eitaa logo
شهید محمد بِلباسی
526 دنبال‌کننده
664 عکس
207 ویدیو
6 فایل
✍️آخرت خود رابه دنیای فانی نفروشید،کمک به مستمندان ومحرومین رافراموش نکنید درعرصه های اجتماعی،فرهنگی وسیاسی حضورفعال داشته باشید 🌸ولادت زمینے:57/12/09 🍃ولادت آسمانے:95/2/17 🌷محل شهادت:سوریه،خانطومان مدیران @ahmadsalehinejhad تبادل @yamahdisahebzamn313
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مسابقه ملی کتابخوانی کتاب برای زین‌أب 📌روایت زندگی شهید مدافع حرم محمد بلباسی 🗓 مهلت ثبت‌نام: ۱۸ اردیبهشت ماه 💡تاریخ آزمون: ۴ خرداد ماه 🎁 جوایز مسابقه: دو کمک هزینه سفر به کربلای معلی چهار کمک هزینه سفر به مشهد مقدس جوایز معنوی (هدایایی از طرف خانواده معظم شهدا، سنگ حرم و ...) 🔹 جهت شرکت در مسابقه و خرید کتاب با تخفيف ویژه عدد ۳۰ را به ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ارسال بفرمایید. _______________________ 💠 مسابقه کتابخوانی برای زین‌أب 🆔️ بله | ایتا
🛑 🛑حماسه‌رزمندگان‌مازندرانی‌مدافع‌حرم 🛑نحوه شهادت و اسارت مدافعان‌حرم 🖍قسمت اول 🌍«خان طومان» یک روستا با جمعیت ۳هزار نفری در شمال سوریه، در بخشی از کوه شمعون منطقه حلب، واقع در جنوب غربی حلب بر روی یک تپه واقع در شرق «رودخانه قویق» واقع است. خان‌طومان در فاصله ۱۰ تا ۱۵کیلومتری جنوب حلب، به دلیل نزدیکی به اتوبان حلب_دمشق از اهمیت استراتژیکی برخوردار است. 🗓«خان‌طومان» در دسامبر ۲۰۱۵(آذر ۱۳۹۴) که عملیات جنوب حلب تازه آغاز شده بود، آزاد شد. چندماه بعد، تروریست‌های جبهةالنصره با همکاری چندین گروهک دیگر به خان‌طومان حمله کرده بودند اما نیروهای ارتش سوریه با کمک حزب‌الله، نیروهای فاطمیون، نیروهای مقاومت عراقی و نیروهای ویژه ایران، مقابل آن حمله شدید، با کمترین تلفات مقاومت کرده بودند درحالیکه النصره، با دادنِ تلفاتی حدود ۴۰۰نفر عقب‌نشینی کرده بود. 🔥تروریست‌های تکفیری چندین‌ماه بعد، در شانزدهم اردیبهشت۱۳۹۵ حمله‌ی سنگینی به شهرک خان‌طومان شروع کردند که این حمله در ‌‌‌نهایت منجر به عقب‌نشینی نیروهای مقاومت از این شهرک شد و در نهایت، جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ به اشغال گروه تروریستی جبهةالنصره و هم‌پیمانانش درآمد. در این عملیات، حدود ۱۹ الی ۲۲نفر از رزمندگان ایرانی که ۱۳نفر آنها از مازندران بودند، به همراه تعدادی از رزمندگان لشکر فاطمیون و حزب‌الله و نجبا عراق و ارتش سوریه به شهادت رسیدند. 📜متن زیر، داستان نبرد خان‌طومان به روایت یکی از رزمندگان مازندرانی مدافع‌حرم، «محسن بهاری» است که در حماسه‌ی کربلای خان‌طومان حضور داشته است. 🗣منطقه خان‌طومان به لحاظ جاده‌ی کمربندی‌ای که ۸کیلومتر است و داعش از این راه به ترکیه نفت می‌فروشد و تجهیزات نظامیاش را تهیه می‌کند، موقعیت استراتژیکی برای تروریستها محسوب می‌شود. من از روز چهارشنبه، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، با دوربین ترمالی که داشتم، متوجه شدم دشمن کاملاً در حال آماده‌شدن است و اطلاع هم دادم اما گفتند چون آتش‌بس اعلام شده و بچه‌های سازمان ملل اینجا هستند، دشمن حمله نمی‌کند. با این حال، بچه‌های نیروی قدس به این اکتفا نکردند و گفتند شما آمادگی داشته باشید! 