eitaa logo
کانال رسمی شهید سلمانیان
256 دنبال‌کننده
896 عکس
268 ویدیو
5 فایل
کانال‌ شهیدمجیدسلمانیان(سلیمانیان) ↫تحت نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید ولادت: ۶ اُردی‌بــهشــت ۱۳۶۷ شهادت: ۱۷ اُردی‌بــهشــت ۱۳۹۵ 🔸️محل شهادت: سوریه، خانطومان 🔹بازگشت پیکر مطهّر ۱۳۹۹/۰۷/۲۴ 📍مزار شهید: گلزار شهدا امامزاده طاهر(ع) کرج خادم: @seydhosein_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 ⭕️ بارها از زبان مجید شنیدم «شهید چمران وقتی می‌خواست بره چذابه، با موتور می‌رفته محله پاچنار، از آنجا آدم‌های مشتی را می‌برده جبهه...» دوست داشت هرجا که تبلیغ می‌رود، همین مرام را پیاده کند. توی روستا تمام تلاشش این بود که همین آدم‌ها رابکشاند توی صف نماز جماعت. ضدنظام، معتاد، عرق‌خور و... پای منبرش که می‌نشستند، مخشان را با یک جمله کوتاه یا با یک بیت شعر می‌زد و آن‌ها می‌رفتند توی فکر. جمع شدن این قشر دور مجید دردسر هم داشت. چندنفر توی روستا زاویه پیدا کردند با او. همیشه چهارتا پیرمرد توی هر آبادی، ‌ این‌جور وقت‌ها می‌ترسند چندتا جوان، دین و مسجدشان را از دستشان دربیاورند. حرفشان این بود که :«روحانی آوردیم نماز بخونه برامون، حالا جوون‌هارو دور خودش جمع می‌کنه یا با مرد‌های توی قهوه‌خونه هم‌کلام میشه!» 📌روایتی از کتابِ: " اردیبهشت اتفاق افتاد " زندگی نامه شهید مدافع حرم، حجّت‌الاسلام مجید سلمانیان 📖 نشر راه یار | ➖➖➖➖ 📣 کانال رسمی شهید مجید سلمانیان @shahid_majid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبلیغ به سبک شیخ مجید.mp3
6.11M
🎙️ | تبلیغ به سبک شیخ مجید 📚 برگرفته از کتابِ اردیبهشت اتفاق افتاد ✍️ نویسنده: فائزه طاووسی 🗣️ گوینده: ابراهیم خلیل عباسی •┈••✾••✾••┈• 📣 کانال رسمی شهید سلمانیان <🪴@Shahid_Majid>
🔰 سلام من امروز از طریق کانال استاد داودی نژاد با کانال شما آشنا شدم، خواستم یه خاطره از روز تشییع شهید بزرگوار براتون بگم: 🔸روز تشییع من با پسرم که ۴ سالش بود رفته بودیم، گفت مامان کاشکی شهید عکسش رو بهم میداد، گفتم به خودش بگو، حتما بهت میده، شهدا زنده‌اند، همیشه می‌بینند و می‌شنوند. 🔹داشتیم داخل مصلی می‌شدیم، ورودی مصلی یه آقایی عکس برچسبی شهید رو داد به پسرم، خیلی خوشحال شد و تا مدتها عکس این شهید عزیز رو به در کمدش چسبونده بود و با دیدن عکس، هربار خاطره اون روز رو مرور می‌کرد و میگفت عکسش رو بهم داد. در اربعین هم هرسال که رفتیم عکس این شهید بزرگوار رو، روی کولۀ کوچولوش گذاشته و با خودش برده. •┈••✾••✾••┈• 📣 کانال رسمی شهید مجید سلمانیان <🪴@Shahid_Majid>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📍لینک خرید کتاب (شهید مجید سلمانیان) https://B2n.ir/x97969 👈 💠 انتشارات راه‌یار (ناشر آثار دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) •┈••✾••✾••┈• 📣 کانال رسمی شهید مجید سلمانیان <🪴@Shahid_Majid>
با مجید رفتیم پارک نزدیک محلۀ باغستان، شب گردی. زمستان بود و هوا سرد. دورتر آتش روشن بود. رفتیم تا گرم شویم. چند نفر دور پیت حلبی پر از چوب سوخته، دراز کشیده بودند. از سرووضعشان معلوم بود معتادند. سمتشان که رفتیم، بلند شدند. تیپ مجید با آن ریش انبوه، غلط انداز بود؛ شبیه مأمورها. بندگان خدا ترسیدند. مجید آرامشان کرد و نشست کنارشان کف زمین. شروع کرد با آ نها گپ زدن: «برای چی از شهرتون اومدین؟ از کِی معتاد شدین؟ چی مصرف میکنین؟ زن و بچه دارین؟ » توی آن سوز و سرما، وقت گیر آورده بود. آن ها هم سرِ درددل‌شان باز شد. گفتند از سنندج آمده اند کرج برای کار و گرفتار مواد شده‌اند... راوی: دکتر احمد فلاح زاده روایتی از کتاب "" زندگی نامه شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام مجید سلمانیان 📒نشر راه یار •┈••✾•••✾••┈• 📣 کانال رسمی شهید مجید سلمانیان <🪴@Shahid_Majid>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_ من این جوری نبودم که؛ می دونی اصلاً بچۀ کجای کرجم؟ توبه کردم، نذار توبه م رو بشکنم. با من درنیفت. وقتی بچه پُر رو میدید، با او کَل می انداخت. قلابش که به آن آدم گیر میکرد، می گفت: «اگه پایۀ کَل انداختنی، بیا مسجد جوابت رو بدم. » طرف به خودش می آمد، میدید ظهر و غروب دارد پشت سر شیخ مجید نماز میخواند. پای حرفش مینشیند تا بعد منبر، متلک هایی که از دیشب توی ذهنش پرورانده، بارِ شیخ کند ... 📌روایتی از کتابِ: " اردیبهشت اتفاق افتاد " زندگی نامه شهید مدافع حرم، حجّت‌الاسلام مجید سلمانیان 📖 نشر راه‌ یار •┈••✾••✾••┈• 📣 کانال رسمی شهید مجید سلمانیان <🪴@Shahid_Majid>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا