eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
211 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
#سفر_عشق #قسمت_سوم رفت و بچه را از بغل پدرش گرفت و بردش توی اتاق. دوتا پتو انداخت روی بچه تا گرم شو
روز بعد رفتیم سر مزار آیت الله قاضی (ره). گفت: ایشان در وجود حضرت علی (علیه السلام) غرق شده. اِن شاالله که ما هم همینطور باشیم و از نسل ما افرادی مثل آیت الله قاضی تربیت شوند و به درد اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) بخورند. بعد از دو سه روز که نجف بودیم، به قول محمد با اجازه از امیرالمومنین (علیه السلام) راهی شدیم به سمت کربلا. سوار اتوبوس شدیم و حرکت کردیم. یه تسبیح گرفته بود دستش و تقریبا تمام مسیر مشغول ذکر گفتن بود. زیاد حرف نمی زد. تقریبا نزدیک حرم بودیم ولی بخاطر ازدحام بیش از حد و کنترل بهتر مسیر راه ورودی بسته شده بود. مجبور شدیم پیاده حرکت کنیم. محل اسکان ما در شارع سدره بود. کمی استراحت کردیم. گفت: منتظر چی هستی؟ بریم حرم. گفتم: صبر کن کلید اتاق را بگیریم، وسایل را بگذاریم و بعد برویم. گفت: نگران وسایل نباش. بگذارشان همان گوشه و برویم. گفتم: پس اول کجا برویم؟ گفت: مگر تفاوتی دارد؟ گفتم: همه میگن اول بروید سراغ حضرت عباس (ع) و اذن زیارت ارباب را بگیرید. راهی شدیم به سمت حرم. زیارت باصفایی بود. رفتیم بین الحرمین. فقط اشک می ریخت. کمی آرام شد. گفت: اِن شاالله به حق این دو بزرگوار هرچه میخواهی خدا عنایت کند. بعد دست هایش را آورد بالا و رو به آسمان گفت: خدایا! خودت از دلم خبر داری. خندیدم و گفتم: ای ناقلا! فکر کنم دوست داری ازدواج کنی... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این چای خور بودن ما ایرانی ها سوژه ای هست😅
مثلا دیشب که اومدیم از موکبی چای بگیریم توی فنجان کوچیک یه بار مصرف چای ریخت ولی نصفه، بهشون با اشاره گفتم پر کنید😄😁 خندشون گرفت، گفتیم ایرانی چای 😂😂
امروز از خونه ای که هستیم چای خواستم برای جمعمون، خانم میزبان یه فنجان داشت می‌ریخت و شکر ؛ من که فقط همان چای رو مثلا عربی گفتم، که همون چای هست، دیگه با دست نشون دادم و گفتم فلاکس چای😂 بنده خدایی که داشت مرغ می‌شست خندش گرفت.... ایرانی و چای دیگه😉🙃 قند نمیخورن با شکر میخورن، لذا قند هم اوردم
سلام و عرض ادب زیارت قبول. جسارتا موکبی که هستید جای چهار نفر هست ☺️☺️جامون مناسب نیست _ موکب عمود ۱۲۶۲ یه آقایی سر کوچه میشه موکبشون کتری چای گذاشتن، بپرسید یه ریش بلند جو گندمی دارند. اسمشون ابوحیدر هست. بگید برای جا. چون اون عمود با ماشین ما رو آوردن خونشون.
اگر هنوز اینجا نرسیدید به نظرم یه موکب هم عمود ۸۰ هست. یه موکب هم عمود ۱۷۰ - چادر ملو. که ایرانی هست چادر ملو
ما مجدد راهی شدیم التماس دعا
امشب حرم میریم و احتمالا فردا برمیگردیم اِن شاءالله دعاگو هستم