🥀شهید ۱۵ فروردین۱۳۹۵ با نیروهایش رسید؛ چهار روز بعد، این درگیری آغاز شد که رزمنده‌هایی مثل و در این جریان شهید شدند و خط عمار شکست خورد اما نیم‌ساعت بعد، خط دوباره پس گرفته شد. شهید که با آرپیچی نفربر می‌زد، خودش مجروح شد و تروریست‌ها چندروز بعد اعلام کردند او را اسیر کرده و کشته‌اند. 👹خان‌طومان را در آذر۱۳۹۴ گرفته بودیم. «جبهةالنصره» روز چهارشنبه با حدود ۲هزار نیرو آماده حمله بود و پنجشنبه ساعت۱۳، آتش تهیه شروع شد؛ همه‌ی تکفیری‌ها با هم متحد شده و دست به دست هم داده بودند تا خان‌طومان را پس بگیرند. 🧮نیروهای ما در این طرف درگیری، ۱۶۰۰نفر شامل قوایی متشکل از ۷۰رزمنده مازندرانی از ایران، ۸۵۰ افغانستانی از تیپ فاطمیون، ۴۰۰ نجبا عراقی و ۲۸۰ سوری بود. دشمن برای زدن یک نفر، «توپ۲۳» که مخصوص هواپیما است، می‌آورد و با «کرنت» آدم می‌زدند! در صورتیکه این سلاح فقط تانک را منفجر می‌کند. 🌴کانال "شهید محمد بلباسی" 🆔 @shahid_mohammad_belbasi
شهید محمد بِلباسی
🛑#کربلای_خانطومان 🛑حماسه‌رزمندگان‌مازندرانی‌مدافع‌حرم 🛑نحوه شهادت و اسارت مدافعان‌حرم 🖍قسمت اول
🛑 🛑حماسه‌رزمندگان‌مازندرانی‌مدافع‌حرم 🛑نحوه شهادت و اسارت مدافعان‌حرم 🖍قسمت دوم 💣ساعت ۱۳ تا ۱۳:۳۰ آن روز، آتش تهیه شروع شد. دشمن در ساعت ۱۵ یا ۱۵:۳۰، تانک بی‌ام‌پی انتحاری و پر از مهمات منفجره را به طرف خان‌طومان فرستادند اما قبل از اینکه تانک بی‌ام‌پی به وسط شهر برسد، یکی از رزمنده‌های زرهی فاطمیون با تانک، تانک بی‌ام‌پی را زد و خودش شهید شد. وقتی بی‌ام‌پی منفجر شد، به قدری موجش زیاد بود که زمین از هم پاشید! هرکس نزدیک بود، شهید شد و آنکه دورتر بود، موج انفجار او را گرفت. ☄با این انفجار عظیم، خیلی از رزمنده‌های فاطمیون و دیگر گروه‌ها همان دقایق وحشت‌زده شدند و مجبور شدند به عقب برگردند و عده‌ای هم مجروح و زخمی بودند؛ ماندیم ۷۰نفر مازندرانی و ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر هم سایر نیروها؛ جمعاً ۲۰۰نفر در مقابل دو هزار تروریست! 🚜رزمندگان مدافع‌حرم را تروریست‌های داعش به اسارت می‌بردند. بعد از این انفجار، از طریق پهپاد و هلی‌شات خبر دادند که خط خالی شده و نیروهای آنها در حال عقب‌نشینی هستند، تانک‌ها را حرکت بدهید. از هر خطی که ۱۵۰متر هم نمی‌شد، ۵ یا ۶ تا تانک آمد. بدنه‌ی تانکهای تکفیری‌ها هم سُر بود و وقتی آرپیچی به آن می‌خورد، سُر می‌خورد و رد می‌شد. جلوی چشم ما یکی از رزمنده‌ها با آرپیچی به تانک زد و تانک دشمن منفجر نشد؛ فقط گلوله آرپیچی روی تانک سُر خورد و رد شد. 