eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
239 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🌱 مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
✍دست نوشته خطاب به نازدانه هایش... ❤️فاطمه خانم و ریحانه خانم بابا! بدانید که شما دو گل، عشق من هستید. بدانید که شما را به اندازۀ تمام ستارگان دوست دارم. اگر شما را تنها گذاشتم برای این بود که فدای راه علی (ع) شوم. 😔کودکانی مثل شما به دست کثیف‌ترین و خبیث‌ترین حیوانات انسان‌نما قطعه‌قطعه می شوند و به خدا من تحمل آن را ندارم... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌱 كوله بارى پر ز مهر انبیا دارد شهید سینه‏ اى چون صبح صادق، باصفا دارد شهید این نه خون است اى برادر بر لب خشكیده‏ اش‏ بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید ✌️ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ۵ روز مانده... به سالروز شهادت ۹۵.۰۶.۳۱ و سالروز ولادت ۵۸.۰۶.۳۱ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌤چند روز بود كه صبح زود تا ظهر پشت خاك ريز مي رفت و محور عملياتي لشگر را تنظيم مي کرد. 😓هواي گرم جنوب؛ آن هم در فصل تابستان، امان هركسي را مي بريد. يكي از همين روزها نزديك ظهر بود كه آقا مهدي به طرف سنگر بچه ها آمد و با آب داغ تانكر، گرد و خاك را از صورت پاك كرد و سر و صورتش را آبي زد و وضو گرفت و به داخل سنگر رفت. 👤آقا رحيم با آمدن آقاي باكري سر پا ايستاد و ديده بوسي كردند. در همين حين آقا رحيم متوجه لب هاي خشك آقا مهدي شد. رحيم به سراغ يخچال رفت و يك كمپوت گيلاس بيرون آورد، در آن را باز كرد و به آقا مهدي داد. 🌷آقا مهدي خنكي قوطي را حس كرد، گفت : امروز به بچه ها كمپوت داده اند؟ آقا رحيم گفت: نه آقا مهدي! كمپوت، جزء جيره امروزشان نبوده. 🥫باكري، كمپوت را پس زد و گفت : پس چرا، اين كمپوت را براي من باز كردي؟ رحيم گفت؟ چون حسابي خسته بوديد و گرما زده مي شديد. چند تا كمپوت اضافه بود، كي از شما بهتر؟ 😒آقا مهدي با دل خوري جواب داد: از من بهتر؟ از من بهتر، بچه هاي بسيجي هستند كه بي هيچ چشم داشتي مي جنگند و جان مي دهند.  رحيم گفت: آقا مهدي! حالا ديگر باز كرده ام. اين قدر سخت نگير، بخور. آقا مهدي گفت: خودت بخور رحيم جان! خودت بخور تا در آن دنيا هم خودت جوابش را بدهي... 🦋 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🌱 جاذبه همان چشم های توست؛ نگاهم کن... که بی تو در زمین و آسمان معلّق خواهم ماند! 🍎 🦋 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🥀🦋 شبتون زینبی 🦋🥀
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🌱 وَ مَن اَز کودکی آموخـتَم مـیٰآنِ تَمـامِ عِشـق ھا عِشق بِه حسین چیز دیگَری‌ اسـت... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹سیدحسن نصرالله 🔹آمریکایی ها نمی فهمند معنی لبیک یاحسین چیست؟! ❤️لبیک یاحسین یعنی... ✌️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
😔صحنه‌هایی که از سوریه در تلویزیون می‌دید یا از پایگاه بسیجی که در آنجا حضور داشت می‌شنید بسیار ناراحت می‌شد و دلیل ناراحتی او اول به خاطر دلهره آسیب دیدن حرم مطهر حضرت زینب (س) و دوم به خاطر مظلومیت مردم سوریه بود. ⛔️نمی‌توانست نسبت به بی‌دفاع و بی‌پناه بودن زنان و کودکان سوری در مقابل داعش بی‌تفاوت باشد. 👌ایمان قوی داشت و مدام به پایگاه بسیج محل فعالیت خود مراجعه می‌کرد که هرچه سریعتر او را به سوریه اعزام کنند. دو سال پیاپی به دنبال رفتن بود و هنگامی که به سپاه مراجعه می‌کرد به او می‌گفتند که : ‼️شما نظامی نیستی و وظیفه‌ای در این مورد نداری. ⚙شغل همسرم مکانیکی بود اما در پایگاههای بسیج به صورت فعال حضور داشت. 🦋 ✍تسنیم @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🌱 برای شهید شدن... هنر لازم است! هنر به خدا رسیدن... هنر کشتن ← نَـفس... هنر ← تَهذیب... تا هنرمند نشویم... شهید نمی شویم... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ۴ روز مانده... به سالروز شهادت ۹۵.۰۶.۳۱ و سالروز ولادت ۵۸.۰۶.۳۱ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