«عصای موسی» به گوشی نخست وزیر اسرائیل پیامک فرستاده :
آقای بنت، اگر شرارت شما علیه ما ادامه یابد، خواهید دید که اقدامات ما در داخل اسراییل تاکنون تنها آغاز کار بوده است!
ساعت ارسال پیامک : ١:٢٠
ماهم خدایی داریم!😁😊
✍ فربُد ابراهیمی
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
1.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر نگاه حرام
تیری است از جانب شیطان
نگاه به ڪربلا
تیر عشقی است
ڪه انسان را
از پای درمیآورد ...
و مجنونی ... جزایش!
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#وقتتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
⛔️ ارتباط با نامحرم
تڪ تڪ حرف ها و شڪلڪ هایی که موقع حرف زدن با نامحرم میذاریم، رو قلبش اثر میذاره ...
به قول #شهید_ابراهیم_هادی "باعث نابودی خودمون و دیگران نشیم..."
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
روز زیارتی مخصوص، روز شهادت (روایتی) نیست، بلکه روزی است که حضرت راهی خراسان می شدند و برای اینکه حیله ی مامون لعنت الله علیه را فاش کنند، به مردم گفتند تا بدانند که اگر راهی خراسان می شوند نه برای خلافت که برای به شهادت رساندن ایشان در غربت است...
و این دیدار آخر حضرت عشق با مردم مدینه است...
روز زیارتی مخصوص😞💔
ای جانم یا #امام_رضا(ع)😭
#روز_زیارتی_مخصوص🌱
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🌺🍃
علاقه عجیبی به نماز صبح داشت. چند کار را همیشه بعد از نماز صبح انجام میداد.
اول سه مرتبه سلام بر پیامبر (ص)،
سه مرتبه سلام بر حضرت فاطمه (س) و سلام و درود به ائمه، دوم تلاوت آیه 137 سوره مبارکه بقره، سوم درخواست از خداوند برای سپردن رزق مادی و معنوی آن روز به دست #امام_رضا(ع) و سپس تلاوت قرآن، میگفت:
🍃«وقتی رزقت دست امام رضا(ع) باشد، خیالت راحت است.»🍃
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید(خواهر حاج اصغر)
رجانیوز📲
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
غریب آقا...
🌷به یاد محب و محبوب #امام_رضا (ع)، #شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃
حسین
آرام جانم...
تو را به هر ضربان میزند صدا قلبم،
به سینه تا نفسے هست، رفت و آمد توست...
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#وقتتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
1.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏐 والیبال بازی کردن #حاج_قاسم
🌷تمامی اشخاصی که در این فیلم دیده میشوند به فیض شهادت نائل آمدهاند.
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
کسی که اهل دنیا نیست!
فقط با شهادت آرام میشود...
#آرام_جان_من_کو🌷
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_پنجم (آخر) #قسمت_سی_و_نهم حالا پهنای #جمعیت بیشتر شده و به کناره ها هم ر
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_پنجم (آخر)
#قسمت_چهلم
#ساعتی می شد که همین چند قدم را با بی قراری بالا و #پایین می رفتم که دیگر خسته و درمانده همانجا روی #زمین نشستم، ولی جای #نشستن هم نبود که جمعیت مثل #سیل سرازیر می شد و چند بار نزدیک بود خانم ها رویم بیفتند که باز از جا بلند شدم.
دیگر درد ساق پا و #سوزش تاول هایم را فراموش کرده و با تن و بدنی که از #ترس به لرزه افتاده بود، خودم را میان جمع بانوانی که به قصد زیارت پیش می رفتند، رها کردم تا مرا هم با خودشان ببرند و باز خیالم پیش #دلشوره و اضطراب همسر مهربانم بود که نگاهم از میان جمعیت دل نمیکند و فقط چشم می دواندم تا مجیدم را ببینم.
چشمانش را نمی دیدم ولی از همین راه #دور، تپش تند نفس هایش را احساس می کردم و می توانستم تصور کنم که به همین یک ساعت #بی_خبری از الهه اش، چه حالی شده که بیش از ترس و وحشت خودم، برای پریشانی عزیز دلم #گریه می کردم.
دیگر #چشمانم جایی را نمی دید و هرجا سیل جمعیت مرا با خودش میبرد، می رفتم و فقط مراقب بودم که از میان جمع زنها #خارج نشوم و به #مردها نخورم. حالا چشمه #اشکم به جوش آمده و لحظه ای آرام نمی گرفت که پیوسته گریه می کردم.
دیگر همه جا را از پشت پرده چند #لایه اشک های گرم و بی قرارم ، تیره و تار می دیدم که در انتهای مسیر و در دل سیاهی شب، #ماهی آسمانی پیش چشمانم درخشید و آنچان دلی از من برد که بی اختیار زمزمه کردم: «حرم امام حسین(ع) اینه؟»
و بانویی ایرانی کنارم بود که سؤال مات و
مبهوتم را شنید و با لحنی #ملیح پاسخ داد: «نه عزیزم! این حرم حضرت اباالفضل(ع)!» پس #ساقی لب تشنگان کربلا و حامل لواء #امام_حسین(ع) که این
چند روز در هر موکب و هیئتی نامش را شنیده و شیدایی #شیعیان را به پایش دیده بودم، #صاحب این گنبد و بارگاه درخشان بود که این همه از من دلبری میکرد و هنوز چشم از مهتاب حرمش بر نداشته بودم که همان بانو میان گریه ای عاشقانه زمزمه کرد: «قربون وفاداری ات بشم عباس!»
و با همان حال #خوشش رو به من کرد: شب و روز عاشورا، #حضرت_ابوالفضل(ع) مراقب خیمه های زن و بچه های امام حسین(ع) بوده! تو خیمه گاه هم، #خيمه آقا جلوتر از همه خیمه ها بوده تا کسی جرأت نکنه به بقیه خیمه ها #نزدیک شه! هنوزم از هر طرفی وارد کربلابشی، اول حرم حضرت ابوالفضل رو می بینی...»
و دیگر نشنیدم چه میگوید که بر اثر #فشار جمعیت، میان مان فاصله افتاد و حالا فقط نوای نوحه و زمزمه #روضه به گوشم میرسید...
ادامه دارد...
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