🕊🌺🍃
#ماه_رمضان
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
✨فراز بیستم✨
😭أَبْكِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْياناً ذَلِيلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِى وَأُخْرىٰ عَنْ شِمالِى إِذِ الْخَلائِقُ فِى شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِى ،
﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ، وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ، وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ﴾ وَ ذِلَّةٌ ،
✨سَيِّدِى عَلَيْكَ مُعَوَّلِى وَمُعْتَمَدِى وَرَجائِى وَتَوَكُّلِى ، وَبِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِى ، تُصِيبُ بِرَحْمَتِكَ مَنْ تَشاءُ وَتَهْدِى بِكَرامَتِكَ مَنْ تُحِبُّ ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَىٰ مَا نَقَّيْتَ مِنَ الشِّرْكِ قَلْبِى ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَلَىٰ بَسْطِ لِسانِى ، أَفَبِلِسانِى هٰذَا الْكالِّ أَشْكُرُكَ ؟ أَمْ بِغايَةِ جَُهْدِى فِى عَمَلِى أُرْضِيكَ
💔گریه میکنم برای درآمدنم از قبر عریان و خوار، درحالیکه بار سنگینی را بر دوش میکشم، یک بار از طرف راست و بار دیگر از جانب چپم نگاه میکنم، هنگامیکه مردمان در کاری جز کار مناند، چه برای هرکسی از آنان در آن روز کاری است که او را بس است،
💫چهرههایی در آن روز روشن و خندان و خوشحالاند و چهرههایی در آن روز بر آنها غبار بدفرجامی نشسته و سیاهی و خواری آنها را پوشانده؛
✨ای آقای من، تکیه و اعتمادم و امید و توکّلم بر تو، آویختنم بر رحمت توست، هرکه را خواهی به رحمتت رسانی و با کرامتت هرکه را دوست داری هدایت کنی،
🌹پس تو را سپاس بر اینکه قلبم را از شرک پاک نمودی و برای تو سپاس بر گشودن زبانم، آیا با این زبان کندم تو را شکر کنم، یا با نهایت کوشش در کارم تو را خشنود نمایم...
🌿| @shahid_hajasghar_pashapoor
🌺🍃🕊🍃🌺🍃🕊🍃🌺
گوینده رادیو می گفت
مثل گنجشکی که روی درخت و نحیفه و مراقبی نخوره زمین، منم حفظم کن...
حرف خوبی زد.
🌱
خاک،
از حُرمَتِ شش گوشه ی او
حُرمَت یافت...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
💔🍃
هیچوقت از بودن کنار پدرشان سیر نمی شوند و خیلی وقتها با وعده و وعید که چیزی برایشان بخریم راضیشان می کنیم که برویم خانه. مثلا یادم هست یک سال #شب_قدر رفتیم آنجا (مزار شهید) و بچهها خوابشان برد. از آن موقع مدام میگویند میشود برویم پیش بابا و بخوابیم؟!
خیلی بهشان چسبیده بود...
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ🌱
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید (خواهر حاج اصغر)
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
دوستان به خاطر اختلال ایتا یه مقدار کار کانال با تاخیر شروع شد
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #آزار_مؤمن #فصل_هشتم #قسمت_اول در دوران جواني در پايگاه بسيج شهرستان فعاليت د
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت
#آزار_مؤمن
#فصل_هشتم
#قسمت_دوم
پيرمرد سيد، رد پاي مرا در داخل برف گرفت و دنبال من آمد. وقتي وارد پايگاه شد، حسابي عصباني بود.
ابتدا كتمان كردم، اما بعد، از او معذرت خواهي كردم. او با ناراحتي بيرون رفت.
حالا چندين سال بعد از اين ماجرا، در نامه عملم حكايت آن شب را ديدم. نميدانيد چه حالي بود، وقتي گناه يا اشتباهي را در نامه عملم ميديدم، خصوصاً وقتي كسي را اذيت كرده بودم، از درون عذاب ميكشيدم. گويي خودم به جاي آن طرف اذيت ميشدم. از طرفي در اين مواقع، باد سوزان از سمت چپ وزيدن ميگرفت، طوري كه نيمي از بدنم از حرارت آن داغ ميشد!
