eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
243 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴توییت غدی فرانسیس که یکی از نزدیکان بازنشر کرده: 🔹از زمان آغاز جنبش مقاومت اسلامی حماس تا امروز، این باشکوه‌ترین و معتبرترین تشییع جنازه یک شهید است. قدرتمندترین رهبر امت اسلام بر او که در پرچم فلسطین پیچیده شده، نماز می‌خواند... صدها هزار نفر تابوت او را مشایعت میکنند... به خدا هرگز فرمانده‌ای شهید از مبارزان مسلح فلسطینی به عزت اسماعیل هنیه ندیده‌ام. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اکنونت را جشن بگیر زندگی یعنی لحظه حال عصرت زیبا.... عصرت بخیر ☕️🍰 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
اگر رزقت خرابه این صوت رو گوش بده... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
یادمه پارسال یه جایی قرار بود کمکی به زائر فقیری بشه برای کربلا، یا همچین چیزی که مرتبط با امام حسین بود. یه مبلغ فوق العاده کمی رو کمک کردم. بعد، چند وقت بعد با مبلغ کمی کربلای خودمم درست شد.😉
میگن اگر کربلا هم نمیتونی بری حداقل یه کوچولو کمک کن، خیلی ارزشمنده. برای راهی کردن زائر. اصلا مهم نیست چقدر باشه چون توی مکتب امام حسین درهم و دینار و مبلغ و مقدار مهم نیست... ارزش کاره که مهمه. یکی ۵۰۰ تومنی داره میده یکی نه وسعش بیشتره. ولی کم دادن نشان بی ارزش شدن کمک نیست هرگز. بلکه مهم نیت و عملش هست که مورد قبوله. و نگاه نمی‌کنند چقدره. توی دستگاه امام حسین هیچ کاری بی جواب نیست. حتی اگر تو غذا نمیدی ولی موقع پخش دستی میرسونی برای دست به دست کردنش، اونم دیده میشه. واقعا همینه.
دیروز اتفاقی افتاده بود که خیلی احساس میکردم احتیاج به کمک دارم. برگشتم به امام حسین گفتم یا امام حسین پناهم بده در پناه خودت قرارم بده. امام زمان کمکم کن. خدا.... الحمدلله همون دیروز حل شد. یه مقداری اذیت هایی داشت ولی پیروز مندانه و با عنایت امام حسین حل شد. ☺️ توسل به اهل بیت کارگشاست فقط گاهی زمان بره. وگرنه درکت می‌کنند.
یه بزرگواری دیروز می گفت بعضی ها حرف هایی می‌زنند که فقط مورد تایید بقیه قرار بگیرند. حرف های خوب خوب.... چرا آدم باید آنقدر خودش رو دست بالا بگیره که فکر کنه بقیه احتیاج به تایید اون دارند؟ آنقدر غرورم خوب نیست.... 🙃 شایدم خودش بازیگر بود. البته تقصیر اونم یه مقدار نیست. فضای مجازی پر شده از لایک های بی مورد... همین باعث شده یه عده هوا برشون داره که صاحب امتیاز هستند و آنقدر پر مقامند که ماها باید چشم به تایید اونا داشته باشیم. دقت کردم بعضی کانالها هم گاهی حرف هایی می‌زنند که با عقل جور در نمیاد ولی چون دنباله کننده ی فراوانی دارند اعتماد به سقف پیدا کردند.😅 اگر ایراد بگیری تو بدی تو.
سلام وعرض ادب حرم حضرت عبدالعظیم دعا گو ونائب الزیاره هستم. اومدم مزار شهید موسوی بهش گفتم پسر عمو برامون دعا کن اربعین مشرف بشیم کربلا. از همین الان نیت میکنم به نیابت شماهم زیارت کنم. گفتم پسر عمو چون سادات پسر عمو محسوب میشن 😉😉 برای شما و مدیر کانال هم خواستم ✉️ ------------------------- علیکم سلام و رحمت الله به به زیارتتون قبول باشه، خیلی ممنونم.😍 خدا خیر کثیر بده بهتون. حاجت روا بشید سید گرامی🌹🌹 خداکنه کربلا نصیبتون بشه حتما و قطعا💐 ارتباط ناشناس با کانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #حس_دوم #قسمت_پنجاه_و_هشتم درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم باورشون نمی شد م
📖 برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها، شیفت های من، از همه طولانی تر شد. نه تنها طولانی! پشت سر هم و فشرده. فشار درس و کار به شدت شدید شده بود. گاهی اونقدر روی پاهام می ایستادم که دیگه حس شون نمی کردم. از ترس واریس، اونها رو محکم می بستم. به حدی خسته می شدم که نشسته خوابم می برد. سخت تر از همه، رمضان از راه رسید. حتی یه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توی اتاق عمل بودم. عمل پشت عمل. انگار زمین و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو در بیاره. اما مبارزه و سرسختی توی ژن و خون من بود. از روز قبل، فقط دو ساعت خوابیده بودم، کل شب بیدار. از شدت خستگی خوابم نمی برد. بعد از ظهر بود و هوا ملایم و خنک. رفتم توی حیاط هوای خنک، کمی حالم رو بهتر کرد. توی حال خودم بودم که یهو دکتر دایسون از پشت سر، صدام کرد و با لبخند بهم سلام کرد. - امشب هم شیفت هستید؟ - بله - واقعا هوای دلپذیری شده با لبخند، بله دیگه ای گفتم و ته دلم التماس می کردم به جای گفتن این حرف ها، زودتر بره. بیش از اندازه خسته بودم و اصلا حس صحبت کردن نداشتم. اون هم سر چنین موضوعاتی. به نشانه ادب، سرم رو خم کردم اومدم برم که دوباره صدام کرد. - خانم حسینی من به شما علاقه مند شدم و اگر از نظر شما اشکالی نداشته باشه می خواستم بیشتر باهاتون آشنا بشم.... ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا🥺 آقا اومدم سلام خیلیا رو برسونم بهتون... به صدای فضای حرم گوش کن... ان شالله بزودی توی همین فضا و روی همین فرشا قدم بزنی (ع) @seyyed_kazem_roohbakhsh @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