2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_مسعود_عسگری
خاطره همرزم شهید از اولین اعزام به سوریه و اولین دیدار با #شهید_حاج_قاسم _سلیمانی
وقتی داخل هواپیما بودیم👇
من و مسعود کنار هم بودیم یه دفعه زد رو شونم و گفت اونجارو اونجارو😳 نگاه کردم دیدم مردی که کل دنیا مبهوتشه روبرومون وایساده داره مارو نگاه میکنه✌️ حاج قاسم سلیمانی✌️اولین بار بود میدیدیمش چند لحظه شد دست تکون داد👋 و لبخندی زد 🙂و رفت ذوق زده شده بودیم😍 اصلا باور نمیکردیم تو پرواز ما باشه...
روایت #مادر_شهید از شهادت حاج قاسم👇
این قطعه فیلم برای بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی هست
قبل از اینکه پیکر شهید سلیمانی به کشور برگرده از دانشگاه تهران تا میدان فلسطین مراسم بود، شرکت کردم
از غم شهادت حاج قاسم اشک می ریختم
آسمان هم مثل ما دلش شکسته بود و اشک هاش به نم نم بارون تبدیل شده بود و به زمین میریخت
عکس مسعودمو روی عکس حاج قاسم چسبونده بودم و توی دستم بود
یکی از قطره های بارون روی گونه شهید افتاده بود
وقتی به خونه برگشتم دختری که از دور بدون اطلاع من فیلم و عکس از من گرفته بود، عکس و فیلم هارو برام ارسال کرد
این قطره اشک توجه منو به خودش جلب کرد
گفتم مسعودم طاقت دیدن دل شکسته و اشک های مادرشو نداشته و با اشک های مادرش اشک ریخته...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حاج_مسعود_عسگری
@shahid_masoud_asgari
هدایت شده از شهید مسعود عسگری
محرم سال ۱۳۹۴ در چنین روزی: سیزده چهارده روز بود مسعودم رفته بود، تا مدافع حرم بی بی جانم باشه..
.
محرمی متفاوت با سال های گذشته داشتم
خدارو شکر می کردم، پسرم از بچگی با شوری که توی روضه های اباعبدالله داشته ، شعورش بالا رفته،
یاد گرفته باید جلوی ظلم ایستاد، باید از مظلوم دفاع کرد، باید برای دفاع از دین از همه چیز گذشت،
جان چه ارزشی داره وقتی گرگ ها دندون تیز کردن تا پیکر اسلام رو پاره پاره کنن...
وقتی دین خدا در خطره نباید نشست و تماشا کرد، اینجا باید با حرکت با فدا کردن جان و مال، لبیک یا حسین گفت، نه فقط با زبان..
مسعودم قبل محرم حرکت کرد تا قبل از اینکه عاشورایی به پا بشه به یاری امامش بره
یزیدیان نقشه می کشیدن تا با شهادت امام حسین و یارانش به خیمه ها حمله کنن و اهل حرمو به اسارت ببرن، می خواستن از دین خدا چیزی باقی نمونه
ولی ایندفعه کور خوندن، مسعودها و مصطفی ها بودن
مدافعان حرمی که پای روضه های امام حسین علیه السلام بزرگ شدن
مسعودها و مصطفی ها میدونستن اگر مسلم رو تنها بذارن یزیدیان به خواستشون میرسن
رفتن تا مسلم تنها نمونه
رفتن تا عاشورا تکرار نشه
رفتن تا عمه سادات دوباره به اسارت نره...
.
خدایا چطور می تونم بخاطر داشتن همچین پسری شکرتو بجا بیارم!؟
چطور می تونم بخاطر درک بهتر محرم و عزای اباعبدالله و شهدای کربلا شکر گزارت باشم!؟
خدایا شکرت که شهادت مصطفی و مسعودم توی محرم و صفر بوده تا وقتی دلم تنگ مسعودمه ، بگم مسعودم فدای علی اکبر امام حسین علیه السلام
وقتی دلم تنگ برادرم مصطفی ست، بگم برادرم به فدای برادر حضرت زینب سلام الله علیها
وقتی دلم تنگه، بگم امان از دل زینب
هدایت شده از شهید مسعود عسگری
امسال می خوام از مسعود و محرم سال ۹۴ براتون بنویسم.
اجازه بدید امروز بخاطر روز حضرت رقیه ، از آخر شروع کنم، از آغاز ماه صفر ،
وقتی خبر شهادت مسعودو برامون آوردن،
افرادی اومدن و به خیال خودشون از روی دلسوزی به من گفتن چرا گذاشتی بره!؟
.
بودن افرادی که می گفتن پسرت خیلی خوشگل بود، چطور دلت اومد بذاری بره کشته بشه!؟
.
