🌸🍃
زمستان سال ۸۷ بود و حاج اصغر سال اول فرماندهیش در پایگاه کوثر. حاج اصغر دهه فجر از جون و دل مایه میگذاشت. از مسابقات ورزشی گرفته تا گروه سرود و تواشیح و مراسم گرفتن توی مسجد و نمایشگاه در سطح محله، همه جوره کار میکرد. حاج اصغر ذهن خیلی قوی ای توی حفظ کردن سرودها داشت مخصوصا سرودهای انقلابی بخصوص سرود خمینی ای امام که کامل حفظ بودش و خیلی دوسش داشت.
چند روزی به دهه فجر مونده بود یه شب توی مسجد جمع شده بودیم. که اومد و اعلام کرد گروه سرود میخوایم تشکیل بدیم که هم توی راهپیمایی ۲۲ بهمن بخونیم هم توی مسجد موقع مراسم و قرار شد تصمیم بگیریم کدوم سرود رو بخونیم. هرکس یه نظری میداد که یهویی با همون لحن خوب و محبت امیزش گفت آقاااا همه رو گفتید ولی خمینی ای امام خیلییی قشنگه اسم امام هم همش توشه اصلا دیگه حرفی ام نزنید همینو بخونیم بره خیلی ام خوب میشه. که یکی از بچه ها گفت باشه من میرم کافی نت میگیرم متنش رو که بدون اینکه به کسی بفهمونه یه کاغذ قلم برداشت و کل متن سرود رو نوشت گفت اینم متن سرود. هرشب خودش میومد پایگاه و شروع میکرد با بچه ها تمرین کردن تا بتونیم خوب در بیاریم سرود رو، اون زمان ما سنمون پایین بود جز گروه سرود بودیم. یه روز مونده بود به مراسم ۲۲بهمن که دیدیم به تعداد نفرات لباس سفید یه مدل گرفت اورد، چون هممون یه مدل لباس نداشتیم و فرق میکرد.
خیلی خوب بود اونسال، سرود رو خوندیم به هممون هم جایزه داد. فرداش هم رفتیم راهپیمایی و دور میدون ازادی سرود (خمینی ای امام ) رو خوندیم.
#دهه_فجر🇮🇷
#روایت_آشنایان_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
🍃 نشر مجدد
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اومد جلوی جمع یقه منو گرفت
گفت فلانی همه رو فرستادی خودت موندی!
😔من خیلی آتش گرفتم گفتم چکار کنم
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
پ.ن: امروز در جشن انقلاب جایت خیلی خالی بود...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱
آغاز کار عشق مگر نیست یک سلام...
زیباترین مثال سلامُ علی الحسین
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱
میلادت مبارک امام حسین بچگیم...❤️
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
حاجاصغر از همان کودکی به کارهای نظامی و کار با اسلحه علاقه داشت. در نگهبانیهای بسیج با این که قد و قوارهاش هنوز بلند نشده بود، اسلحه را به سختی بلند میکرد و روی دوش میگذاشت. آخر هم دیپلم نگرفته جذب سپاه شد. سپاهی شدنش مسئله تازهای در خانواده ما نبود؛ برادرهای بزرگترم هم سپاهی بودند. من هم به اقتدای آنها بعد از دیپلم وارد سپاه شدم.
📍نشر مجدد/ #روز_پاسدار
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روایت_برادر_شهید
#میلاد_امام_حسین(ع)
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃
الحمدالله الذی
خلق الحسین.....
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
💭 #حاج_احمد_متوسلیان:
روزی را نزدیک خواهیم نمود، که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جای گلوله، پاسدار بیرون بیاید.
#روز_پاسدار🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱
ما را خودش نوشته مسلمان منبرش
حر و زهیرهای حواشی دفترش....
🎺صدای پرچم حرم امام حسین(ع)🌱
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃
پسرم هر وقت میخواست به سوریه برود میگفت: «میروم تا مزدم را از بیبی بگیرم. باید یا #شهید شوم یا #جانباز»
البته حاجاصغر یک بار مجروح شده و به ما هم نگفته بود. یکبار وقتی جورابش را درآورد، زخم پایش را دیدیم. از جای بخیهاش مشخص بود که زخمش را غیرحرفهای بخیه زدهاند طوری که انگار فقط میخواستند جلوی خونریزی زخم را بگیرند.