👿نیروهای آنان چهار خط و چهار مدل مختلف نیرو داشتند و دائم هم بهشان نیرو تزریق می‌شد. سری اول آنها موادّی به بدنشان می‌زنند که چیزی نمی‌فهمند و خوشحالی زائدالوصفی به آنها دست می‌دهد و هرچیزی را که جلویشان بیاید، نابود می‌کنند. پشت سر مهاجمین‌شان، نیروهای اعتقادی‌شان بود. سومین گروه هم مزدورها و پولکی‌ها بودند و در ردیف چهارم، نیروهایی بودند که فقط تیر خلاصی می‌زدند. این گروه آخر که می‌آیند، بقیه نیروها می‌دانند اگر بخواهند زنده بمانند، باید خط را بگیرند؛ در غیر این صورت، کشته می‌شوند. 🦋شهیدان سید رضا طاهر و حسین مشتاقی در این مرحله شهید شدند و شهید ، دیده‌بان ما هم چون در همان ساعت اول به شهادت رسید، توانستند پیکرش را به پشت جبهه برگردانند اما بقیه ساعت ۱۶ به بعد شهید شدند و پیکرشان در دست نیروهای داعش ماند. قبلا به راحتی با گرفتن مبلغی پیکرها را می‌دادند اما عربستان آنقدر در گوش‌شان خواند که جسدها را ندهید تا خانواده‌های آنها تا قیام قیامت در ذهنشان باشد که پیکر عزیزان‌شان آنجا ماند. 🔫از بعد از ظهر اوضاع به گونه‌ای شد که نبرد کوچه‌به‌کوچه شده بود و دیگر کلاش را انداختیم و با نارنجک می‌جنگیدیم؛ جنگ‌تن‌به تن شده بود که اعلام کردند، برگردید عقب. عقب‌برگشتن برای ما که رفقای‌مان را سر یک سفره با هم نشسته بودیم و حالا دیگر شهید شدند، بسیار سخت بود که بدون پیکرشان برگردیم. نمی‌دانستیم باید جواب خانواده‌شان را چطور بدهیم. 🇮🇷بچه‌های مازندران در آن وضعیت و در شرایطی که آب و غذا هم نداشتیم، تصمیم گرفتیم بمانیم و بجنگیم. در این موقعیت «سردار رستمیان» قصد داشت به خط برود که گفتیم حاجی اگر صدای شما پشت بی‌سیم قطع شود، دیگه کار بچه‌ها تمام است. ما خط به خط، کوچه به کوچه عقب آمدیم، اینکه می‌گویند محاصره شدیم و فرار کردیم و از پشت ما را زدند، اشتباه است. خدا شاهد است مدیون هستند کسانی که این حرف‌ها را میزنند. 🌴کانال "شهید محمد بلباسی" 🆔 @shahid_mohammad_belbasi
شهید محمد بِلباسی
🛑#کربلای_خانطومان 🛑حماسه‌رزمندگان‌مازندرانی‌مدافع‌حرم 🛑نحوه شهادت و اسارت مدافعان‌حرم 🖍قسمت دوم
🛑 🛑حماسه‌رزمندگان‌مازندرانی‌مدافع‌حرم 🛑نحوه شهادت و اسارت مدافعان‌حرم 🖍قسمت سوم(پایانی) 😗حتی خبر شهادت من را هم دادند. آن بنده خدا که شهادت مرا اعلام کرد، بی‌راه نگفت. با ماشینم مهمات می‌بُردم؛ وقتی فهمیدم دو تا از بچه‌ها شهید شده‌اند، گفتم بروم سمت آن خانه تا بتوانم پیکر آنها را بیاورم عقب. آنجا در معرض دید دیده‌بان خودی و دشمن بود. ماشین را در ۱۵۰متری آن خانه پشت خاکریز گذاشتم تا دیده‌بان آنها ماشین را نبیند که بزند. در فاصله پنج‌متری خانه، دیده‌بان آنها مرا دید و با خمپاره۱۲۰ زدند که با موج انفجار پرت شدم به طرف دیوار و بیهوش شدم و از دید دیده‌بان خودی خارج شدم که او هم فکر کرد به شهادت رسیدم و در بی‌سیم اعلام کرد که «محسن بهاری نیز به شهادت رسید»! 