eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
859 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
😭😭 پیکر سوخته می دانید یعنی چی؟ علی اکبر بدهند و علی اصغر بگیرند می دونید یعنی چی؟ عزیزت میاد دلت میخواد ببوسیش، بغلش کنی نازش کنی، استخوان رو بوسه زدن می دانید یعنی چی؟ چه جور بغلش کنند توی بغلشون گم میشه این پیکر 😭 از زمین خسته شدم بلندم کنید 😭
🕊 مراسم وداع با پیکر با حضور مردم شهید پرور ۹۸.۰۲.۰۵
🕊 مراسم وداع با پیکر مادر عزیز شهید 😭❤️ ۹۸.۰۲.۰۵
🕊 مراسم وداع با پیکر ۹۸.۰۲.۰۵
🕊 مراسم وداع با پیکر ۹۸.۰۲.۰۵
192.6K
پیام برادر #شهید_قاسم_غریب #مدافع_حرم ، برای همگی ما : همکاری نمی کنند بعضی ها، حداقل زخم زبان نزنند.. 🍃 @gharibshahid 🌹 #دلم_یه_جور_بد_گرفته
🌹 مادر شهید پس از سه سال از شهادت، مراسم عقد پسرش را در معراج شهدا برگزار کرد. @tafahoseshohada @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
Karimi-Shab4MoharramAlhadi1391[04].mp3
5.02M
ستر ناموس نبوت چون است آی زینب یا زینب... یا حسین یا حسین... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🎙 حاج محمود کریمی 💐 تقدیم به و شهدای عزیز مدافع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌾 🌙 شب از مواضع نیروهای خودی عبور کردیم. به سنگرهای عراقی‌ها نزدیک شدیم. شاهرخ مجید را صدا کرد و گفت : 👌 می‌ری تو سنگراشون، یه افسر عراقی رو می‌کشی و اسلحه‌اش رو میاری. اگه دیدم دل و جرات داری میارمت تو گروه خودم. 🔪 مجید یه چاقو از تو کیفش برداشت و حرکت کرد. دو ساعت گذشت و خبری از مجید نشد. به شاهرخ گفتم : 😐 این پسر دفعه اولش بود. نباید می‌فرستادیش جلو، هنوز حرفم تمام نشده بود که در تاریکی شب احساس کردم کسی به سمت ما می‌آید. اسلحه‌ام را برداشتم. یکدفعه مجید داد زد : ⛔️ نزن منم مجید! پرید داخل سنگر و گفت : بفرمایید این هم اسلحه، شاهرخ نگاهش کرد و با حالت تمسخرگفت : 😏 بچه، اینو از کجا دزدیدی!؟ مجید یکدفعه دستش رو داخل کوله پشتی و چیزی شبیه توپ را آورد جلو، در تاریکی شب سرم را جلو آوردم. یکدفعه داد زدم : وای! با دست جلوی دهانم را گرفتم، سر بریده یک عراقی در دستان مجید بود!! 😐 شاهرخ که خیلی عادی به مجید نگاه می‌کرد گفت : سر کدوم سرباز بدبخت رو بریدی؟ مجید که عصبانی شده بود گفت : به خدا سرباز نبود، بیا این هم درجه هاش، از رو دوشش کَندم. بعد هم تکه پارچه‌ای که نشانه درجه بود را به ما داد. 🌺 شاهرخ سری به علامت تایید تکان داد و گفت: حالا شد، تو دیگه نیروی ما هستی. hor-zaman.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت بیست و پنجم 🔺 🍃💐 🌹 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃
هدایت شده از آقا مهدی
📗جشن امضای کتاب #تمنای_بی_خزان 🖊نویسنده:شیرین زارع پور ⏳دوشنبه نهم 9اردیبهشت ماه 🕰ساعت:16،مصلی امام خمینی، شبستان،راهرو11،نشر27بعثت . #رسانه_باشیم . @SHAHIDMAHDi_hoseini
🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌷🕊 🕊 🌟 #رفاقت_تا_شهادت 🌺 تقوا و ایمان رسول از بچگی در او وجود داشت. خانواده ما خانواده مذهبی بود و به لطف خدا حلال و حرام را رعایت می‌کردیم. 🚫 ما موسیقی حرام گوش نمی‌کردیم و حتی در مجالس عروسی که موسیقی بود نیز شرکت نداشتیم، مگر اقوام درجه یک که آن هم سر شام و برای دادن هدیه و صله رحم می‌رفتیم. 👌 خب همه این مراقبت‌ها روی رسول تاثیر می‌گذاشت. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔸 قسمت دهم #شهید_رسول_خلیلی (محمدحسن) به نقل از مادر شهید #مدافع_حرم 🕊 🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مادران_شهدا سفره داماديت را چيده ام جان مادر حالا بيا داماد شو 😭 🎊 حال و هوای منزل #شهيد_مجيد_قربانخانی (حر مدافع حرم و انقلاب) سفره عقدی كه توسط مادر شهيد تزيين شده است ✉️ #خادم_الحسین
هر دل ❤️ کبوترِ 🕊 جاییست، دل من امشب 💔 کبوتر کربلاست... ❣ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین... #شب_جمعه #شهدا را یاد کنیم با #صلوات #شب_زیارتی_امام_حسین_ع @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🕊🌹
یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک ❤️ 💫 دعای غریق
