حاج حسین یکتا:
#رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر!
و با نیت #قربت_الی_الله مطلب بنویس.
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت... هستی
شما در شبهای تاریک #جبهه_مجازی و اینترنت از میدان #مین_گناه عبور می کنید.
#مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که #ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید...
با #اهل_بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید...
بچه ها خط به خطی که تو #فضای_مجازی می نویسین رو همه #شهدا می بینن!!!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار #نیویورک و #کاخ_سفید پیش رفت.
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای #دکل_دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#شهید_داوود_عابدی 👈شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود. ❣شادی روحش #صلوات @shahid
🌷 #خاطرات_شهدا
🔻☜شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود👇👇
#شهید_داوود_عابدی🌷
💠 الگویی بنام ابراهیم:
💟⇦•مرحوم سعید مجلسی خاطرات زیبایی از یک #رزمنده در واحد اطلاعات برای ما نقل میکرد.می گفت: آن رزمنده، یک #ورزشکار حرفه ای، #مداح خوش صدا و سیما و یک #نیروی_شجاع در کار اطلاعاتی است و ....
💟⇦•آن مرد بزرگ #ابراهیم_هادی بود که خیلی از فرماندهان ما از مردانگی و #اخلاص او برای ما حرف می زدند. بعد از #والفجر مقدماتی بود که مرحوم مجلسی تصویر ابراهیم را برای ما آورد.
💟⇦•وقتی تصویر ابراهیم را دیدیم، شگفت زده شدیم انگار #داوود بود! خود داوود هم با تعجب به تصویر #خیره شد.... مجذوب چهره و جمال او بودیم که سعید مجلسی گفت: ابراهیم در #کانال_کمیل، همراه با برادر داوود (شهید حمید عابدی) حضور داشته و مفقود شده، خلاصه خیلی حال ما گرفته شد.
💟⇦•داوود او را #الگوی خودش قرار داد. و دلش می خواست راه و #مرام ابراهیم را ادامه دهد.
اواخر سال 1361 بود که با داوود #تهران بودیم. سعید مجلسی خبر داد که امروز مراسمی برای ابراهیم در مسجد محمدی در خیابان زیبا برقراره، من هم به داوود زنگ زدم و گفتم اگه می تونی با #موتور بیا دنبال من با هم بریم مراسم شهید ابراهیم هادی.
💟⇦•عصر بود که داوود اومد و با موتور رفتیم خیابان زیبا. همین که وارد #مسجد شدیم، تمام نگاه ها به سوی ما برگشت. از کنار هر کسی رد شدیم با تعجب گفت: #ابراهیم_زنده_شده!! یکی از دوستان ابراهیم جلو اومد و در حالی که با چشمان گرد شده از #تعجب به داوود نگاه میکرد، گفت آقا شما کی هستی؟انگار خود #ابراهیم اومده!
💟⇦•داوود هم با #لحن_لوتی خودش گفت: نه آقا جون چی میگی؟ ما کجا، آقا ابراهیم کجا، ما #انگشت_کوچیکه کل ابرامم نمیشیم.
💟⇦•بعد جلسه همه با داوود کلی #عکس یادگاری گرفتند وقتی سوار شدیم برگردیم، داوود گفت : تو منو آوردی اینجا که داغ اینا رو #تازه کنی؟؟؟
من کجا، کل ابرام کجا؟؟؟ دیگه چیزی نگفت ولی تا روزای آخر تو #خلوتاش با ابراهیم #رازها داشت....
#شهید_داوود_عابدی🌷
شادی روحش #صلوات
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷نظر کرده امام رضا🌷 راز #شهیدی که جای پنج انگشت #سبز بر کمرش نقش بست #سردار_شهید_رضا_پورخسروانی🌷
9⃣4⃣3⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌸راز شهیدی که پنج انگشت سبز بر کمرش نقش بست🌸👇
🍃🌷🍃🌷
🔻به روایت از #پدر_شهید:
🌷چهل روز قبل از تولد او #خواب آقایی سبزپوش و نورانی را دیدم که مرا به #فرزند_پسر مژده داد و نام "رضا" را برای او انتخاب کرد.
🌷دو ساله بود که به همراه مادرش برای زیارت #امام_رضا.ع. به مشهد رفتیم. اطراف ضریح مطهر مشغول #دعا بودم که یکدفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به #ضریح چسبیده است.
