eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
211 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
مراسم تشییع شهید پورهنگ توسل کنید دوستان دم اذانی....🌹
📬 آخ اخ بله همین جا بود . امام زاده عبدالله شهر ری و بعد هم حضرت عبدالعظیم اون پرچم های زرد رنگ حاج محمد خوب یادشه اینها پرچم کاروان زیارت اربعین بود . کاروانمون از دوستان طلبه تشکیل میشد وحاج محمد هم اونجا بودن. حاجی مارو دعا کن لطفا😭😭 ----------------- چه خاطره ای زنده شد براتون😔😔 حاجت روا بشید @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عصرها برای هرفردی میتواند رنگے داشته باشد بستگی به دلت دارد و به علاقه هایت که عصرگاه تو چه رنگےست هرچه هست آرزو می کنم شاد باشد و پر از بهانه برای لبخند عصرت سرشار از عشق و بخیر🍇🍎 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #احساست_را_نشان_بده #قسمت_شصت_و_هشتم برگشتم بیمارستان، باهام سرسنگین بود. غیر از صح
📖 پشت سر هم و با ناراحتی، این سوال ها رو ازم پرسید، ساکت که شد چند لحظه صبر کردم. - احساس قابل دیدن نیست درک کردنی و حس کردنیه، حتی اگر بخواید منطقی بهش نگاه کنید احساس فقط نتیجه یه سری فعل و انفعالات هورمونیه غیر از اینه؟ شما که فقط به منطق اعتقاد دارید چطور دم از احساس می زنید؟ - اینها بهانه است دکتر حسینی؛ بهانه ای که باهاش فقط از خرافات تون دفاع می کنید. کمی صدام رو بلند کردم. - نه دکتر دایسون، اگر خرافات بود عیسی مسیح، مرده ها رو زنده نمی کرد. نزدیک به ۲۰۰۰ سال از میلاد مسیح می گذره شما می تونید کسی رو زنده کنید؟ یا از مرگ انسانی جلوگیری کنید؟ تا حالا چند نفر از بیمارها، زیر دست شما مردن؟ اگر خرافاته، چرا بیمارهایی رو که مردن زنده نمی کنید؟ اونها رو به زندگی برگردونید دکتر دایسون، زنده شون کنید. سکوت مطلقی بین ما حاکم شد. نگاهش جور خاصی بود، حتی نمی تونستم حدس بزنم توی فکرش چی می گذره. آرامشم رو حفظ کردم و ادامه دادم: - شما از من می خواید احساسی رو که شما حس می کنید من ببینم، محبت و احساس رو با رفتار و نشانه هاش میشه درک کرد و دید. از من انتظار دارید احساس شما رو از روی نشانه ها ببینم. اما چشمم رو روی رفتار و نشانه های خدا ببندم. شما اگر بودید؛ یه چیز بزرگ رو به خاطر یه چیز کوچک رها می کردید؟ با ناراحتی و عصبانیت توی صورتم نگاه کرد. - زنده شدن مرده ها توسط مسیح یه داستان خیالی و بافته و پردازش شده توسط کلیسا بیشتر نیست، همون طور که احساس من نسبت به شما کوچیک نبود! چند لحظه مکث کرد - چون حاضر شدم به خاطر شما هر کاری بکنم، حالا دیگه من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ اگر این حرف ها حقیقت داره به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه.... ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🍃🕯🍃🕯🍃🕯 #حرکت_کاروان_اسراء_از_کربلا_به_شام #قسمت_بیست_و_ششم نسیمی از مدینه برخاسته و بعضی که محبت خ
🍃🕯🍃🕯🍃🕯 در آن شبی که کاروان اسرا به شام وارد می شدند، هند در رؤیا می بیند دری از آسمان گشوده شده و فرشتگان دسته دسته بر سر امام حسین (ع) که بر بالای کاخ یزید آویزان شده بود، نازل می شوند و به او سلام می دهند. او در خواب می بیند مردانی خوش سیما از آسمان فرود می آیند و گرد سر بریده حلقه می زنند. یکی از آنان جلو می آید و آن را می بوسد و می فرماید: پسرم! تو را کشتند، حق تو را نشناختند و تو را از آب روان منع کردند...😭😔 او سراسیمه از خواب بیدار می شود... گفتنی است به دلیل خارجی خوانده شدن اسیران، دوست داران اهل بیت (علیهم السلام) آنان را نمی شناختند و مانند دیگران به شادی های پوچ و ننگین خود سرگرم بودند..... صلی الله علیک یااباعبدالله 💔 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊 🍃🕯🍃🕯🍃🕯
وای بر رسانه‌هایی که ایران رو جهنم و غرب رو بهشت معرفی کردن... و نتیجه اش شد چندین جوان سرخورده و افسرده.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 تشرّف آیت‌الله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی خدمت امام زمان(علیه السلام) #قسمت_نهم خلاصه بعد از انجام
💠 تشرّف آیت‌الله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی خدمت امام زمان(علیه السلام) در طیّ مسیر درباره بعضی از علما، صحبت‌هایی به میان آمد ـ آقا از بعضی از مراجع مثل «آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی» و دیگر آقایان تعریف و تمجید کردند. حضرت در پاسخ بعضی از مسائلی که خدمتشان عرض می‌کردم، می‌فرمودند: «همه این‌ها از برکات ما اهل بیت است» در این حین عرضه داشتم: «در جاده‌های ایران، چند فرسخ به چند فرسخ، قهوه‌خانه، آب، روشنایی و میوه است. اما این‌جا هیچ چیز نیست.» حضرت فرمودند: «در همه جای ایران، نعمت وافر و فراوان است و همه آن‌ها از برکات ما اهل بیت است» و من غافل از همه جا و همه چیز، اصلاً متوجّه مقصود آن حضرت نبودم. ماشین همچنان راه خود را با قدرت می‌پیمود تا این‌که اول مغرب ـ همان ‌طور که آقا فرموده بودند ـ به جریه در مرز میان عراق و عربستان رسیدیم. در این هنگام آقا فرمودند: «من دیگر می‌روم. از این جا به بعد راه را به تنهایی نروید. امشب را در جریه بمانید، فردا یک قافله صدتایی از مکّه می‌آید، شما با آن قافله همراه شوید.» عرض کردم: چشم! امشب همین جا می‌مانیم. شما هم نزد ما بمانید و میهمان ما باشید. حضرت فرمودند: «شیخ اسماعیل! من کار زیادی دارم، تو مرا به قرآن قسم دادی، من هم اجابت کردم. من باید بروم و شما را به خدا می‌سپارم و دوباره تکرار می‌کنم. آن نذری که کردید، صحیح نیست. شما مراقب باشید که این‌ها دارایی‌شان را به کسی نبخشند همان‌طور که قبلاً گفتم اموالتان را حساب کنید و بنویسید، بعد در وطن خودتان به اندازه آن انفاق کنید.» ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین