⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜
#اسارت_یا_شهادت
💠تنها چند روز از شکست بزرگ ارتش و رژیم بعث عراق در رویارویی با رزمندگان ایرانی نگذشته بود که رژیم صهیونیستی به یاری صَدام آمد و با گشودن جبهه ی جدیدی در #لبنان و #سوریه، نگاهها را از جبههی ایران به آنجا معطوف کرد تا ارتش صدام نفسی تازه کند.
🍃❤️رزمندگان ایرانی که #عاشق_مبارزه_با_صهیونیسم بودند، با فرمان شورای عالی دفاع و با فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان راهی سوریه شدند.
☀️صبح جمعه ۲۰ خرداد ۶۱ نیروهای تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) و تیپ ۵۸ تکاور ذوالفقار ارتش تحت عنوان قوای محمد رسول الله (ص) در پادگان #امام_حسین (ع) گرد هم آمدند.
👌علاوه بر حاج احمد، حاج همت، تیمسار ظهیرنژاد و تعدادی از فرماندهان ارتش نیز حضور داشتند. متوسلیان پشت میکروفن رفت و با لحنی حماسی گفت:
🕊«برادران این راه، راهی بیبازگشت است. برادرانی با ما بیایند که تا آخر پای کار خواهند بود.»
🔻قسمت اول🔺
#قرار_بی_قراری
خلاصه ای از پرونده ی گروگانگیری و اسارت ۳ دیپلمات ایرانی و سردار عزیز فرمانده #حاج_احمد_متوسلیان (۴ نفر) در ۱۴ تیر ۶۱
Defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜
⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜
#اسارت_یا_شهادت
👌فردای آن روز اولین هواپیمای حامل تعدادی از نیروها که حاج احمد نیز با آنها بود، به #سوریه رفت.
🛩وقتی هواپیمای باربری جمبوجت در فرودگاه دمشق به زمین نشست، ابتدا حجت الاسلام محتشمیپور سفیر ایران در سوریه برای رزمندهها سخنرانی کرد و سپس احمد متوسلیان خطاب به نیروها گفت:
«ما به اینجا آمدهایم تا پاسخ صهیونیستهای بچهکش را بدهیم.»
🍃🌹احمد متوسلیان و فرماندهان قوای محمد رسول الله (ص) با مسولان کشوری و لشکری سوریه چند جلسه هماهنگی برگزار کردند تا در خصوص نحوه به کارگیری نیروهای ایرانی طی نبردهای آینده علیه رژیم صهیونیستی تصمیمگیری شود، اما از این جلسات نتایج مطلوبی حاصل نشد.
🔻قسمت دوم🔺
#قرار_بی_قراری
خلاصه ای از پرونده ی گروگانگیری و اسارت ۳ دیپلمات ایرانی و سردار عزیز فرمانده #حاج_احمد_متوسلیان (۴ نفر) در ۱۴ تیر ۶۱
Defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜
⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜
#اسارت_یا_شهادت
👌از آن پس تا به امروز اخبار ضد و نقیض زیادی پیرامون زنده یا کشته شدن این #چهار_نفر منتشر شده است. این تعرض تروریستی نسبت به اعضای یک گروه #دیپلماتیک خارجی، طولانیترین گروگانگیری سیاسی در تاریخ معاصر جهان به شمار میرود.
خبر این آدم ربایی در روزهای ۱۵، ۱۶ و ۱۷ تیر در جراید کشورمان به صورت مبهم منتشر و تلاشهای دیپلماتیک و رسمی آغاز شد. سفارت ایران در لبنان مسئولیت عواقب این حادثه را به عهدهی مقامات لبنان گذاشت چرا که نیروهای ویژه حفاظت از جان دیپلماتها همراه این گروه بودند و آنها از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بودهاند.
💠در همان زمان «نبیه بری» و «هاشمی حسن» از رهبران جنبش امل برای فشار بر دولت لبنان به دیدار «شفیق وزان» نخست وزیر وقت لبنان رفتند و خواستار پیگیری ماجرا شدند. در ایران هم علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه نامهای به شفیق وزان نوشت و خواستگار پیگیری جدی دولت لبنان شد.
