🍃🌺 #استاد_پناهیان :
🔸 وقتی نمیدانی کجا هستی قبله را پیدا کن و دو رکعت نماز بخوان.
🔹 وقتی نمیدانی به کجا میروی
🔸 وقتی خودت را گم کردهای
🔹 وقتی خودت را از دست دادهای
🔸 وقتی نمیتوانی با خودت کنار بیایی
👈 بر سر سجاده بایست و نمازت را با دقت بخوان از خود فارغ شو تا به خودت بیایی.
سلام
روزتون بخیر و نیکی 🌹
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🌊 #دریا_دل_عاشق
🤒 سرمای شديدی خورده بود. احساس می كردم به زور روی پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم :
🍲 خوبه يك سوپ برای حاجی درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همين كار را هم كردم. با چيزهايی كه توی آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم. از حالت نگاهش معلوم بود خيلی ناراحت شده است. گفت :
😔 چرا برای من سوپ درست كردی؟
گفتم :
حاجی آخه شما مريضی، ناسلامتی فرمانده ی لشكرم هستی؛ شما كه سرحال باشی، يعنی لشكر سرحاله!
گفت :
🔴 اين حرفا چيه می زنی فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيه ی نيروهام فرق گذاشتی؟ توي اين لشكر، هر كسی كه مريض بشه، تو براش سوپ درست می كنی؟
گفتم : خوب نه حاجی!
گفت :
پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايی رو میخورم كه بقيه ی نيروها خوردن.
🌐 منبع : manbarak.blogfa.com
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔻 قسمت بیست و سوم 🔺
🍃🌸 #شهید_احمد_کاظمی
🌹 #شهید_سانحه_ی_هوایی
#تاریخ_ولادت : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان
#تاریخ_شهادت : ۱۳۸۴، ارومیه
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
1.88M
بخشی از مصاحبه ی خانواده ی #شهید_علی_جمشیدی
#مدافع_حرم
#شهید_گمنام خوشنام تویی
بدنام منم...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
دوستان عزیز برای ولادت بی بی زینب اِن شاءالله ختم صلوات خواهیم داشت.
اسم شهدا رو مرتب کنم بنویسم و می فرستم ❤️
دعا کنید برای من و همه ی اعضا
چشم امید دارم به دعای بی بی...😍
💍💕💍💕💍💕💍💕💍💕💍
🕊 #همسران_شهدا
چون اوایل از رفتن ناگهانیاش ناراحت بودم، با شوخی سعی میکرد دلم را به دست بیاورد. تا قبل از پرواز، چند مرتبه از فرودگاه تماس گرفت.
میخواست تلفنی رضایت مرا بگیرد. با اینکه خیلی از دستش عصبانی بودم، زود سلام کرد. مثل همیشه سلامی پرانرژی. وعده میداد تا دلم را بدست بیاورد. گفت :
«وقتی برگردم، باهم پابوس امام رضا میرویم.»
😢 گفتم : «مرتضی، من مشهد هم نمیخواهم. فقط تو را میخواهم...»
سفارش بچهها را کرد. گفتم :
«مرتضی، دلم میخواهد در یک چادر کوچک، من و تو و بچهها زندگی کنیم، فقط تو را داشته باشم. تجملات و قشنگیهای زندگی را بدون تو نمیخواهم!»
🔷 اما این رفتن خیلی طول نکشید و تنها ۱۱ روز بعد خبر شهادتش را آوردند. وقتی رفت به این فکر میکردم که طی ۱۳-۱۴ سال بعد از ازدواج شاید یک روز هم زندگی سیر نداشتیم...
🌹 مرتضی تماماً خودش را وقف انقلاب کرده بود. آموزش، مانور، مأموریت، رزمایش و... آنقدر از او زمان میگرفت که زمان بسیار بسیار کمی برایش باقی میگذاشت...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#شهید_مرتضی_کریمی_شالی
#تاریخ_شهادت : ۹۴/۱۰/۲۱
#مدافع_حرم
🌐 برداشت مطالب از پایگاه خبری تحلیلی قزوین خبر
🎁 سالروز شهادتت مبارک
آقا مرتضی 🎈
💍💕💍💕💍💕💍💕💍💕💍
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
📖 #برگی_از_زندگی_شهدا (۵۲)
🌹 عباس تواضع و مهربانی عجیبی داشت. در محل کارش، هوافضای سپاه، مسئول ارزشیابی شایستگی پاسدارها بود.
🔷 با کلی سرباز سر و کار داشت، اما همیشه در برخورد با زیردستانش یک دست روی سینه داشت و با تواضع و مهربانی برخورد میکرد.
آقای ابوالفضل محمدی یکی از سربازان برادرم بعد از شهادتش با همشهری مصاحبه و از حسن اخلاق شهید تعریف کرده است. حتی مادرم به او میگفت :
☺️ عباس جان تو چرا اینقدر دست به سینهای.
عباس هم پاسخ میداد :
نوکر امام حسین (ع) باید دست به سینه باشد.
✅ اعتقاد داشت اگر میخواهیم اسلام را تبلیغ کنیم باید از راه قلبها وارد شویم. اخلاق به خصوصی هم داشت. مثلاً برای یک خانم چادری و یک خانم بد #حجاب به یک اندازه ارزش قائل بود، چرا که میگفت میزان سنجش آدمها ما نیستیم. کسی چه میداند که در قلب مردم چه میگذرد.
از قول سرهنگ یزدیان یکی از فرماندهانش، عباس نصفی از حقوق ماهانهاش را صرف امور خیریه میکرد. در واقع او بخشی از حقوقش را به دو خانوادهای میداد که یکیشان بیمار سرطانی و دیگری بچه یتیم داشتند.
💰 باقی حقوقش را هم بخشی صرف امور روزمرهاش و بخشی را خرج هیئات و مراسم مذهبی میکرد.
🔷 در طول ماه شاید ۲۹ روزش را روزه میگرفت و غذایی که محل کارش به او میدادند، به خانوادههای مستمند میداد.
🌿 یکبار که میخواست به مأموریت برود، دو، سه غذا توی خانه گذاشت و به پدرمان گفت شما برای فلان خانواده ببر. بابا گفت من خجالت میکشم دو غذا دستم بگیرم و ببرم. اما عباس اصرار داشت که اگر کم هم باشد باید به مردم کمک کرد و باری از دوش کسی برداشت.
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌺 #شهید_عباس_آسمیه
✊ #مدافع_حرم
✍ وبسایت تسنیم
#تاریخ_ولادت : ۶۸/۰۴/۱۰، تهران
#تاریخ_شهادت : ۹۴/۱۰/۲۱، خانطومان، سوریه
🎁 آقا عباس، برادر، سالروز شهادتت مبارک 🎈
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
مهدی یک شب گفت بیا اتاقمان روضه بخون.
🍃 بعد روضه گفتم : مهدی چندتا بچهداری؟
گفت : یه پسر دارم.
بعد گفتم فدای خانم رقیه.
😔 زد باز زیر گریه
از اتاق رفتم بیرون رفتم دنبالش دیدم پشت دیوار داره سر میکوبه میگه رقیه خانم زنم و بچهام دست تو سپردم.
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#شهید_مهدی_حیدری
#مدافع_حرم
#تاریخ_شهادت : ۹۴/۱۰/۲۱، خانطومان، سوریه
🎁 آقا مهدی، داداش
سالروز شهادتت مبارک 🎈
❤️ حضرت صاحب الزمان (عج) :
«به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند.»
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#یابن_الحسن_ادرکنی
✉️ ارسالی بانو یا زهرا (س)