❤️ امشب به یاد شهید صلواتی ختم کنیم...❤️ برای برگشت پیکر و دیگر شهدا ۱۴ صلوات و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن ، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع) 🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... 🌹 برای گشایش کار عزیزی و حاجت رواییش ۵ امن یجیب شبتون بخیر و زهرایی التماس دعای شهادت دارم 🌹 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 #استاد_پناهیان : ما آدم‌ها معمولاً دوست داریم نیازهایمان را برطرف بکنیم ولی اگر نیاز به خدا را در وجودمان احساس کنیم، دوست خواهیم داشت خود این نیاز را بیشتر کنیم. نیاز به خدا هرچقدر برآورده شود بیشتر می‌شود. سلام روز و روزگارتون معطر به بوی شهدا
🕊 مراسم تشییع پیکر مطهر شهید صبح جمعه در گلزار شهدای برگزار شد. ۹۸.۰۲.۰۶ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🕊🌹
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌾 🌹 مجید فردا به آبادان رفت و چند نفر دیگر از رفقایش را آورد. مصطفی ریش، حسین کره‌ای، علی تریاکی و… هر کدامشان ماجراهایی داشتند، اما جالب بود که همه این نیرو‌ها مدیریت شاهرخ را قبول کرده بودند و روی حرف او حرفی نمی‌زدند. 👌 مثلاً علی تریاکی اصالتاً همدانی بود. قبل از انقلاب هم دانشجو بود و به زبان انگلیسی مسلط بود. با توافق سید یکی از اتاقهای هتل را داروخانه کردیم و علی مسئول آنجا شد. شاهرخ هم اسمش را گذاشت؛ علی دکتر! علی بعد‌ها مواد را ترک کرد و به یکی از رزمندگان خوب و شجاع تبدیل شد. علی در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. 🍃 شخص دیگری بود که برای دزدی از خانه‌های مردم راهی خرمشهر شده بود. او بعد از مدتی با سید (شهید سید مجتبی هاشمی) آشنا می‌شود و چون مکانی برای تامین غذا نداشت به سراغ سید می‌آید. رفاقت او با سید به جایی رسید که همه کارهای گذشته را کنار گذاشت. او به یکی از رزمنده‌های خوب گروه شاهرخ تبدیل شد. hor-zaman.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت بیست و ششم 🔺 🍃💐 🌹 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃
❣ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. سوره مبارکه احزاب آیه ۲۳، #قرآن #مدافع_حرم #شهید_صادق_عدالت_اکبری Insta : martyr_sadegh_edalat @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌺 صادق فرزند دوم و پسر ارشدمان بود. از همان کودکی پسر بسیار مهربان و فهمیده‌ای بود، درک می‌کرد که ما وضع مالی خوبی نداریم و هیچ‌ وقت از ما درخواست پول نمی‌کرد. 💼 درسش معمولی بود. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. می‌خواست همراه پدرش کار کند تا باری از دوش خانواده بردارد. عصای دستمان بود. هم به پدرش کمک می‌کرد، هم در کارهای خانه کمک‌دست من بود. اهالی روستا هنوز از خیرخواهی او تعریف می‌کنند. 🍃 سال ۹۵ عازم خدمت سربازی شد. آموزشی را در بیرجند گذراند و برای انجام خدمتش به زاهدان منتقل شد. هر زمان به او می‌گفتیم انتقالیت را برایت بگیریم، او نمی‌پذیرفت. می‌گفت : «مدت خدمت در اینجا کمتر و میزان حقوقش هم بیشتر است.» همسرم جانباز بود و مدتی می‌شد که از کارافتاده بود. صادق خیلی نگران این موضوع بود. هر زمان حقوق سربازی‌اش را می‌گرفت، سریع برای ما واریز می‌کرد. هیچ وقت از سختی‌ها و ناامنی آنجا صحبت نمی‌کرد. سعی می‌کرد، مرخصی ساعتی هم نگیرد تا حقوقش کم نشود. آخرین باری که به مرخصی آمده بود، به همه فامیل سر زد. از همه خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. قبل از رفتنش به زاهدان، چند عکس گرفته و به دوستش داده بود، گفته بود: «بعد از شهادتم یک کلیپ بساز و به دوستانم بده.» همیشه از شهادت صحبت می‌کرد؛ اما باورمان نمی‌شد. چند ماه بعد خبر شهادتش را برایمان آوردند، گفتند در کمین گروهک تروریستی جیش‌العدل گرفتار شده و عناصر جیش‌العدل او و هم‌رزمانش را با بی‌رحمی به شهادت رساندند. متولد : سرخس، ۷۶ شهادت : ۹۶ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معراج شهدا روضه مصور بود..😭😭 ۹۸.۰۲.۰۵ "خیز از جا بخاطر #بابا !" خواهشِ آشنای عاشوراست پدر پیرت آمده ... برخیز! چقدر قصه مثلِ ڪرببلاست صلی الله علیک یا اباعبدالله خدا به پدرشون صبر بده... #مدافع_حرم #شهید_مجید_قربانخانی @shahidataei64