🍃چند ماه بعد خانوادههای این چهار دیپلمات با رئیس جمهور وقت، آیت الله خامنهای دیدار کردند که ایشان با دستور مستقیم پیگیری این قضیه را به وزارت امور خارجه محول کردند. ظاهرا این پیگیریها تا آنجا پیش رفت که قراری برای مبادلهی گروگانها گذاشته شد، اما همان ساعت در محل قرار مبادلهی گروگانها درگیری رخ داد و این مباله به انجام نرسید.
📆تا سال ۶۶ که ظاهرا اسرا به زندان اسرائیل منتقل شدند، پیگیریها ادامه داشت، اما بعد از این واقعه، راه اطلاع و کسب خبر بسته شد. در این سال حجت الاسلام محتشمی پور سفیر سابق ایران در #سوریه طی مصاحبه برای نخستین بار نام #متوسلیان را به عنوان یک گروگان فاش کرد.
🔻قسمت ششم🔺
#قرار_بی_قراری
خلاصه ای از پرونده ی گروگانگیری و اسارت ۳ دیپلمات ایرانی و سردار عزیز فرمانده #حاج_احمد_متوسلیان (۴ نفر) در ۱۴ تیر ۶۱
Defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜🌹⚜
🍃💐🌷💐🍃¤•¤•¤•••
#شهیدم_من
👤عباس آقا خادم مسجد امام رضا (علیه السلام) می گوید :
یک روز در حیاط مسجد نشسته بودم که مهدی آمد کنارم نشست و یک نگاهی به عکس هایی که بالای دیوار مسجد زده بودند نگاه کرد و گفت :
😉یعنی میشه یک روز هم عکس ما رو هم بزنند آن بالا!
🖼و حالا عکس مهدی هم آن بالاست عکس کربلایی مهدی عزیزی. مهدی ای که یک بزرگداشت هم همرزمانش برایش در #سوریه گرفتند...
#مدافع_حرم
#شهید_مهدی_عزیزی
🔻قسمت هجدهم🔺
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
•••¤•¤•¤🍃💐🌷💐🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📖 #برگی_از_زندگی_شهدا (۶۵)
🌷رسول متولد سال ۱۳۶۷ بود و در رشته مهندسی الکترونیک فارغ التحصیل شد. چند ماهی بود که با دخترعمه ۱۹ ساله ام عقد کرده و قرار بود بعد از بازگشت از #سوریه مراسم عروسی نیز برگزار شود که آسمانی شد.
برادرم بسیار مهربان، دلسوز و قدردان خانواده بود. همیشه توصیه به خوب بودن و احترام به یکدیگر داشت و خود نیز آن را رعایت می کرد.
🍒کودکان را بسیار دوست داشت و به همه توصیه می کرد با آنها رفتار خوبی داشته باشیم.
#نماز اول وقتش هیچ وقت ترک نشد و همیشه در طول شبانه روز با وضو بود.
صبح های جمعه ندای یا «صاحب الزمان(عج)» برادرم در #دعای_ندبه بلند بود و هیچ وقت آن را ترک نمی کرد.
🔺به ما چیزی در خصوص کارهایش نمی گفت اما چند روز قبل از رفتنش به مشهد و زیارت #امام_رضا (ع) رفت و بعد هم از همه حلالیت طلبید و گفت برای دفاع از حرم #حضرت_زینب (س) و حضرت رقیه(س) به سوریه می رود.
برادرم عاشق #شهادت بود و در کتاب ها، شعرها و چیزهایی که از او به جای مانده این خواسته کاملا مشهود است. او وارد #سپاه شد تا به قول خودش یک قدم به شهادت نزدیک شود. الان به آرزوی خود رسیده و در جوار سیدالشهدا (ع) روسپید است...
#مدافع_حرم
#شهید_رسول_پورمراد
#تاریخ شهادت : ۹۴.۰۷.۲۰
✍www.dana.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷❤️🌷❤️🌷
❤️🌷
🌷
🍃🌷 #دست_نوشته
#شهید #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_نوید_صفری_طلابری
مناجات با اباعبدالله (ع)
بسمه تعالی
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانیم از این زندگانیم
با قلبی سرشار از شرمساری و ندامت مینویسم، باشد که قدری درد این جراحت #التیام گیرد.