وقتي چنين اعمالي را مشاهده ميكردم، به گونه اي آتش را در نزديكي خودم ميديدم كه چشمانم ديگر تحمل نداشت. همان موقع ديدم كه آن پيرمرد سيد، كه چند سال قبل مرحوم شده بود، از راه آمد و كنار جوان پشت ميز قرار گرفت.
سيد به آن جوان گفت: من از اين مرد نميگذرم. او مرا اذيت كرد. او مرا ترساند. من هم گفتم: به خدا من نميدانستم كه سيد داخل قبر عبادت ميكند.
جوان رو به من گفت: اما وقتي نزديك شدي فهميدي كه مشغول قرآن خواندن است. چرا همان موقع برنگشتي؟
ديگه حرفي براي گفتن نداشتم. خلاصه پس از التماسهاي من، ثواب دو سال عبادتهاي مرا برداشتند و در نامه عمل او قرار دادند تا راضي شود. دو سال نمازي كه بيشتر به جماعت بود. دو سال عبادت را دادم به (۱) خاطر اذيت و آزار يك مؤمن!
__________
۱) امام صادق (ع) فرمودند: حرمت مؤمن حتي از كعبه بالاتر است.
مصاحبه با راوي اين کتاب، بارها به خاطر گريه هاي ايشان قطع شد. يادآوري اين خاطرات برايش بسيار سخت بود.
ادامه دارد...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
10.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید خدا همه را ببخشد....
🎥 برشی از سخنرانی #آیت_الله_جاودان
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ه.ق - حسینیه فاطمه الزهرا(س)/بامداد ۱۱ فروردین/ #شب_قدر
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
برنامه آیت الله جاودان در حسینیه فاطمه الزهرا تهران واقع در میدان سپاه می باشد.
۱۲ فروردین (شب قدر ۲) و ۱۴ فروردین (شب قدر ۳) برنامه دارند. شبکه افق هم از ۲۲:۳۰ یا ۲۳:۳۰ پخش میشه.
امکانش رو داشتید تشریف ببرید برای من و باقی دوستان هم دعا کنید عزیزان🌹
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
شاید خدا همه را ببخشد.... 🎥 برشی از سخنرانی #آیت_الله_جاودان شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ه.ق - ح
میگن زمان حضرت موسی خشکسالی اومده بوده و قرار شده همه بشینند و دعا کنند تا اینکه خدا به حضرت موسی میگه یه نفری هست توی جمعتون که ۴۰ ساله داره یه گناهی رو انجام میده تا اون توبه نکنه حاجت نمیگیرید و گرفتاری برطرف نمیشه....
پیامبر خدا حضرت موسی رو میکنند به مردم و این موضوع رو میگن که هرکسی هست خودش پاشه بره، اون بنده خدایی که توی جمع بوده باخودش میگه حالا چیکار کنم اگر پاشم برم همه می فهمند من بودم، نرم هم باز یه جور دیگه....
خلاصه تصمیم می گیره همونجا از ته دل توبه کنه و خدا هم گرفتاری اون جمع رو حل می کنه.
پیامبر خدا به خدا میگه به من بگو کی بود؟ خدا هم به ایشون نمیگه میگه تا الان که گناه کرده بود منه خدا می دونستم، از الان توبه کرده که دیگه هیچی...
اتفاقا توی جوشن کبیر یه عبارتی داریم به اسم کریم الصفح...
خدا یه جوری می بخشه که انگار اصلا دیگه اون گناه تا به حال نکرده بودی. حتی اون دنیا هم به روت نمیارن و دیگه چیزی نیست. چه خوبه پس توبه کنیم از ته دل.
خدا می بخشه.
البته حق الناس بحثش جداست و باید پیگیر بشیم که حل کنیم وگرنه گیر می افتیم مثل آقای سه دقيقه در قيامت....