🎉🎉 امروز تولد حاج محمد بلباسی هست 🎊🎊
صلوات ، زیارت عاشورا و ..
نذر کنید براش 🎁🎁
نشر بدید و ازش بخواهید که دعا کنه براتون😊♥️❤️
حاج محمد جات اینجا❤️ست
#تولدت_مبارک
#شهید_محمد_بلباسی
@shahid_mohammad_belbasi
📢📢📢🔔🔔
از امروز کتاب #برای_زین_اب ( زندگینامه شهید بلباسی )
داخل کانال گذاشته میشه
حتما مطالعه کنید و حاج محمد رو بشناسین♥️
@shahid_mohammad_belbasi
#قسمت_اول
#برای_زین_اب
(زندگینامه و سیره عملی شهید محمد بلباسی)
خوابیدن محمد داستان خودش را داشت 🛌. از هفت سالگی باهم دوست بودیم . لااقل من در این سال ها ندیدم محمد برای خوابیدن تشک پهن کند🛏 یا جای خاصی بخوابد ؛ همیشه نشسته ، تیکه داده به دیوار یا صندلی👤 میخوابید . برای آن هم وقت خاصی نمیگذاشت ، هر وقت که پیش می آمد میخوابید🍀 . خیلی اوقات با هم بودیم ، مثلا یکبار داشتیم با ماشین🚗 جایی می رفتیم و من با آب و تاب از چیزی حرف میزدم. یک لحظه سرم را برگرداندم دیدم محمد خوابیده🛌 است . الان که فکر میکنم چقدر آن لحظه عصبانی شدم😡 ، کاش میگذاشتم بیشتر بخوابد . گاهی هم در جلسات وسط یک بحث مهم ، می دیدم دارد چرت میزند . از این حالتش کلی عکس📸 می گرفتیم و بعد اذیتش می کردیم .😂
ادامه دارد....
#شهید_محمد_بلباسی
#میتونیم_بلباسی_باشیم
#علمدار_جهادی
@shahid_mohammad_belbasi
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دلتنگی_شهدایی
کسانی که خیلی مرد تر از شهدا هستن ..😔
@shahid_mohammad_belbasi
••••
-میگفت:✨
هرڪسیروزے³مرتبہ
خطاببهحضرتمهدی 'ﷻ'بگہ🌿
﴿بابیانتَوامےیااباصالحالمهدے﴾
حضرتیجورخاصےبراشدعامیکنن
#شہید_بابڪ_نوری
@shahid_mohammad_belbasi
#قسمت_دوم
#برای_زین_اب
(زندگینامه و سیره عملی شهید محمد بلباسی)
به دوره آموزش تکمیلی سپاه رفته بودیم .
پانزده1️⃣5️⃣ شبانه روز را باید در پادگان🔫💣 (شهید باقرزاده ) میماندیم . .آموزش های سختی بود و حسابی خسته می شدیم😫😩😓🤤 . یک روز فرمانده مان👤 ، سرهنگ حسن رضایی گروهان ما را به خط کرد🗣 و دستور از جلو نظام داد . مدتی ما را در همین حالت نگه داشت ، اما چون می دانست بچه های خیلی خسته هستند 😓، دلش سوخت و اجازه داد بنشینیم .🛋 همه نشستیم ، اما محمد هنوز ایستاده بود🚶♂️🕺 . سرها به سمتش چرخید . کل گروهان زد زیر خنده 😂، محمد همان طور استاده ، کنار یک ستون خوابیده بود😴🛌 . آقای رضایی که این صحنه را دید ، باصدای بلند 🗣گفت : «قدم رو ! » محمد از خواب پرید😧😨 . کاملا معلوم بود که گیج میزند 😮😲. با همان وضعیت می خواست دستور فرمانده را اجرا کند که ستون را ندید و سرش محکم به آن خورد🤪😜 . همه تا چنددقیقه می خندیدیم 🤣😂. بعد از آن هر وقت محمد را می دیدیم ، به شوخی😝😜 میگفتیم :«محمد ، محمد ، ستون ! »😉
ادامه دارد....
#علمدار_جهادی
#میتونیم_بلباسی_باشیم
#شهید_محمد_بلباسی
@shahid_mohammad_belbasi
{•🌿🌸}
زندگےرادوستدارمـــــ
امــــــــــا
رهبرم رابیشتر🤗❤️
@shahid_mohammad_belbasi
#قسمت_سوم
#برای_زین_اب
(زندگینامه و سیره عملی شهید محمد بلباسی)
از دوران نوجوانی با هم جمع می شدیم و زیارت عاشورا می خواندیم📖 . محمد از صبح تا ظهر مدرسه بود 🕞👨🏫. بعد از آن هم می رفت مغازه و به پدرش کمک میکرد👨🔧 .
شب هاکه زیارت عاشورا داشتیم . آن قدر خسته بود که موقع سجده خوابش می برد😴😴 .
شاید به نظر بعضی ها شعار بیاید 🗣، اما اگر از من که دوست چندین و چند ساله او بودم بپرسید ، می گویم محمد واقعا خستگی ناپذیر بود 🙏🙏🙏🙏🙏🙏.دو دقیقه هم نمی توانست یک جا آرام بنشیند . حتی برای اتفاقاتی که ظاهرا ربطی به او نداشت هم آتش به اختیار 🌋🔥بود ، مثلا چند سال پیش ، دوهفته ای گاز بعضیاز شهر های مازندران از جمله قائم شهر قطع شده بود 😱. قیمت نان🥐🍞 و لوازم گرمایشی مثل یک مدل چراغ نفتی به نام ((علا ء الدین ))🕯 و بخاری برقی 💡🕯خیلی بالا رفت . آقا محمد می رفت از شهر های اطراف نان 🍞میخرید و می آورد بین کسانی که می دانستند مشکل دارند😢😢😰 ، پخش می کرد . وقتی دید قیمت وسایل گرمایشی بی جهت بالا رفته♐️ ، رفت تهران و با پول خودش کلی وسیله خرید و در مغازه پدرش به همان قیمت تهران فروخت💳💶 .
ادامه دارد.....
#شهید_محمد_بلباسی
#میتونیم_بلباسی_باشیم
#علمدار_جهادی
@shahid_mohammad_belbasi
و چه زیبا گفت شهید محمد بلباسی
آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید!!!
الهم ارزقنا شهادة فی سبیلک 🌹🌹
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمد_بلباسی
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
@shahid_mohammad_belbasi