لطفی که تو به من کرده ای، مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم، #حسین (ع)
🍃❤️یاسیدالشهداء
با دلی سرشار از پشیمانی عرض میکنم آقاجان ببخش من را ببخش از اینکه دیر قیام کردم و دیر فهمیدم که باید به #شهادت رسید و بعد #جهاد کرد نه این که جهاد کرد تا به شهادت رسید. ببخش از این که دو سال پیش در اوایل حمله دشمنان به خاک سوریه و بیحرمتی کردن به حریم آل الله من برای قیام بیدار نشدم و غفلت کردم و درنگ کردم تا ببینم چه میشود و بعد حرکتی کنم. اگر همان موقع از کار استعفا داده بودم و به نیروهای رزمنده ایرانی در #سوریه پیوسته بودم و منتظر تحولات بعدی نمینشستم شاید تا به حال به شما رسیده بودم و مثل حالا این چنین #شرمنده نبودم.
😔آقاجان ببخش از اینکه استخاره کردم و جوابش بد آمد و حال فهمیدم در جهل بودم زیرا انسان (شیعه) برای دفاع از ناموس که #استخاره نمیکند چه برسد که #ناموس، ناموسِ سیدالشهداء باشد، آقاجان توبه میکنم و میدانم که #توبه مرا میپذیری و میدانم که الان هم هنوز برای جبران دیر نشده است و هر وقت که شما اراده کنید ما در خدمت و در رکاب هستیم.
🍃🌼آقاجان یا سیدالشهداء من حاضر هستم مادرم را فدای یک خِشت از حرم خواهر شما کنم و حاضرم مادرم زیر پای دشمنان شما لگد مال شود و صورتش در زیر پای دشمنان شما لِه شود. اما کسی نتواند فکر نزدیک شدن به حرم #زینب (س) را بکند.
❤️😔آقاجان شما خود میدانید که من چقدر به #مادرم حساس هستم و اگر خار به پایش برود با #مژه چشم آن را بیرون میکشم اما آقاجان من غم عشق تو را با شیر از #مادر گرفتم و من حاضر هستم عزیزترین کسانم را فدای شما کنم که این جان ناقابل ما که چیزی نیست بلکه در کنار جان خود پدر و مادرم را فدای شما کنم.
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه
به ابی انت و امی یا اباعبدالله (ع)
آقاجان اگر شما اذن دهید و بگذارید که سفارشاتی که به این و آن کردهام بابت اعزام به سوریه و یا عراق به سرانجام برسد و یکی از آنها جواب بدهند با تمام وجود به سمت شما میآیم و دوست دارم به هرشکلی که شده مرا بِخَرید و ببرید و طریقه شهادت مهم نیست و باکی ندارم از نوع آن... تیر بخوردم و ذبح شوم اما از سر بهتر، زیر دست و پای دشمنان لگد شدن است و بعد ذبح شدن که میدانم لذتش از همه بیشتر است و نمیخواهم هیچ وقت بدنم سالم بماند و یا اینکه به کشور باز گردد یا اثری از من باقی بماند زیرا دوست دارم فردای قیامت شرمنده مادر شما نباشم و دوست دارم در حالی محشور شوم که بدنی پر از زخم داشته باشم در حالی که سر خود را به روی دست گرفته باشم و تقدیم حضرت نمایم، باشد که مورد لطف مادرتان قرار گیرم.
آقا جان تمام اینها میتواند خدایی نکرده چون خوابی در عالم و یا آرزویی در دل بماند و با این که شما با حرکت چشمی اذن داده و ما را از باقی و الشهداء خود که سفارش آنها را به سلطان زاده، #حضرت_علی_اکبر (ع) روحی فدا کردهاید، قرار دهید. آقا جان شما را به علی اکبر (ع) خود شما را به عباس (ع) خود و شما را به علی اصغر (ع) و شما را به عزیزانتان قسم میدهم که برای ما به حقِ مادرتان شهادت را قرار دهید و نگذارید عمر بیقدر و برکت ما بیشتر از این هدر رود باشد که اِن شاءالله در این شبهای عزیز مورد لطف شما قرار گیرم به اذن الله و اِن شاءلله...