🌷با #نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا بقدری #محکم گرفته بود که جدا کردنش محال بود. مردم که این صحنه را دیدند به سمت او هجوم آوردند، آرام و قرار نداشتند و دست خودشان نبود، کمی طول کشید تا اورا از ضریح جدا کنیم. انگار به ضریح مطهر #قفل شده بود.
🌷 #متولی حرم کمک کرد تا او را از ضریح جدا کنیم و از میان مردم بیرون بیاوریم. همین که به خانه رسیدیم، با مادرش #لباس او را عوض کردیم. با کمال #تعجب جای #پنج_انگشت_سبز را روی کمر او دیدیم ..
🍃🌷🍃🌷
🔻نقل یک خواب به روايت از #خود_شهيد :
🌷ايشان بعد از #عمليات قدس 3 تعريف مي کردند که يکي از برادران در جبهه #خواب مي بينند که آقايي بسيار نوراني و #سبز_پوش آمدند و کنار رودخانه اي چادر زدند و به برادران فرمودند:
که برويد به #خسرواني بگوئيد بيايد.
🌷برادران همه به دنبال من گشتند و مرا پيدا کردند، بنده با آن آقا وارد #چادر شدم و بعد از ساعتي بيرون آمدم تا بقيه برادران خواستند وارد چادر شوند آقا #غيب شده بودند.
🌷صبح روز بعد آن برادر درحضور عزيزان #رزمنده خوابش را براي من تعريف کرد. بعد از دقايقي ديگرمتوجه شدم که هر کدام ازبرادران به سوي بنده مي آيند که اگر #شهيد شديد، درقيامت ما راهم #شفاعت کنيد. واين شهيد عزيز تعريف مي کردند که بسيار شرمنده شدم، زيرا آن برادران نمي دانستند که حقير آنقدر در محضر خداوند ذليل و #گناهکارم که لياقت شهادت را ندارم.
🌷 #شهيد_رضا_پورخسرواني:
✨((من طعم #شيرين مرگ را در قدس 3 چشيدم. چه شيرين است با خدا بودن، به سوي #خدا رفتن و به راه انبيا رفتن...))✨
#سردار_شهید_رضا_پورخسروانی🕊❤️
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
«بسم رب الشهدا»
#قربانیهای_عید_قربان!
#فقط_این_5_نفر!
#تن_برابر_تانك!
🌷در تاریخ ١/٥/١٣٦٧، در جاده اهواز _ خرمشهر كه #عراقیها آنجا را گرفته بودند با تیپ الزهرا، از لشكر ده سیدالشهدا درگیر میشوند💥 و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر #تانك در اینجا مصداق علنی پیدا میكند، آنهم در صبح 🌞روز #عیدقربان!
🌷قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود ٣٠ #رزمنده، سوار بار كامیونی🚛 میشوند، به قصد جاده اهواز - خرمشهر، كه تیر #مستقیم تانك بعثیها كه تا آنجا هم راه پیدا كرده بودند به #وسط كامیون، اصابت میكند 💥و خیلی از بچهها #زخمی میشوند ولی فقط 5#سیدشهید میشوند.
🌷این از نظر من نكته عجیبی است به خصوص وقتی در میان این رزمندهها كسی مثل #محسن_اسحاقی هم بوده كه دهها تركش میخورد ⚡️اما به #شهادت نمیرسد🚫، گو اینكه فقط شهادت🕊 در تقدیر تمام #ساداتی بوده كه در آن كامیون نشسته بودند، آنهم به تعداد ٥ نفر!
🌷نام این #شهدای_خمسه_سادات_كوثر:
🕊سیدعلیرضا جوزى، 🕊سیدداود طباطبایى، 🕊سیدصاحب محمدى، 🕊سیدمهدی موسوی و 🕊سیدحسین حسینی است.
🌷پیکرهای مطهرشان ⚰از سر تا کمر چون اجداد طاهرینشان در #کربلا بیسر و دست، به گونهای قطعه قطعه میشود که قابل شناسایی و تفکیک نبودند❌؛ به همین دلیل پس از عقبنشینی دشمن، #قطعات مطهر پیکر این پنج شهید🌷 توسط دیگر همرزمان در همان محل شهادت به خاک گرم و خونین #خوزستان سپرده میشود.
