#تلنگࢪانه
چهحرفقشنگیمیزد
میگفت:
بلندترینارتفاعبرایسقوط
افتادنازچشم!
آقاامام زماناست...🙂💔
#مراقبباشیمازچشمآقانیوفتیم.. :)
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#هوشیار_باشیم
#سگ🐕
حمله خونین سگهای ولگرد به دختر سهساله و مادرش در کرج
✍ حادثه به روایت مادر ماهور:
🔺 ما از خانه مادرم در شهرک بعثت خارج شده بودیم که این اتفاق افتاد. نمیدانم چطور شد که یک سگ ولگرد بزرگ دخترم را قاپ زد. او داشت ماهور را با خودش میکشید و میبرد.
🔸همان موقع هفتهشت سگ دیگر هم رسیدند و یک گله سگ روی دخترم ریخته بودند. من با دیدن این صحنه فقط جیغ میکشیدم و کمک میخواستم.
🔸آنها دختر سهسالهام را مثل یک عروسک روی زمین انداخته بودند و هرکدام به او چنگ میکشید و گازش میگرفت.😭😭😭
🔸سگها چند مرتبه سر دخترم را به زمین کوبیدند و ممکن بود حادثه تلختری اتفاق بیفتد. اگر مردی که به کمک ما آمد کمی دیرتر میرسید معلوم نبود چه بلایی بر سر دخترم میآمد.
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#قشنگیجات_نی_نی
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#ادیـبانه♥️🖇️
آینده نگرانمـٰـان می کُند
گذشتہ رهایمـٰــان نمی کُند
بہ همین خاطر سر از حــٰــال در نمی آوریم…
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#شادزی
روزی مَردی نزد حکیمی رفت و گفت: ای حَکیم!
چرا همسرم یک گل رز را که امروز زنده است و فردا میمیرد را اینقدر دوست دارد؟!🌹
اما من را که هر روز برایش میمیرم و دوباره زنده میشوم را دوست ندارد؟!😔
حَکیم گفت: خیلی قشنگ بود برام تو پی ویم بفرستش!😂🤪
__________________________________
یاد قدیما بخیر…!
مهمون میومد خونمون میگفت: قبله کدوم طرفه؟!📿
الآن نیومده میگه:
رمز وای فای چَنده؟!😂😂😆
__________________________________
تفاوت قصه گفتن والدین ما با والدین جدید…:
والدین جدید:
یکی بود، یکی نبود…
یه پَری کوچولو بود که....😘
والدین ما:
یه روزی، یه جِن از یه قبرستون اومد بیرون و گفت اومدم اون بچه ای رو که نمی خوابه رو بخورم...😱
منم هر شب غَش میکردم ولی اینا فکر میکردن خوابیدم😪😆😂
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
°•{♥️🌸}•°
#ڈاسْثانِ_سْہ_دَڨیڨہ_دَرْ_ڨی٘ـامَثْ𖣔
#قسمت_دهم↓
🌴 شهید و شهادت 🌴
در این سفر کوتاه به قیامت، نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد. علت آن هم چند ماجرا بود:
از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل بود. تلاش فوقالعادهای داشت که بچه ها را جذب مسجد و هیئت کند. خالصانه فعالیت میکرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی تاثیر داشت.
این مرد خدا، یک بار که با ماشین در حرکت بود؛ از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدیدی رخ داد و ایشان مرحوم شد.
من این بنده خدا را در آن وادی دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود!
من حتی توانستم با او صحبت کنم...!
ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود...
در واقع او در دنیا شهید زندگی کرد و به مقام شهدا دست یافت!
اما سؤالی که در ذهن من بود، تصادف او و عدم رعایت قانون و در واقع علت مرگش بود!!!
او قانون را زیر پا گذاشته بود. او از چراغ قرمز عبور کرده بود و به خاطر همین بی قانونی از دنیا رفته بود!! مگر میشود شهید شده باشد؟!!
ایشان به من گفت: « من در پشت فرمان ماشین، سکته کردم و از دنیا رفتم و بعد از مرگ من، با ماشین مقابل برخورد کردم. هیچ چیز از صحنه تصادف دست من نبود.»
در جایی دیگر، یکی دیگر از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم.
