eitaa logo
شهید مسعود عسگری
977 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
38 فایل
مدافع حرم حضرت زینب س فدایی سید علی تولد:69/6/8 شهادت: 94/8/21 بهشت زهرا س قطعه 26 ردیف 79 شماره 19 خواهر زاده شهيد مدافع حرم مصطفی نبی لو ارتباط با ادمین👇 @masoud1394
مشاهده در ایتا
دانلود
📎 همرزم‌شهید: حيف...😞 حيف كه نميدونستم اين آخرين نگاه مسعود هست...😔 حيف كه نميدونستم چرا مسعود از ما و از دنيا روي پوشانده...💔 حيف كه نميدونستم اين آخرين ديدار ماست...😭 درك نكردم اين چشمان پر شور و شوق را كه به چه حقيقتي دست پيدا كرده اند.☘ چند روز بعد از شهادت مسعود و يارانش، فرماندمون از ظهر روز شهادت مسعود تعريف ميكرد ، اي که سالها مسعود رو بزرگ كرده بود: بعد از فتح شهر الحاضر، همه خوشحال بودن😍بچه ها سيستم صوت مسجد جامع الحاضر رو راه انداختند و اذان شيعه رو تو تمام دشت پخش كردن همه شاد بودن از پيروزي 😍 اما رو ديدم كه و و عجيبي درونش بود،انگار یه جور ديگه اي شاد بود ، انگار از چيز ديگه اي جز فتح شهر هم خوشحال بود...🤔 با موتور تو خيابونهاي شهر ميگشت و بود ...💔 چه كنيم كه درك ما از اين دنيا و راز آسمان ها خيلي ناقص هست . چند ساعت بعد، تو ورودي شهر العيس، وقتي بچه ها مثل گلبرگ هاي گل سرخ پر پر شدن و روي زمين افتادند😭علت اون رو درك كردم. اين عكس... آخرين عكس شهيد مسعود عسگري هست. بعد از فتح الحاضر و ...💔
📎 همرزم‌شهید: حيف...😞 حيف كه نميدونستم اين آخرين نگاه مسعود هست...😔 حيف كه نميدونستم چرا مسعود از ما و از دنيا روي پوشانده...💔 حيف كه نميدونستم اين آخرين ديدار ماست...😭 درك نكردم اين چشمان پر شور و شوق را كه به چه حقيقتي دست پيدا كرده اند.☘ چند روز بعد از شهادت مسعود و يارانش، فرماندمون از ظهر روز شهادت مسعود تعريف ميكرد ، اي که سالها مسعود رو بزرگ كرده بود: بعد از فتح شهر الحاضر، همه خوشحال بودن😍بچه ها سيستم صوت مسجد جامع الحاضر رو راه انداختند و اذان شيعه رو تو تمام دشت پخش كردن همه شاد بودن از پيروزي 😍 اما رو ديدم كه و و عجيبي درونش بود،انگار یه جور ديگه اي شاد بود ، انگار از چيز ديگه اي جز فتح شهر هم خوشحال بود...🤔 با موتور تو خيابونهاي شهر ميگشت و بود ...💔 چه كنيم كه درك ما از اين دنيا و راز آسمان ها خيلي ناقص هست . چند ساعت بعد، تو ورودي شهر العيس، وقتي بچه ها مثل گلبرگ هاي گل سرخ پر پر شدن و روي زمين افتادند😭علت اون رو درك كردم. اين عكس... آخرين عكس شهيد مسعود عسگري هست. بعد از فتح الحاضر و ..
📎 همرزم‌شهید: حيف...😞 حيف كه نميدونستم اين آخرين نگاه مسعود هست...😔 حيف كه نميدونستم چرا مسعود از ما و از دنيا روي پوشانده...💔 حيف كه نميدونستم اين آخرين ديدار ماست...😭 درك نكردم اين چشمان پر شور و شوق را كه به چه حقيقتي دست پيدا كرده اند.☘️ چند روز بعد از شهادت مسعود و يارانش، فرماندمون از ظهر روز شهادت مسعود تعريف ميكرد ، اي که سالها مسعود رو بزرگ كرده بود: بعد از فتح شهر الحاضر، همه خوشحال بودن😍بچه ها سيستم صوت مسجد جامع الحاضر رو راه انداختند و اذان شيعه رو تو تمام دشت پخش كردن همه شاد بودن از پيروزي 😍 اما رو ديدم كه و و عجيبي درونش بود،انگار یه جور ديگه اي شاد بود ، انگار از چيز ديگه اي جز فتح شهر هم خوشحال بود...🤔 با موتور تو خيابونهاي شهر ميگشت و بود ...💔 چه كنيم كه درك ما از اين دنيا و راز آسمان ها خيلي ناقص هست . چند ساعت بعد، تو ورودي شهر العيس، وقتي بچه ها مثل گلبرگ هاي گل سرخ پر پر شدن و روي زمين افتادند😭علت اون رو درك كردم. اين عكس... آخرين عكس شهيد مسعود عسگري هست. بعد از فتح الحاضر و ...💔 🥀 🖤