🌷با اتمام جنگ و بازگشت اهالی #بومی منطقه که در پی اتفاقاتی با توسل به این قبر مطهر (واقع در سه راه كوشك _ خرمشهر) حاجت میگرفتند، بنا به درخواست اهالی از مسئولان منطقه، هویت این قبور مطهر مشخص شد👌 و در سال ۷۶ با اصرارهایی مبنی بر ساخت مقبره با همت #خانواده معظم شهدا و جمعی از همرزمان، بقعه کنونی که دارای #پنج_ستون است احداث شد. این بقعه در میان اهالی منطقه #کوشک به بقعه فاطمیه(س) نام گرفته است و زیارتگاه خیل عظیمی از اهالی است🌸.
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🍃🌺🍃🌺 #خوابش رو دیدم گفتم چی اون دنیا خیلی بدردتون خورد؟ گفت تو دنیا خیلی کارهای #خوب انجام دادم ولی
#خاطرات_شهدا 🌷
شهید مدافع حرم محمد بلباسی
🔹محمد بلباسی متولد ۱۳۵۸ از شهرستان #قائمشهر بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ۹۵ در #خان_طومان سوریه طی محاصره گروهکهای تکفیری به شهادت رسید🕊؛ از این شهید ۴ فرزند به یادگار مانده که فرزند چهارم او شش ماه #بعد از شهادتش🌷 به دنیا آمد
🔹این شهید قائمشهری مسئول اردویی #سپاه کربلای مازندران بود و در ایام مختلف سال، در مناطق محروم کشور🇮🇷 به #اردوهای_جهادی میرفت و در خدمت رسانی به مردم مناطق کمبرخوردار🏚 شرکت میکرد.
🔹محسن بهاری #رزمنده مدافع حرم مازندرانی که درحماسه خان طومان حضور داشت، نحوه #شهادت شهید بلباسی را اینگونه روایت میکند:
👈شهید کابلی با اصابت خمپاره💥 به #شهادت رسید.
🔹 #شهیدبلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری🕊 هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد🚫.
🔹وقتی پیکر کابلی⚰ را روی ماشین 🚐گذاشتند، با #قناسه هر دو را از پشت زدند😭. #عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش #خون جاری شد.
🔹اینها واقعا مردانه ایستادند✊. من خط به خط عقب میآمدم و #شاهد این قضایا بودم
🔹محبوبه بلباسی #همسر شهید محمد بلباسی حدود یک سال بعد از شهادت🌷 همسر خود در #سوریه میگوید: اگر باز هم به فروردین ماه ۹۵ برگردیم باز هم خودم کیف سفرش💼 را میبندم و باز هم خودم از زیر قرآن📖 عبور میدهم تا به این راه برود، زیرا راهی که رفت #فقط_برای_خدا بود.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمد_بلباسی🌷
@shahid_hadi124
هُرم آتیش 🔥اجازه نمیداد بیشتر
از دو متر نزدیک نفربر شیم ، اما
متوجه شدیم یک #رزمنده داخل
نفربر داره #زندهزندهمیسوزه. 😭
صحنهی دلخراشی بود . همراه بقیه
شدیم. گونی سنگرها را بر میداشتیم
و خاکش را روی نفربر میریختیم.
رزمندهی داخل نفربر، با این که داشت
میسوخت، داد و فریاد نمیکرد،
اما بلند بلند میگفت:
#تلنگر
#رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر!👌
و با نیت #قربت_الی_الله مطلب بنویس.
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت... هستی
شما در شبهای تاریک #جبهه_مجازی و اینترنت از میدان #مین_گناه عبور می کنید.
#مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که #ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید...✅
〽️با #اهل_بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید...
بچه ها خط به خطی که تو #فضای_مجازی می نویسین رو همه #شهدا می بینن!!!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار #نیویورک و #کاخ_سفید پیش رفت.👌
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای #دکل_دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید؛
چرا که #کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا»
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
☘ گاهی عشق #معجزه میکند و بیسیمچی گردان ، آشنای غریب #شهدا می شود.
.
🍀امیر امینی ، #رزمنده ی ساده ی گردان که حال و هوای هر #عملیات را با #بیسیم به جاماندگان خبر میداد.
.
☘ فرمانده قلبش شد و #بیسیمچی #اشک و مناجاتش برای خدا . آنقدر دعا کرد تا عاشق ، مخلص و #شهید شد.