خودم در دنیا بارها به سر مزار این شهید رفتم و برایش فاتحه خواندم. اما در برزخ او را خیلی گرفتار دیدم و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت...!!
تعجب کردم!!
گفتم خدایا! او که در گلزار شهدای شهر ما دفن است. من حتی تشییع جنازه او را هم به یاد داشتم که در تابوت شهدا قرار داشت و...
اما چرا؟؟!!
خودش در آن وادی به من جواب داد و گفت: « من برای جنگ و جهاد به جبهه نرفته بودم. من به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم. من در مناطق جنگی، خرید و فروش می کردم. یکبار به مناطق جنگی در مرز رفته بودم و مشغول معامله بودم که آنجا را بمباران کردند و من هم کشته شدم. بدنم را با شهدای رزمنده به شهر منتقل کردند و همگی فکر کردند که من رزمنده ام و...»
اما مهم ترین مطلبی که از شهدا دیدم مربوط به یکی از همسایگان ما بود...
خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان، بیشتر شب ها در مسجد محل، کلاس و جلسه قرآن و یا هیئت بودیم...
آخر شب وقتی به سمت منزل می آمدیم، از یک کوچه باریک و تاریک عبور می کردیم...
از همان بچگی شیطنت داشتم!
با برخی از بچه ها زنگ خانه مردم را میزدیم و سریع فرار میکردیم...
یک شب من دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم.
وسط همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شده بودند، یک چسب را به زنگ یکخانه چسباندند...!
صدای زنگ قطع نمیشد. یکباره پسر صاحبخانه که یکی از بسیجیان مسجد محل بود بیرون آمد. چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد. او دیده بود که من قبلا از این کارها کردهام...
برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت: باید به پدرت بگویم که چه کار می کنی!!
هرچه اصرار کردم که من نبودم و... بی فایده بود.
او مرا به مقابل منزلمان برد و پدرم را صدا زد...
آن شب همسایه ما عروسی داشت. در خیابان و جلوی منزل ما خیلی شلوغ بود.
پدرم وقتی این مطلب را شنید خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد...
این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت؛ چند سال بعد و در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید...
این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمال نوشته شده بود...!
به جوان پشت میز گفتم: درست است که او شهید شده، ولی من چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم؟! چون من از او راضی نیستم! او در مورد من زود قضاوت کرد...!
جوان پشت میز گفت: « لازم نیست آن شهید به اینجا بیاید. آن شهید به خاطر مقامش نیازی به حضور در اینجا ندارد. من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی...»
بعد از آن، یکباره دیدم که صفحات نامه اعمال من ورق خورد...!
گناهان هر صفحه پاک میشد و اعمال خوب آن باقی می ماند...
خیلی خوشحال شدم. حسابی ذوق زده شدم!!
حدود یکی دو سال از اعمال من اینطور طی شد.
جوان پشت میز گفت: « آیا از آن شهید راضی شدی؟»
در جوابش گفتم: بله! بسیار عالی است!
البته بعدها پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند!
اما باز هم بد نبود...
همان لحظه دیدم آن شهید آمد. به من سلام و روبوسی کرد...!
من در آن وادی، خیلی از دیدنش خوشحال شدم...
این شهید بزرگوار به من گفت: « با اینکه لازم نبود بیایم، اما گفتم نزد شما باشم و حضوری از شما حلالیت بطلبم؛ هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته، در آن ماجرا بی تقصیر نبودی...!
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
「
🔻🔺نـظـرسـنـجـی🔺🔻
نظرتون درباره رمانآنلاینݩڨـطـہټہڨلـݕ ♥️🖇️چیه⁉️
「لطفا شرکت کنید」
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://EitaaBot.ir/poll/pwfbrg?eitaafly
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
کانال رسمی شهید جواد جهانی🇵🇸
#حجاب #توسعهرزقباازدواج نگراني از تنگ دستي، يكى از بهانههايى است كه براي گريز از ازدواج، مطر
#حجاب
#احادیثدرمورزنان
امام صادق عليه السلام :
أَكثَرُ الخَيرِ فِى النِّساءِ؛
بيشترين خير و بركت در زنان است.
من لايحضره الفقيه، ج3، ص385، ح4352
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلمَرأَةُ الصّالِحَةُ أَحَدُ الكاسِبَينِ؛
زن شايسته يكى از دو عامل پيشرفت خانواده است.