عکس اول رو ببینید، ماکت مسعوده،
از مسعودم گذشتم ، دلمو خوش کردم به عکس و ماکتش!
چرا؟؟؟
برای اینکه دوباره عاشورا تکرار نشه..
دوباره سر امامم سر نیزه نره..
دوباره به خیمه اهل بیت حمله نکنن...
دوباره دخترای امامم رو به اسارت نبرن...
دوباره اهل بیت امامم رو توی مجلس حرامی ها ننشونن...
دوباره سر پدرو توی دامن دختر نذارن..
.
حالا عکس های بعدی رو ببینید، تکفیری ها همون، یزیدیان زمانمون به کودکان خردسال هم رحم نمی کنن.
.
دختر بچه کوچک رو به نرده بستن، خانوادشو جلوی چشمش به قتل رسوندن، بعدم بچه رو کشتن...
.
شمر و یزید زاده هایی که روی بچه کوچک و بی گناه اسلحه می کشن
.
به نظرتون میشد اسم مسعودو مسلمون گذاشت وقتی می تونست بره از مظلوما در مقابل ظالما دفاع کنه، و نمی رفت.؟
.
یه عده می گفتن سوریه و عراق به ما ربطی نداره...
.
اگر مسعودها نمی رفتن عراق و سوریه بجنگند و صبر می کردن با دشمن توی کشور خودمون بجنگند اونوقت باید توی کشور خودمون، شاهد این جنایت ها می بودیم..
.
آفرین به بصیرت مسعودهااا که نذاشتن لشکر یزید سمت مرزهامون بیان...
.
اینجاست که باید دستمو رو به آسمون بلند کنم و از اعماق وجودم بگم خدایا شکرت بخاطر داشتن همچین پسری...
.
#مادرانه
#شهید_مسعود_عسگری
شهید مسعود عسگری
روز هشتم ماه محرم ۱۳۹۴، روز حضرت علی اکبر تقریباً ۲۲ روزه، مسعود رفته سوریه...
اولین باره ۲۲ روزه از مسعودم دورم.
.
دلتنگی و نگرانی بی قرارم کرده.
تنها جایی که می تونم از دوری پاره تنم اشک بریزمو ناله بزنم و کسی متوجه ناراحتیم نشه مجلس عزای اباعبدالله هستش.
.
هشتم محرم عجب روزی...
(چند سالی بود برای درک بهتر روضه ها، مسعودمو به جای حضرت علی اکبر تصور می کردم
خودمو میذاشتم به جای امام حسین (ع)
.
امام، چطور با جوانش خداحافظی می کنه و به میدان می فرستش...
وقتی جنگاوری پسرشو می بینه چه حسی داره...
وقتی علی اکبرش برمی گرده پیشش و از تشنگی شکایت می کنه و امام قطره آبی هم نداره به پسرش بده چه حالی داره😭😭😭
(خدایاااا مسعود من زیاد تشنه میشه،
همیشه یه بطری آب کنارشه... )
دوباره علی اکبر برگشت به میدان..
حضرت علی اکبرو جلوی چشم پدر به شهادت رسوندن😭
امام می خواد بره کنار بدن ارباً اربای پسرش... 😭
وقتی کنار بدن پسرش می شینه چه حالی داره... 😭
وقتی می خواد بدن تکه تکه پسرشو به خیمه برگردونه، چه حالی داره... 😭
خدایا کاش به جای مردم کوفه مسعودهامون بودن روز عاشورا امام رو یاری می کردن...)
.
محرم سال نودو چهار شده،
حالا میوه دلم رسیده،
جوانم به علی اکبر امام حسین اقتدا کرده،
کلی التماس کرده تا اجازه جهاد در راه خدا روزیش بشه..
پسرم حالا مدافع حرم بی بی جانم شده...
دارم روضه علی اکبر گوش میدم، چقدر خوشحالم که پسرم مدافع حرم شده
از دلتنگیش اشک میریزم ولی با افتخار..
.
کمتر از هر سال از حضرت زینب خجالت می کشم
هر روز میگم زینب جان پسرم اومده تا یاریتون کنه
اومده نذاره حرامی ها سمت حرمتون بیان
اومده نذاره دخترااا به اسارت برن...
.
خدایااا چطوری میشه شکر داشتن همچین جوونی رو بجا آورد!؟
.
خدایا میدونم تمام عمرم اگر سر به سجده بذارم و برای عاقبت بخیری و شهادت مسعودم شکر کنم بازم کمه..
.
خدایا مسعودمو با علی اکبر امام حسین علیه السلام همنشین کن، منم به مسعودم برسون...
.
#مادرانه
#خلبان_شهید_مسعود_عسگری
#شهید_مسعود_عسگری
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
سقای حسین میرو علمدار نیامد
علمدار نیامد
علمدار نیامد...