چهارشنبه 94/4/3 ساعت 23:30
شب 8 رمضان
یا علی ابن موسی الرضا (ع)
سالروز شهادت : 96.08.18
Tasnim
Harimeharam
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌷
❤️🌷
🌷❤️🌷❤️🌷
🍁🌼🍁🌼🍂
🌼🍂
🍂
#ته_تغاری
هادي شش سال تمام به #سوريه رفت و آمد داشت. قبلش هم گويا در لبنان حضور داشت و آنجا آموزش نظامي ميداد. برادرم هيچ وقت در مورد كارهايش نه به ما نه به كسي ديگر تعريف نميكرد. اصلاً اهل تظاهر نبود. مگر اينكه در موقعيتهاي خاص حرفي ميزد و خاطراتي را تعريف ميكرد.
🤔مثلاً حدود سه سال پيش كه برادرم نميتوانست به خانه برگردد، من و مادرم و مرحوم پدرمان رفتيم سوريه به ديدنش. آنجا به او گفتم :
⚠️چرا اينقدر مأموريت ميروي؟ بس نيست؟ مرتب زن و بچههايت را تنها ميگذاري، نميخواهي برگردي؟
😔يك مدرسه را نشانمان داد و گفت ديروز 11 #دختر_بچه به اندازه دختر خودم مليكا اينجا با بمب تروريستها به #شهادت رسيدند. مگر ميشود اين طور چيزها را ببينم و بيخيال از كنارشان عبور كنم.
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_هادی_زاهد به نقل از خواهر شهید
🍃🌸قسمت ششم
Defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍂
🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂
🌼🍂
🍂
#ته_تغاری
⚠️اينكه ميگويند شهدا #دلبستگی نداشتند اصلاً درست نيست. دايي هادي مدام از آنجا با ما در تماس بود. مدام زنگ ميزد و جوياي احوال همگيمان ميشد.
👌خصوصاً به بچههايش محمدحسين و مليكا وابستگي عجيبي داشت. حتي از همان #سوريه با معلم بچههايش تماس ميگرفت و پيگير درسشان ميشد.
من خودم دو دختر دارم و گاهي فكر ميكنم دايي چطور توانست از بچههايش دل بكند. اين پرسشي است كه از خودم ميپرسم و به اين نتيجه ميرسم كه حتماً به شهدا عاقبت به خيري بچههايشان نشان داده ميشود كه ميتوانند #شهادت را به جان بخرند.
🔆به نظر من رفتن دايي هادي علاوه بر و همسر و بچههايش، حتماً يك ارتقايي براي همگي ما خواهد بود اِنشاءالله
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_هادی_زاهد به نقل از دخترِ خواهرشهید
🍃🌸قسمت هفتم
Defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍂
🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂
🌼🍂
🍂
#ته_تغاری
🍃🌸هادي سه سال از من كوچكتر بود. اما خيلي چيزها را از او ياد گرفتم كه توداري و غلو نكردن يكي از آنهاست. برادرم شش سال تمام به #سوريه رفت و آمد ميكرد و شايد بيشتر سال را آنجا بود، اما خيلي كم پيش ميآمد كه از حضورش در جبهه برايمان تعريف كند...
📖هر خاطرهاي هم كه ميگفت منظور خاصي از آن داشت. مثلاً در مقطعي فرمانده بخشي از نيروهاي #تیپ_فاطميون بود و براي اينكه ارزش رزم آنها را بيان كند، يك بار گفت :
👥رزمندگان افغانستاني واقعاً اعتقادي ميجنگند و حتي وقتي مجروح ميشوند، به زور آنها را از ميدان جنگ #دور ميكنيم.