بحارالأنوار، ج103، ص238، ح39
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
وَنِساءٌ كاسياتٌ عارياتٌ مُميلاتٌ مائِلاتٌ رُؤُوسُهُنَّ كَأَسنِمَةِ البُختِ المائِلَةِ لايَدخُلنَ الجَنَّةَ وَلايَجِدنَ ريحَها وَإنَّ رِيحَها لَيُوجَدُ مِن مَسيرَةِ كَذا وَكَذا؛
(در آينده) زنانى پيدا مى شوند كه در عين پوشيدگى برهنه اند (لباس هاى بدن نما و جوراب هاى نازك مى پوشند) هوسباز و دلفريب مى باشند، موهاى خود را طورى آرايش مى كنند كه مانند كوهان شتر جلوه مى كند. اينان داخل بهشت نمى شوند و حتى بوى آن را استشمام نمى كنند، با اين كه بوى بهشت از راه بسيار دور شنيده مى شود.
صحيح مسلم، ج3، ص1680، ح2128
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إِنَّ خَيرَ نِسائِكُمُ الوَلُودُ الوَدُودُ لعَفيفَةُ، العَزيزَةُ فى أَهلِهَا، الذَّليلَةُ مَعَ بَعلِهَا، المُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوجِها، الحِصانُ عَلى غَيرِهِ الَّتى تَسمَعُ قَولَهُ وَتُطيعُ أَمرَهُ... ؛
بهترين زنانتان، آن زن زايا، بسيار مهربان و پاكدامن است كه براى شوهرش خودآرايى مى كند و از غير او خود را محفوظ نگه مى دارد، حرف شوهرش را مى شنود و فرمان او را اطاعت مى كند... .
كافى، ج5، ص324، ح1
----------------------------------------------
امام باقر عليه السلام :
لا شَفيعَ لِلمَرأَةِ أَنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها؛
هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.
خصال، ص 588
----------------------------------------------
امام على عليه السلام :
صيانَةُ المَرأَةِ أَنعَمُ لِحالِها وَأَدوَمُ لِجَمالِها؛
محفوظ بودن و پاكدامنى براى سلامتى زن مفيدتر است و زيبايى او را بادوام تر مى كند.
غررالحكم، ج4، ص200، ح5820
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إنَّ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى عَلَى الناثِ أَرأَفُ مِنهُ عَلَى الذُّكُورِ وَما مِن رَجُلٍ يُدخِلُ فَرحَةً عَلَى امرَأَةٍ بَينَهُ وَبَينَها حُرمَةٌ إِلاّ فَرَّحَهُ اللّه تَعالى يَومَ القيامَةِ؛
خداى بزرگ، به زنان مهربان تر از مردان است و هيچ مردى، زنى از محارم خود را خوشحال نمى كند، مگر آن كه خداوند متعال او را در قيامت شاد مى كند.
كافى، ج6، ص6، ح7
----------------------------------------------
امام على عليه السلام :
وَلاتُمَلِّكِ المَرأَةَ أَمرَها ما جاوَزَ نَفسَها فَإِنَّ المَرأَةَ رَيحانَةٌ وَلَيسَت بِقَهرَمانَةٍ... ؛
كارى كه در توان زن نيست به او مسپار زيرا او چون گُلى است (ظريف و آسيب پذير) نه قهرمان و كار فرما.
نهج البلاغه، نامه 31
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلحَياءُ حَسَنٌ وَلكِن فِى النِّساءِ أَحسَنُ؛
حيا خوب است ولى براى زنان خوب تر است.
نهج الفصاحه، ح 2006
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
أَيُّمَا امرَأَةٍ ماتَت وَزَوجُها عَنها راضٍ دَخَلَتِ الجَنَّةَ؛
هر زنى، از دنيا برود و شوهرش از او راضى باشد، به بهشت مى رود.
نهج الفصاحه، ح 1022
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اِستَوصُوا بِالنِّساءِ خَيرا؛
يكديگر را به رفتار نيك با زنان سفارش كنيد.
بحارالأنوار، ج33، ص628، ح744
----------------------------------------------
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
عِفُّوا تَعِفُّ نِساؤُكُم؛
پاكدامن باشيد تا زنانتان پاكدامن باشند.
