eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
855 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
41 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده،محسن حججی،نوید صفری،صادق عدالت اکبری،حامد سلطانی تاریخ تاسیس: 1396/05/29
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 "خصوصی"   اینجانب حجت اصغری شربیانی فرزند عبدالحسین در مورخ 94/7/15 با اعتقاد یقین به وحدانیت خداوند عزوجل و نبوت پیامبر اعظم اسلام حضرت محمدمصطفی و ولایت بر حق امیر المومنین حیدرصفدر علی ابن ابیطالب، این وصیت را می‌نویسم از پدر و مادر و برادر و خواهرانم میخواهم که افتخار کنند به خودشون که منو با راهنمایی هاشون و کمکاشون به این راه هدایت کردند. ❤️ از خداوند عزوجل براشون اجری بی پایان مسئلت دارم. اگر تونستید هر چند ماه یک بار خونمون روضه حضرت زهرا بگیرید چون من روضه حضرت زهرا خیلی دوست دارم. ◾️ به بچه‌ های هیئت بگید تا چهلم هر شب سر قبرم زیارت عاشورا بخونند. زیاد مراسمم تشریفاتی نباشه و در تشییع جنازه‌ام خوشحال باشید. آبجیای گلم موقع تشییع جنازه مواظب حجابتون باشید میدونید که من غیرتیم. زیاد هم گریه نکنید، مامانم برام دعا کنه برای شادی روحم زیاد صلوات بفرسته و منو سفارش کنه به حضرت زینب (س) و اِن شاءالله صبرتون زینبی باشه و حلمتون علوی. از آبجیام میخوام بچه هاشون با فرهنگ شهادت و ایثار و مکتب اهل بیت (ع) آشنا کنن و بچه‌هاشون با قرآن انس بگیرن تا زمانی که بزرگ شدن بتونن از خون شهیدان دفاع کنن. 💠 آخرین موضوع هم یک دفتر تقویمی قهوه ای سال 92 که اغلب توش شعر و دل نوشته دارم و یک وصیت کلی نوشتم توی کمدم هست دوست داشتید نشر بدید. دوستتون دارم و به یادتونم و مطمئن باشید در کنارتونم. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌐 منبع : رجا نیوز و وب سایت حریم حرم : تاسوعای 94 🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂
🕊 #حجت_خدا ، همراه با #شهید #مدافع_حرم #شهید_حجت_اصغری_شریبانی ؛ شهید روز تاسوعا 💠 خلاصه ای از زندگی شهید گرانقدر #مدافع_حرم ، در کانال به یاد #شهید_محسن_حججی eitaa.com/shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 📆 از سه شنبه ۹۷/۰۷/۰۳ ✅ اطلاع رسانی کنید...
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 همسرم از رزمندگان دوران بود و این افتخار را داشت که مدتی همرزم و همراه مجاهدان بحق امام خمینی (ره)‌ باشد. 💠 آن زمان که همسرم به جبهه رفت، ما چندان امکانات رفاهی برای زندگی نداشتیم. ما را به خدا سپرد و رفت. 📆 شش ماهی مداوم در جبهه بود. بچه‌ها هم در همین حال و احوال رشد پیدا کردند. همسرم به من می گفت : ☺️ بچه ‌ها را زینب‌وار تربیت کن. آنطور که خانم از ما راضی شود. خود خانم هوای تو و فرزندانمان را خواهد داشت تا ما با خیالی آسوده به جنگ با دشمن برویم که اگر حضرت زینب (س) نبود شیعه وجود نداشت. او قهرمان کربلاست. ✅ آن زمان همسرم به ندای امام خمینی (ره) پاسخ داد؛ وقتی ایشان فرمودند : "وظیفه هر مسلمانی است که از جبهه‌ها دفاع کند." 👈 حجت بر همسرم تمام شد. قبل از آن در بسیج فعالیت داشت. کارگر ساده یک کارخانه بود و با شرایط سختی می توانست نان حلال به خانه بیاورد. نمی‌خواست رزق حرام بنیان خانه و خانواده‌ مان را سست کند.  ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت اول 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 🌹 حجت متولد 1367 بود. نمی‌دانم از پسرم چه بگویم. حجت فرزندی است که اگر بخواهم از خوبی‌ها و ویژگی‌های اخلاقی‌اش برایتان صحبت کنم، شاید به گمان برخی غُلُو بیاید و خودستایی. ⚠️ اما آنچه این انسان‌های زمینی را از ما جدا می‌کند و به عاقبتی چون شهادت می‌رساند جمعی از رفتار‌ها، اخلاقیات و منش آنهاست که به لطف خدا شامل حالشان می‌شود و آنها را به عاقبتی چون شهادت می‌رساند. 