و ...بوی شدید باروت و صدای انفجار با هم آمیخته شده بود !رفتم لب خاکریز می‌خواستم به سمت حرکت کنم یکی از بچه‌ها گفت با رفتن تو بر نمی‌گردد . همه بچه‌ها حال و روز من را داشتند. وقتی وارد شدیم صدای حاج صادق آهنگران در حال پخش بود:«ای از سفر برگشتگان کو شهیدانتان کو شهیدانتان؟ » صدای گریه بچه‌ها بیشتر شد.😭 خبر و خیلی سریع بین بچه‌ها پخش شد. یکی از رزمنده‌ها که با پسرش در جبهه بود گفت:همه داغدار هستیم. به خدا اگر پسرم شده بود آنقدر ناراحت نمی‌شدم.😔 هیچ کس نمی‌داند چه آدم بزرگی بود. او همیشه از خدا می‌خواست گمنام بماند.»❤️ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔮 #کانال_کمیل آب دهانم را فرو دادم چون که اینها مشخصات #ابراهیم بود. با نگرانی😥 نشستم و دستانش را گ
🔮 همچنین یکی از اعضای خانواده درباره چگونگی گفتن خبر به مادرشان را این چنین توضیح می‌دهد: «پنج ماه از گذشت. هر چه مادر از ما پرسید که چرا مرخصی نمی‌آید؟ با بهانه‌های مختلف بحث را عوض می‌کردیم و می‌گفتیم: الآن عملیات است ، فعلاً نمی‌تواند به تهران بیاید. خلاصه هر روز چیزی می‌گفتیم.تا اینکه یکبار دیدم مادر آمده داخل اتاق و روبروی عکس نشسته است و اشک می‌ریزد.😭 آمدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟، گفت:من بوی رو حس می‌کنم. الآن توی این اتاقه، همینجا و.. وقتی گریه‌اش کمتر شد😢 گفت:من مطمئن هستم که شده است.😔 دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی به او گفتم: بیا برایت به خواستگاری💐 برویم می‌گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی‌گردم. نمی‌خواهم چشم گریانی گوشه خانه منتظر من باشد.چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ایستاده بود و گریه می‌کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم از دایی بخواهیم به مادر حقیقت رو را بگوید. آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی. سی. یو بیمارستان بستری شد.»😔 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
کانال کمیل
دلتنگی به . وقتی اسم‌ را میشنوی یاد تشنگی و غربت میفتی... یاد شهدایی که‌ پنج‌ روز با لب‌ِ تشنه‌ گفتند "فدای‌ لب تشنه‌ات پسرِ فاطمـــه" اینجا برای بچه‌ها ، روضه بخوانید... ! اینجا میشود را حس‌کرد... ! همان کسانی که مانندِ اربابشان تشنه لب شهید شدند‌‌‌... همین‌ بس‌ که امام در وصفشان فرمود:«شهدای گردان‌ کمیل،حنظله جزءفرشتگان و ملائکةا... هستند.» کانال کمیل محل عشق بازی با خداست. کانال کمیل شبیه ترین نقطه به کربلاست. کانال کمیل معطر به عطر چادر خاکی مادر شهداست. کانال کمیل جایی است که ابراهیم با لب عطشان سر بر دامن مولا گذاشته است. کانال کمیل میعادگاه و زیارت گاه عاشقان است. تا کنون این خاک را سرمه چشمان خود کرده ای ؟ درنگ جایز نیست از همین امروز نیت زیارت کن. توفیق این زیارت را از بخواهیم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به . وقتی اسم‌ را میشنوی یاد تشنگی و غربت میفتی... یاد شهدایی که‌ پنج‌ روز با لب‌ِ تشنه‌ گفتند "فدای‌ لب تشنه‌ات پسرِ فاطمـــه" اینجا برای بچه‌ها ، روضه بخوانید... ! اینجا میشود را حس‌کرد... ! همان کسانی که مانندِ اربابشان تشنه لب شهید شدند‌‌‌... همین‌ بس‌ که امام در وصفشان فرمود:«شهدای گردان‌ کمیل،حنظله جزءفرشتگان و ملائکةا... هستند.» کانال کمیل محل عشق بازی با خداست. کانال کمیل شبیه ترین نقطه به کربلاست. کانال کمیل معطر به عطر چادر خاکی مادر شهداست. کانال کمیل جایی است که ابراهیم با لب عطشان سر بر دامن مولا گذاشته است. کانال کمیل میعادگاه و زیارت گاه عاشقان است. تا کنون این خاک را سرمه چشمان خود کرده ای ؟ درنگ جایز نیست از همین امروز نیت زیارت کن. توفیق این زیارت را از بخواهیم ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
39.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منتشر شد... 💣 ♦️👌🏻 عزیزان همراه بفرستید برای تک تک دوستان و عزیزانتون تا حق این شهید جاویدالاثر، این دلاور و الگوی جوونای ایرانی، ادا بشه. ما رو همراهی کنید در پخش❤️ نماهنگ "¦ 🎞🎵 شعر و ملودی: سید صادق آتشی تنظیم: هادی کولیوند رکورد: رضا پارساییان کارگردان: حامد سالاری 🙏🏻❤️ با تشکر فراوان از تیم تولید(دوستان عزیزم در موزیک و کارگردان خوش ذوق و عوامل پشت صحنه)، اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس یزد و سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری یزد که ما رو در ساخت این اثر همراهی کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا کانال کمیل هست❣ فکر میکردم فقط منم که عاشقش شدم نمیدونستم صد قافله دل همره اوست ارزشو مقام ابراهیم فقط توی اون دنیا معلوم میشه حالا که ایشون اینهمه خاطرخواه دارن بعید میدونم یه نگاه هم سهم من بشه انانکه با نظر خاک راکیمیا کنند ایا شود که گوشه چشمی به ما کنند سلام بر داداش ابراهیم‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | معبری به آسمان 🔸اینجا خیلی شبیه کربلاست... اگر مثل شهدا نبودی الان اینجا نبودی 🔹قصه قصه امروز ماست....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید چند روز پیش چه اتفاقی در افتاده؟ 😭😭😭 بزرگوارانی که در نشر این مطلب ما رو یاری می‌کنند، در ثواب جهاد تبیین سیره شهدا شریک هستند. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍آب نبود غذایی هم نبود که بخورن؛ مهمات هم دیگه آخراش بود. پنج روز زیر آتیش سنگین بعثی ها مقاومت کردن. هیچکس از این کانال لفت نداد. هیچکس ...💔 ‎‎‌‌ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
خبر دارید... . هنوز که هنوز است از فاتحانه خیبر بر نگشته... . .. خبر دارید که آن دلیرمرد خطه مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت... . ..از خبری دارید... . .. بعد از اینکه یارانش را از به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید... . از جوانانی که خوراک کوسه های شدند خبری دارید... . . .هنوز از صدای بچه ها می آید... . . .هنوز صدای مناجات از به گوش می رسد... . . .هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛ .... .... .. هنوز که هنوز است می ترسند از اینکه رو تنها بگذاریم... . .. و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند.....