#روایت_پدر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روز_جانباز و #میلاد_حضرت_عباس(ع) گرامی باد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
1_1510262790.mp3
2.36M
✨ وفای به عهد
🎙حجت الاسلام رفیعی
مرام #حضرت_عباس(ع)🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
1.47M
یار و یاورم زین العابدین
ذکر مادرم زین العابدین...
#میلاد_امام_سجاد(ع)🎉
#ارسالی✉️
۱۴۰۲.۱۱.۲۵
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
1.94M
پسرِ دخترِ ایران....❤️
سید سجاد
زین العابدین هست این پسر....
#میلاد_امام_سجاد(ع)🎉
#ارسالی✉️
۱۴۰۲.۱۱.۲۵
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
1.21M
گرفتارم
گرفتارم ابوالفضل....
یاابوفاضل...
#ارسالی✉️
#اللهم_الرزقنا_ڪربلا💔
۱۴۰۲.۱۱.۲۵
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🌱
چون کبوترها دلم گاهی هوایی میشود
کاش میشد در هوای کربلا پرواز کرد...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
#خاطرات🕊
چند سال گذشته بود و اصغر به جوانی رسیده بود. قد و بالایش را که میدیدم دلم غنج میرفت. آرزو داشتم او را توی لباس دامادی ببینم ولي نمیدانستم حرف دلش چیست.
اهل گفتن اینجور حرفها نبود. اگر چیزی هم توی دلش بود، رویَش نمیشد به زبان بیاورد...
شده بود مسئول آموزش. توی برگشت از یکی از دورههای آموزشی، یک عکس نشانم داد. عکس را که دیدم خشکم زد. دختری چادر سفید سرش کرده بود و کنار اصغر نشسته بود. دستشان هم توی دست هم بود. دود از سرم بلند شد. باورم نمیشد پسری که بزرگش کرده بودم و اینقدر دوستش داشتم، بدون این که حرفی به من بزند، دختری را برای خودش انتخاب کرده باشد.
ناراحتیام را که دید، سر حرف را باز کرد. گفت خواهر یکی از دوستهایش است و یک خطبه ساده خواندهاند. با هر کلمهای که میگفت، بیشتر عصبانی میشدم و خون، خونم را میخورد. قهر کردم و یک کلمه هم حرف نزدم.
چند دقیقهای که گذشت، شروع کرد به ریزریز خندیدن و یک عکس دیگر گذاشت جلویم. با گوشه چشم نگاهی به عکس انداختم. اصغر بود با همان دختری که کنارش نشسته بود، اما انگار دختر نبود. پسری بود با یک سر کچل و تراشیده که چادر سفیدی را روی دوشش انداخته بود و میخندید. نگاهی به اصغر انداختم که صورتش از خنده سرخ شده بود. گفت یکی از سربازهایش است که ملافه تختش را سرش کرده و کنارش نشسته.
صورتم را بوسید و از دلم درآورد. تا شب، هربار که به عکس نگاه میکردیم، صدای خندهمان بالا میرفت. باید برایش آستین بالا میزدم. این را سربسته حالیام کرده بود.
#روایت_مادر_معزز_شهید
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
📲جنات فکه
@shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹
❣️اے نور چشم حضرٺ آقاے ڪربلا
🌺بعد از حسین دلبر دیوانگان تویے
❣️این افتخار ماسٺ ڪه فامیل تان شدیم
🌺پس شاهزادهے همہ ایرانیان تویے
#میلاد_امام_سجاد(ع)🎉🌺
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
❤️🍃
باز
آینه و آب و سینیِ چای و نبات
باز پنج شنبه
و یاد شهدا با صلوات
جانباز و مدافع حرم پاسدار #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
جانباز و مبلغ مدافع حرم روحانی #شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
#اطلاعیه_مهم_و_فوری🌱
جذب نیروی مدافع حرم
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