❤️برادر شهیدم تولدت مبارک❤️
مصطفی جان امسال سالروز تولدت با روز تاسوعا روز علمدار کربلا یکی شده...
برادرم، پارسال شب تاسوعا تولد مسعودمو تبریک گفتم
امسال نوبت شماست
علمدارهای زمان
سالروز تولد و شهادت هر دو امسال با محرم و صفر گره خورده
هر دو آخرین محرم زمینی بودنتون توی سوریه و از ما دور بودید شاید می خواستید محرم های باقی عمرمونو بیشتر درک کنیم...
دلتنگی هامون با روضه های اباعبدالله و یارانش گره بخوره😭
لحظه لحظه با واقعه عاشورا پیش بریم
بعد از عاشورا اسارت اهل حرم و حضرت زینب سلام الله علیها 😭
پای روضه ها ناله بزنیم و بگیم کاش مصطفی و مسعودهامون اون زمان بودن و امام حسین رو یاری می کردن
و نمیذاشتن دست حرامی ها به اهل حرم برسه...
با این ناله ها وقتی به آخر محرم میرسیم و به زمان شهادتتون،
افتخار می کنیم که اگر اون زمان نبودید، بعد از گذشت قرن ها مدافع حرم حضرت زینب س شدید و نذاشتید دست یزیدیان زمان به حرم برسه...
روح پاکتون شاد
پیش ارباب ما زمینی هارو یاد کنید.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#شهيد_مصطفي_نبي_لو
#داییِ
#شهید_مسعود_عسگری
#مدافع_حرم_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدافعان_حريم_ولايت
#زمينه_سازان_ظهور
#این_محرم_صفر_است_که_اسلام_را_زنده_نگه_داشته_است
14.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زینب جان توی روضه ها زیاد شنیدیم :
غم مرگ برادر مرده را برادر مرده میداند...
.
زینب جان،
بعد از شهادت مسعود و مصطفی
برای دیدن پیکر عزیزانم به همراه دوست و فامیل به معراج شهدا می رفتیم،
.
پیکر شهدارو مرتب کرده، شسته و کفن کرده
با احترام جلومون میذاشتن
مراقب بودن از جراحت عزیزانمون با خبر نشیم
مبادا اذیت بشیم...
.
وقتی پیکر برادرمو جلوم گذاشتن، سپردن پارچه دور سرشو حواسم باشه
خواستن دستمو روی پارچه سمت راست صورت مصطفی بذارم
خواستن مراقب باشم کسی به سمت راست صورت فشار نیاره
گفتن اگر فشار بیاد خون از جراحت زیر پارچه بیرون میزنه و باعث میشه داغ دل خانواده شهید بیشتر بشه...
.
اینجا همه مراقبن خانواده شهید با دیدن خون و جراحت شهیدش اذیت نشه...
.
همه تلاش می کنن قوت قلب خانواده شهید باشن...
.
بمیرم برای دل داغدارت زینب جان😭
.
بی بی جان هیچ کس نمی تونه درک کنه شب و روز عاشورا بر شما چه گذشت... 😭
.
شنیدن کی بُود مانند دیدن😭
.
بی بی جان از صبح عاشورا به چشم حمله انبوه مسلمانان بی بصیرت و خونخوار را به سوی اندکِ یاران امامت دیدی... 😭
.
یکی یکی جنگیدن، شهادت و بدنِ خونین و قطعه قطعه شده عزیزان، برادران و فرزندانت را دیدی😭
.
عصر عاشورا بدن بی سر و قطعه قطعه شده برادر مظلومت حسین علیه السلام... 😭😭😭
آخرش به جای تسلیت و سرسلامتی ، اسارت و بی احترامی به اهل حرم را شاهد بودی!!! 😭😭😭
.
.
زینب جان خدا دعای دل شکسته رو مستجاب می کنه
دعا کن برای ما
از یزیدیان نباشیم
دعا کن در هر شرایطی یار امام زمانمون باشیم
#امان_از_دل_زینب
#شهيد_مصطفي_نبي_لو
#داییِ
#شهید_مسعود_عسگری
هدایت شده از شهید مسعود عسگری
امروز به مناسبت حرکت کاروان اسرای کربلا می خوام از احوالات خودم از بعد شهادت مسعود بنویسم،
.
وقتی پیکر پاک مسعودو به خاک سپردیم، با عده ای تا غروب کنار مزارش موندم
ظاهراً خیلی صبور بودم ولی توی دلم...
