eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
211 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
این چایی عراقی نصیبتون.... بفرمایید درسته یک شب هست ولی این چایی فرق داره شبتون بخیر😉😉😉
هموطنی و حس مشابه.... به قول گزارشگرا جاویدان ایران، زنده باد ایران🇮🇷 بله کربلا حس غربت نمیکنی.... نجف هم متوجه حس پدری مولاعلی میشی... روی سرت سایش رو حس میکنی❤️ ✉️ ارتباط ناشناس با کانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
531.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایـن‌ دݪ‌ بِہ‌ پـاۍِ عِـشــق‌ِ شُمـا آبِــرو گِرِفٺ مِهرَٺ بِہ‌ دِل نِشَسٺ‌ و‌َ دِلَم‌ رَنگ‌ و‌َ بو گِرِفٺ💔 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
آیا کشور ایران برای کیمیا علیزاده زمانیکه در ایران بود، کم‌گذاشته؟ بخشی از امکاناتی که توسط جمهوری اسلامی ایران در اختیار کیمیا علیزاده قرار گرفت: 👈🏻پرداخت پاداش المپیک، ، ،بسیاری از ورزشی و برتر دنیا، چیزهایی بود که به علیزاده داده شد، اما اون اینها رو تبدیل به دلار و خرج بلیط هواپیما کرد تا بره خارج و بگه در ایران تحت فشار بودم و برای برعندازی فعالیت کنه! عاقبت همه برعندازا و کسانی که به کشور و‌مردمشون خیانت کردند همینه ... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حالاکه بحث وطن‌فروشی کیمیا علیزاده داغه، یادی کنیم از «علی ارسلان» که به دلایلی مهاجرت کرد اما هیچوقت وطن‌فروشی نکرد؛ علی اینجا برای صربستان مدال طلای جهان رو برد و پرچم رو گذاشت رو زمین ببوسه؛ بعد یادش افتاد که پرچم ایران نیست، بغضش ترکید و گریه کرد.. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فقط منتظر بودم خدا هم به من چیزی بگوید. کلامی که مطمئنم کند. تنها چیزی که آن پازل را کامل کرد وعده ی خدا بود. جایی خوانده بودم که اگر دختری از ترس فقر، مومنی را از در خانه اش رد کند، باب ازدواجش بسته می شود. محمد دلش پاک بود، پر از امید و توسل به امامانی که مهرشان توی دل من هم بود. شخصیت و مرامش را هم دوست داشتم. تنها راه، توکل بود. من باید به خدا توکل می کردم و زندگی ام را دست خودش می دادم. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
خیلی ها می خواهند اول به آسایش و خوشبختی برسند بعد به زندگی لبخند بزنند ولی نمی دانند که تا به زندگی لبخند نزنند به آسایش و خوشبختی نمی رسند عصرت بی نظیر و آکنده از لبخند و خوشی🍎🍏 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 خداحافظ رفیق و رقیه دختری که منتظر پدر است‌....😔💔 🔳 نشر به مناسبت ۵ صفر سالروز شهادت (س) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #برو_دایسون #قسمت_شصت_و_پنجم یکی از بچه ها موقع خوردن نهار رسما من رو خطاب قرار داد
📖 پشت سر هم زنگ می زد، توان جواب دادن نداشتم. اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی کرد که می تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم‌‌. توی حال خودم نبودم. دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد. - چرا دست از سرم برنمی داری؟ برو پی کارت. - در رو باز کن زینب من پشت در خونه ات هستم، تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه. - دارو خوردم اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان. یهو گریه ام گرفت، لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم، حتی بدون اینکه کاری بکنه وجودش برام آرامش بخش بود. تب، تنهایی، غربت؛ دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم. - دست از سرم بردار چرا دست از سرم برنمی داری؟ اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟ اشک می ریختم و سرش داد می زدم. - واقعا داری گریه می کنی؟ من واقعا بهت علاقه دارم، توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟ پریدم توی حرفش. - باشه واقعا بهم علاقه داری؟ با پدرم حرف بزن، این رسم ماست. رضایت پدرم رو بگیری قبولت می کنم. چند لحظه ساکت شد، حسابی جا خورده بود. - توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم، دیگه توان حرف زدن نداشتم. - باشه شماره پدرت رو بده پدرت می تونه انگلیسی صحبت کنه؟ من فارسی بلد نیستم. - پدرم شهید شده، تو هم که به خدا و این چیزها اعتقاد نداری. به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم [و ادامه دادم] - از اینجا برو، برو و دیگه نفهمیدم چی شد از حال رفتم. ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