.
☘ عکاس ِجنگ، با دوربینی که از زیر خاک پیدا کرد ، #شهادت بیسیمچیِ عاشق را ثبت کرد و این #عکس برگی شد از دفتر #عشق، که این روزها دل هر آدم #سردرگمی را می لرزاند😣
.
🍃سربندش،چشم هایش که از خستگی #دنیا آرام گرفته است و لب های خونینش، که گویی هنوز هم #ذکر میگویند.اینها هرکدام روضه ای است برای آنان که #گرفتار دنیا شدهاند💔
.
🍀 او با #مناجات و گریههایش خالص شد برای خدا و خدا عزت نصیبش کرد و #عزیز شد برای دنیا و آدمهایش .
.
☘ کاش میشد عکس او را بر سر در قلب هایمان بیاویزیم، تا در دنیای #غفلت و #گناه کمی بندگی کنیم و او با بیسیماش از عشق به محبوب بگوید😢
.
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید_امیر_حاج_امینی
.
.
📆 تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۴۰ ، ساوه
.
📆 تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵
.
🥀مزار: بهشت زهرای تهران
برای شادی روح بلنداین شهید🍅🕊🍎
هر کدوم ار اعضا نیت کنید و قرائت کنید سوره یس را ..............🍎🕊🍎
.
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 🖤امروز داغ #زینب مثل روز اول رفتنش هنوز داغ داغ است؛ داغی که هیچ وقت سرد
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
#خاطرات
#رزمنده(مهری کمایی):
🌸من و (مهری کمایی) و خواهرم مینا کمایی از اول جنگ در منطقه جنگی آبادان حضور فعال داشتیم و در بیمارستان امامخمینی(شرکت نفت) از طرف بسیج خواهران فعال بوده و به مجروحین خدمترسانی میکردیم. این فعالیت و خدمترسانی تا سال 65-64 ادامه داشت.
خانوادهام یک سال بعد از جنگ💣 از آبادان به اصفهان نقلمکان کردند. به علت مشکلات عدیده و #شهادت خواهرم (#زینب) برای زمان کوتاهی به نزد خانواده برگشتیم. باز هم برای عملیات دیگر تا سال 68 به طور غیرمستمر در جبهه حضور داشتیم.
🌹کل خاطرات در کتاب📚 دختران او پی دی انتشارات سوره مهر ذکر شده است. اصالتاً آبادانی هستیم. با شروع جنگ تمام اعضای خانواده در آبادان ماندیم. ولی بعد از مدتی مادر و خواهرم (#زینب) با یک برادر کوچکتر به اصفهان رفتند.
🦋پدرم به دلیل تعصب ایرانی، اسم تکتک بچههای خانواده ما ایرانی بود. (مهران، مهرداد، مهری، مینا، شهلا، میترا، شهرام) همه بچهها به فاصله دو سال از دیگری اختلاف سن دارند. پدرم کارگری ساده بود. و به مسائل مذهبی و نماز و روزه ما کاری نداشت، ولی به درس و تحصیل خیلی اهمیت میداد.
❣ مادر برخلاف پدر بود. بسیار مذهبی بود. ماه محرم ما را به روضه میبرد. عصر روز تاسوعا، مراسم حلیمپزان داشتیم. عصر عاشورا هم شربت زعفران درست میکردیم و به مسجد🕌 قدس میبردیم که نزدیک خانه ما در ایستگاه شش (در آبادان) بود.
#ادامه_دارد...
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
🌷__عکسی که بعد از ۳۱ سال اجازه انتشار یافت!
🌷__شب عملیات رمضان پشت میدان مین، رزمندهها زمینگیر میشوند از ۱۵۰ نفر داوطلب ۲۰ نفر انتخاب میشوند با گذشتن از میدان مین راه عبور بقیه باز شود.
۲۰ نفر نوبتی روی زمین غلت میزنند تا راه باز شود! این عکس، صبحِ همان شب است.!!
اینها که در این عکس اینگونه آرام خوابیدهاند و اینگونه معصومانه سر را بر زمین گذاشتهاند نه نان خواستند و نه نام...💔
☜شرمشان باد، کسانی که با ظلم به این وطن و مردم این کشور شهید پرور و خون پاک این شهیدان خیانت کردند و میکنند.
#رزمنده
#میدان_مین
#عملیات_رمضان
#شهادت