ادامه👇
لینک کانال #شهید_مسعود_عسگری 👇
@shahid_masoud_asgari
شهید مسعود عسگری
امروز به مناسبت حرکت کاروان اسرای کربلا می خوام از احوالات خودم از بعد شهادت مسعود بنویسم، . وقتی
امروز به مناسبت حرکت کاروان اسرای کربلا می خوام از احوالات خودم از بعد شهادت مسعود بنویسم،
.
وقتی پیکر پاک مسعودو به خاک سپردیم، با عده ای تا غروب کنار مزارش موندم
ظاهراً خیلی صبور بودم ولی توی دلم طوفان به پا بود، با جسم مسعودم برای همیشه خداحافظی کرده بودم...
.
نشسته بودم جلو صورت مسعود، دستمو گذاشته بودم روی خاک باهاش صحبت می کردم ، قرآن و دعا می خوندم
توی اون مدت چند بار بهم آب دادن،
آب رو می گرفتم و از روی خاک میریختم جایی که صورت مسعود بود،
( مسعود زیاد تشنه میشد. ، وقتی خونه بود چه خواب چه بیدار یه بطری آب کنارش بود)
میدونستم مسعود با شهادت سیراب شده، ولی دلم آروم نمی گرفت
.
تا چهلم شهادت که مزار سنگ نداشت و بیشتر احساس نزدیکی و دسترسی به مسعود داشتم،
هر وقت زیارت مزارش میرفتم آب می ریختم روی صورتش، تا شاید دلم آروم بگیره...
با اینکه میدونم با شهادتش بهترین ها روزیش شده، بازم نزدیک پنج ساله هنوز نمی تونم با آرامش غذاهایی که دوست داشته درست کنم
.
سیب می بینم میگم مسعود خیلی سیب دوست داشت.
شلیل می بینم میگم مسعود...
از کنار میوه فروشی رد میشم انبه می بینم، آه می کشم میگم مسعود...
انار می بینم میگم مسعود..
و...
#امان_از_دل_زینب 😭😭
امان از دل رباب
.
با تمام وجود میگم خدایا شکرت،
خدایا ازت ممنونم که قطرهای از اقیانوس مصیبت حضرت زینب و باز ماندگان شهدای کربلارو بهم چشوندی
.
حالا وقتی روضه هارو گوش میدم کمی می تونم درک کنم چرا حضرت رباب بعد از عاشورا زیر سایه نرفت، چرا عمرش زود به پایان رسید
شنیدم همسر حضرت ابوالفضل توی سن بیست و هشت سالگی یک سال بعد از عاشورا از دنیا رفتن
حضرت زینب سلام الله علیها هم عمرشون زود به پایان رسید
.
حضرت سجاد علیه السلام تا عمر داشتن، آب میدیدن گریه می کردن
.
امان از دل بچه هایی که تشنگی و گرسنگی کشیدن، شهادت عزیزانشون رو به چشم دیدن 😭 آخرشم کتک و اسارت به جای دلجویی و دلداری نصیبشون شد😭
.
.
( نباید مقایسه کنم، چون ذره ای از غبار غم این بزرگواران هم به دلم ننشسته ولی نوشتم تا شاید ذره ای روی درک روضه ها اثر داشته باشه...)
التماس دعا
#مادرانه
#شهید_مسعود_عسگری
@shahid_masoud_asgari
#خاطره📎
محسن،برادرشهید:
بهنظرمبازیگوشیهایمسعود✨
همبرکتداشت😅
باپسرعموهایممنزلبابابزرگمبودیم.مسعود✨
وپسرعمویمتوییکسطلآب،کفدرستمیکردند
ومیریختندرویشیشهعقبماشینبعدهمباکفها،ردیدرست
کردهبودندوخطیبهسمتخانهیکیازهمسایههاکشیدهبودند.
طوریکهتصورکنندکارهمسایهبودهاست😄 عمویمتعریفمیکردکه:«صاحبماشینآمدوگفتردشرادنبالکردندو رفتهسراغهمسایهروبرویی🏨 ،کاربالاگرفت😨وزنگزدندپلیس 🚔 آمد.»کاشفبهعملآمدکهآنجامرکزفسادبوده💢واینبازیگوشی مسعود✨باعثشدتاآنجاتوسطپلیسکشفشود.صاحبآنجامتحیربود😥 کهاصلاازکجاخوردهاست😅عمویمنگفتهبود:«اینهاکفزدند شیشهماشینرابدزدند😄 .»اینبازیکودکانهباعثشدچنینمرکزیجمع شود.☺🌹
#شهید_مسعود_عسگری
#خلبان #چترباز #غواص #کوهنورد #بسیجی #مومن
#ولایی
#مدافع_حرم
#مدافعان_حريم_ولايت
#زمينه_سازان_ظهور
خواهرزاده ی👇
#شهيد_مصطفى_نبى_لو
@shahid_masoud_asgari