نهج الفصاحه، ح 1089
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اسلایم🌸🍃
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#تلنگرانه🌿
از بزرگی پرسیدند!؟ ارزاق گران شده، چه کنیم؟!
فرمودند: ارزاق گران شده،
رازِق که عوض نشده! حتما روزیه شما را میرساند.
(ترس از روزی بخاطر ضعف ایمان است)
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#گوهرانه_احکام🍃
📚جواب_سلام_در_نماز
📚برداشت_های_نادرست_از_احکام
📚 بعضی از مردم فکر می کنن چون دارن نماز می خونن اگر کسی بهشون سلام کرد لازم نیست جواب بدن.
📛 در حالی که این طور نیست.
✍ جواب سلام واجبه و حتی اگر بچه هم بهتون سلام کنه واجبه جوابش رو بدید، حتی اگر توی نماز باشید، البته بچه ای که خوب و بد رو می فهمه.
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هنرمندانه🦋
هدیه هایی که جعبه ندارن و یا زاویه دار نیستن کادو کردنشون خیلللی مشکله.
ولی با این گیف میتونین یاد بگیرین چطوری به زیبا ترین حالت کادوشون کنید👌
🌼ایـده 🔮
🌸خـلاقیـت 💡
🌼خـانه_داری 🎀
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#السلام_ایها_غریب
سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم
من ڪجا، باران ڪجا
و راه بی پایان ڪجا
آه این دل دل زدن
تا منزل جانان ڪجا
هر چہ ڪویت دورتر،
دلتنگ تر، مشتاق تر
در طریق عشقبازان
مشڪل آسان ڪجا
سلام امام زمانم 💕
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
♥️|@Beheshtyy_313
#مهدویت
پیامبر اکرم (ص)
«لاتذهب الدنيا حتی يملک العرب رجل من اهلبيتی يواطی اسمه اسمی».
دنيا سپری نمیشود، تا مردی از اهلبيت من که همنام با من است زمام امور عرب را به دست بگيرد.
سنن ترمذی/ ج4/ ص505.
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
「
🔺🔻نـظـرسـنـجـی🔻🔺
محتوای کانال دورهمی
چقدر برای شما کاربردیه و استفاده میکنین⁉️
「نظر شما برامون خیلی ارزشمنده....خیلی 」
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://EitaaBot.ir/poll/39rx4t?eitaafly
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
نکته...صفحه رو بکشین پایین تا صفحه کلید باز بشه❤️
#سلام_امام_زمانم ❤
🌱ای صبحدم همیشه جاوید بیا
عطر خوش بوستان توحید بیا...
🌱دلها همه بیتاب شد از غیبت عشق
باران شکوفـه های امیـد بیا...
#اللهمعجللولیکالفرج
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝
#پندانه
فصلهای زندگی هم مثل فصلهای سال ماندنی نیستند
مردی چهار پسر داشت. او هرکدام از آنها را در فصلهای مختلف به سراغ درخت ناک فرستاد که در فاصلهای دور از خانهشان روییده بود.
پسر اول را در زمستان فرستاد؛ دومی را در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز.
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند، درخت را توصیف کنند.
پسر اول گفت:
چه توصیفی از درختی خشک و مرده و زشت میتوان داشت؟
پسر دوم گفت:
اتفاقا درختی زنده و پر از امید شکفتن بود.
پسر سوم گفت:
درختی بود سرشار از شکوفههای زیبا و عطرآگین و باشکوهترین صحنهای بود که تا به امروز دیدهام.
پسر چهارم گفت:
درخت بالغی بود که بسیار میوه داشت و پر از حس زندگی بود.
پدر لبخندی زد و گفت:
همه شما درست میگویید، اما زمانی میتوانید توصیف زیبایی از زندگی درخت و انسان داشته باشید که تمام فصلها را در کنار هم ببینید.
اگر در زمستانهای زندگی تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از دست میدهید و کل زندگیتان تباه میشود.
پس در خوشیها و زیباییهای زندگی بهخاطر داشته باشید که حال دوران همیشه یکسان نیست.
طوری زندگی کنید که اگر زمستان آن رسید، از آنچه بودهایم، لذت ببریم.
╔∞♡🍃🌺🍃♡∞╗
@dorehamei
╚∞♡🍃🌺🍃♡∞╝