eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
237 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تشرف یافتگان محضر امام زمان(عج) اسماعیل خسته بود. دیگر نا نداشت. گرمش بود. تِه گلویش می سوخت. هر وقت به یاد دردش می افتاد، قلبش تیر می کشید و زود بغض می کرد. او فکر می کرد که دیگر زخمِ پایش خوب نمی شود و زود می میرد. اما سید ابن طاووس آرام بود. بر لبش لبخند زیبایی نشسته بود. او به سرانجامِ کار اسماعیل امید زیادی داشت، اما اسماعیل می ترسید. سید گفت : نترس، به خدا توکل کن. خداوند دستت را خواهد گرفت. اسماعیل که دیگر به مداوای طبیبان امید نداشت، پاسخ داد : به خدا پناه می برم و خودم را به او می سپارم! بعد کمی فکر کرد. عرقِ صورتش را خشک کرد و ادامه داد: حالا که به بغداد آمده ام، چه خوب است به زیارت [امامان] عسکریین و از آن جا به حِله بازگردم! سید روی او را بوسید و در گوشش دعا خواند. دست هایش را به گرمی گرفت و گفت : بیشتر دعا بخوان اسماعیل! اسماعیل گریست. انبان خود را که پول و لباس هایش در آن قرار داشت، به سید سپرد. بعد سوار بر اسب شد و برای دوستش سید که در بغداد تنها می ماند، دست تکان داد و سمت سامرا راه افتاد. سامرا در نزدیکی شهر بغداد بود. در آن جا قبر امام هادی (علیه السلام ) و امام حسن عسکری (علیه السلام ) قرار داشت. اسماعیل دیگر از پزشکان حله و بغداد ناامید شده بود. آن ها راهِ علاجی برای درد پایش پیدا نکرده بودند. روی پای چپ او، دُمَلِ بزرگی بود. دُمَلی که هر وقت پارچه ی دورش را باز می کرد، از آن چرک و خون زیادی بیرون می زد. سید بن طاووس که از دانشمندان بزرگ عراق بود، او را از حله به بغداد آورد تا طبیبان آن دیار مداوایش کنند. اما طبیبان به آن ها گفتند که این زخمِ سیاه مداوا نمی شود و نمی توانیم برایش کاری کنیم. ادامه دارد.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
و آغوش‌ است‌ درمانِ‌ دلی‌ که‌ گاه‌ می‌گیرد پناهِ‌ آخرِ قلبم‌ تویی؛ هرگاه‌ می‌گیر‌د @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃[اصغر] چند سال از ازدواجش گذشته بود و خدا دوتا بچه بهشان داده بود. توی کارش هم کلی پیشرفت کرده بود ولي هنوز دلش نمي‌آمد پایگاه بسیج و جوان‌هایی را که می‌آمدند مسجد رها کند؛ تا این که درگیری‌های سوریه شروع شد. یک ‌روز آمد خانه ‌ما و گفت می‌خواهد برود سوريه. قبلا هم رفته بود. 🍃ماموریت‌های زیادی داشت که بعضی‌هاي‌شان توی ایران نبود. این‌بار هم مثل تمام دفعات قبل سپردمش به خدا و راهی‌اش کردم. هنوز خبری از داعش نبود. مخالفان داخلی سوریه به جان هم افتاده بودند و جلوی حکومت‌شان صف کشیده بودند. دعا می‌کردم کشورشان زودتر آرام بگیرد و اصغر برگردد. 📲جنات فکه @shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹
حرم حضرت اباالفضل علیه السلام در ایام انتهایی صفر و ایام شهادت پیامبر اکرم(ص)، امام حسن(ع) و امام رضا(ع) ۱۴۰۳.۰۶.۱۳ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ضریح حضرت حسین علیه السلام در ایام انتهایی صفر و ایام شهادت پیامبر اکرم(ص)، امام حسن(ع) و امام رضا(ع) ۱۴۰۳.۰۶.۱۳ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ضریح مطهر حبیب بن مظاهر اسدی در ایام انتهایی صفر و ایام شهادت پیامبر اکرم(ص)، امام حسن(ع) و امام رضا(ع) ۱۴۰۳.۰۶.۱۳ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
یکی از قشنگ ترین پیام ها که امروز رسید. قند توی دلم آب شد....❤️ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹وصیت تکان دهنده کارگردان انقلابی مرحوم حاج فرج‌الله سلحشور 🔹«اگر شهید شدم یا مُردم، من را در قطعه هنرمندان دفن نکنید» 📌حاج مهدی سلحشور: «برادرم به شدت به فضای حاکم بر سینما و تلویزیون نقد داشت چون معتقد بود هنر اسلامی و قرآنی آن چیزی نیست که امروزه در سینما و تلویزیون شاهد آن هستیم و از این رو علاقه نداشت که در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود» شادی روح بلندش صلوات ... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بلبلان از بوی گل مَستند و ما از روی دوست.... عصرت بخیر🍎🍏 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