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_هادی_زاهد به نقل از برادر شهید
🍃🌸قسمت دهم
Defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍂
🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂
🍃🌸 #برگی_از_زندگی_شهدا (67)
در چهارم تیر ماه 1354 در یکی از روستاهای خوش آب و هوای کامیکلا از توابع بند پی غربی، شهر خشرودپی از شهرستان بابل و در پای کوه های سر به فلک کشیده البرز کودکی چشم به دنیا آمد که نامش را از ارادت خاص خانواده متدین و مذهبیاش به خاندان بزرگ عصمت و طهارت، #حسن نامیدند. از همان اول کودکی صبر و زیبایی خلقش زبانزد اهل روستا بود.
💼دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در همان روستا و منطقه تا سطح دیپلم به پایان رساند و از آنجایی که به کارهای الکتریکی و برق علاقه داشت، مهارت خاصی در این زمینه کسب نمود.
دی ماه 1394 بود که برای اولین بار به ماموریت رزمی حقیقی یعنی پیکار با دشمنان زبون و کافران حربی، دشمنان اسلام و به خصوص شیعه در کشور #سوریه رفت. پس از 20 روز مبارزه از ناحیه کتف مجروح شد و برای معالجه و درمان به ایران بازگشت. 14 فروردین 1395 موعد دوم ماموریتش بود.
پس از رزم سنگین 22 روزه در مناطق عملیاتی حلب، خان طومان و دیگر مناطق عملیاتی سوریه مشغول رزم بود که در روز پنجشنبه 95.2.16 و در عملیات ناجوانمردانه دشمن کافر، در حالی که نیروها در زمان نه صلح و نه جنگ بودن مورد هجوم همه جانبه از جمله حملات انتحاری دشمنان به ظاهر مسلمان احرارالشام، جیش الفتح، داعش و... قرار گرفتند که به همراه 14 لاله خونین بال استان همیشه لاله خیز مازندران در منطقه #خانطومان به درجه رفیع #شهادت نائل آمدند و هنوز هم که هنوزه پیکر پاک و مطهرش به وطن بازنگشت.
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
✍Yjc
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍁❤️🍁❤️🍂
❤️🍂
🍂
#تویی_که_دیگر_ندارمت
🥇امین چند مدال قهرمانی کشوری در مسابقات ورزشی کسب کرده بود و کمربند مشکی دان سه در #کیک_بوکسینگ داشت.
بخاطر اینکه #ورزش خشنی است، راضی نبودم که در مسابقات کشوری شرکت کند. او هم به نظر من احترام گذاشت و انصراف داد.
☺️اما در سالهای بعد در آموزشگاهها مربیگری میکرد. در آموزشها بسیار جسور بود.
دوستانش هم پس از #شهادتش برایمان از فعالیتهایش در #سوریه گفتند.
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_امین_کریمی
🍃🌸قسمت پنجم
rajanews
defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍂
❤️🍂
🍁❤️🍁❤️🍂
🍁❤️🍁❤️🍂
❤️🍂
🍂
#تویی_که_دیگر_ندارمت
🔹روز قبل از اعزامش با مشکل #پاسپورت مواجه شد. تقدیر به گونه ای بود که به خاطر پسوند فامیلیمان یکی از همشهریهایمان در سفارت او را شناخته بود و یک روزه مشکل پاسپورت را حل کرد. در نهایت به عنوان مسئول #آموزش چک و خنثی به #سوریه اعزام شد. خودم تا ماشین به بدرقه اش رفتم.
🍃مدتی پس از اعزامش به مدت دو روز برای انجام ماموریتی به تهران برگشت. در آن دو روز، شب اول ساعت ۱۲ شب به منزلمان آمد. شرایط #سوریه را میپرسیدیم و پاسخ های سر بالا میداد.
😊میگفت "ما در یک هتل مستقر هستیم. وضعیت غذایی مناسبی داریم."
🍃🌼از مادرش هم خواست تا آن شب برایش کوکو سبزی درست کند. شب بعد را هم در منزل پدر #همسرش گذراند.
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_امین_کریمی به روایت پدرمعزز
🍃🌸قسمت هفتم
rajanews
defapress
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍂
❤️🍂
🍁❤️🍁❤️🍂