🇸🇾بعد از ۳ یا ۴ ساعت که به هوش آمدم، بدنم سست بود، کشان‌کشان خودم را به ماشین رساندم؛ فندکی که در جیب داشتم، روشن کردم، دستم را از آئینه انداختم پایین زیر چرخ جلو، مسیر دو کیلومتری را آرام‌آرام با ماشین، یک ساعت و نیم آمدم تا نیروهای دشمن ماشین را نبینند و نزنند. رزمنده‌های ما مظلومانه به شهادت رسیدند. خان طومان در ۴۰کیلومتری حلب بود. خان‌طومان بهانه بود؛ هدف آنان حلب بود، اگر مقاومت نمی‌کردیم و تا یک روز آنها را خان‌طومان متوقف نمی‌کردند، تکفیری‌ها به راحتی به حلب می‌رسیدند، مثل قضیه منافقین که قصد داشتند به تهران برسند اما در کرمانشاه متوقف شدند. اما ما ۲۰۰نفری در مقابل دوهزار نفر ایستادگی کردیم. بچه‌های خان‌طومان با چنگ و دندان ایستادگی کردند. 😳خدا اگر بخواهد کسی را ببَرد، به او شجاعت و نیروی زائدالوصفی می‌دهد. ، سید رضا طاهر و حسین مشتاقی از این دست بودند. من ۱۳سال در کردستان و دوسال در زاهدان بودم و این دومین سری بود که به سوریه می‌رفتم؛ با این چیزها بیگانه نبودم اما در طول عمرم اینگونه آتش تهیه ندیده بودم. واقعا بچه‌ها جلوی ۲۰۰۰ نفر، مردانه ایستادگی کردند. وقتی حاج‌قاسم سلیمانی آمد و فهمید ۲۰۰نفر جلوی دو هزار نفر ایستادگی کردند، گفت مازندران کارش را به خوبی انجام داد. به برکت خون شهدا ورودی شهر دست ما بود. 🇷🇺تکفیری‌ها از آن نیروی دوهزار نفره اعلام کردند ۷۰۰کشته دادند. بعد از این اتفاق، روسیه تازه متوجه شد که در این آتش‌بس چه دُوری خورده و حالا از زمین و هوا می‌زند. چقدر به آنها گفتیم در این جریان، آمریکا نقش دارد و هرجا آمریکا نقش داشته باشد، قطعا مسئله‌ای در آن هست و حواستان باشد. 🌹سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چندتا خانه بود. ما اگه قرار بود دور نخوریم، باید حتما آن خانه‌ها را که چون دیوارش زرد بود، معروف به «خانه‌ی زرد» بود، نگه می‌داشتیم که به آن «ارتفاع تلّ اربعین» می‌گفتند. تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهباد ما اعلام کرد «در خانه کسی نیست» اما اطلاعات غلط بود. با رعایت احتیاط، دیوار به دیوار و ستون‌به‌ستون رفتند؛ تا سیدرضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه‌ی سید رضا طاهر خالی شد که با همان حال، در لحظات آخر با زبان مازندرانی گفت «دله نه این وشون دله درنه»! شهید با بی‌سیم پشت دیوار شنید و مجالی هم به او ندادند و پشتِ خانه به شهادت رسید. 🚀شهید هم با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد؛ شهید هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد. وقتی پیکر کابلی را روی ماشین گذاشتند، تکفیری‌ها با قنّاسه هردو را از پشت زدند. عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید، صاف دراز کشیده و پشت سرش خون جاری شده است. اینها واقعا مردانه ایستادند. من خط به خط عقب می‌آمدم و شاهد این قضایا بودم. 💥شهید رفت به سمت ساختمان فرماندهی تا اطلاعات را اِمحاء کند اما می‌دانست که ساختمان در محاصره است، رفت تا کمک رادمهر شود. سید جواد دوید داخل کوچه تا وارد ساختمان فرماندهی شود؛ وسط راه، دوازده‌هفت به او خورد و پرت شد، خورد به دیوار و افتاد پایین. آتش سنگین بود و هر دو به شهادت رسیدند. با توپ۲۳ هرچی آمد، می‌دوختنش! 🌴کانال "شهید محمد بلباسی" 🆔 @shahid_mohammad_belbasi