😍 حجت فرزند نمونه خانه من بود. اهل هیئت و مراسم عزاداری بود و ارادتی خاص به اباعبدالله الحسین (ع)‌ و ایام عاشورا داشت... ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت دوم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 😉 حجت بچه شلوغی بود، ولی نه اینطور که مثلا اذیت کند یا برای مثال شیشه‌ای بشکند و دعوا کند؛ چه در محل و چه در مدرسه. 🤔 یکبار یادم هست معلمشان گوش او را پیچانده بود. حجت آمد و به پدرش گفت و او خیلی ناراحت شد چون می‌دانست بچه ساکتی است. 🚶 رفته بود به مدرسه و به معلم‌شان گفته بود : چرا او را کتک زدی؟ گفته بود : پسر شما موشک درست می‌کند و به سقف کلاس می‌زند. 🌸 پدرش گفته بود : 😒 مگر سقف پایین آمده بود؟ باید نصیحتش می‌کردی و به من می‌گفتی. گاهی دعوا هم می‌کرد اما من هیچ وقت آنها را تنبیه نکردم. تنبیه بیشتر با پدرشان بود. من البته عصبانی می‌شدم ولی کتک نمی‌زدم. بیشتر تهدید بود. 🌹 حجت رو در همین مدرسه محل ثبت‌نام کردیم و چون نزدیک بود خودشان می‌رفتند و می‌آمدند. ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت سوم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 💠 روابط عمومی بالایی داشت. هیئتی به نام «جوانان متوسل به حضرت زهرا (س)» تشکیل داده بود و چند گروه هم در فضای مجازی داشت که البته آنجا به اسم «طاها» او را می‌شناختند و حتی بعد از شهادتش هم که بعضی از دوستانش به منزل ما می‌آمدند او را به اسم طاها می‌شناختند.   🌸 حجت مومن و متعهد و با اخلاص بود. در اصل در خانواده‌ای بزرگ شده بود که از همان سال‌های دور امام خمینی را بابا صدا می‌کردند. ☺️ همسرم از رزمندگان دوران بود و حال و هوای خانه ما از همان روزهای انقلاب و آغاز جنگ همگام با نظام و همراه مردم بود، از این رو بچه‌ها هم همین طور بار آمده بودند. حجت بسیجی نمونه‌ای بود. بسیاری از فعالیت‌هایی که در پایگاه بسیج و مسجد انجام می‌داد بعد‌ها برای ما مشخص و آشکار شد. او واقعاً شیفته بسیج بود. خودش را وقف کرده بود.    ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت چهارم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 در خانواده ما 2 تا از برادرانم پاسدار بودند و از اول انقلاب وارد سپاه شدند. ✅ البته یکی از دختران و همسرش هم نظامی اند. حجت هم دانشجو بود و در رشته کامپیوتر تحصیل می کرد. 🌸 من خیلی دوست داشتم که درسش را ادامه دهد و البته هر کاری که دوست دارد انتخاب کند، اما چون با داماد ما خیلی رفیق بود با او رفت و عضو سپاه شد و البته درسش را هم ادامه می‌داد. ما هم هیچ مخالفتی نداشتیم. 🌹 حجت سال 90 وارد سپاه سیدالشهداء (ع) شد و در همین پادگان خاتم کار می‌کرد. ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت پنجم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 💠 یکبار پدرش به او گفت : بهتر نیست به شهر بروی و در ستاد لشکر مسئولیت بگیری؟ می‌گفت : کار اداری را هر کسی می‌تواند بکند، اما کار ما اینجا حساس است. مسئول آتش‌بار پدافند بود. در پادگان هم خیلی از او راضی بودند. 🌸 حجت 3-2 بار پیش از آن قرار بود به سوریه اعزام شود اما قسمت نمی‌شد و برمی گشت. بچه‌های من هیچ وقت این قدر از من دور نشده بودند. بیشتر با من درد دل می‌کرد. می‌گفت : 🔴 اگر جنگ بشود می‌روم. و بعد برای اینکه من را راضی کند می‌گفت : مگر شما مسلمان نیستید و نمی‌بینید که حرم حضرت زینب (س) را به آتش می‌کشند و زن‌ها و بچه‌های بیگناه را می‌کشند؟ فردا اگر امام زمان (عج) بیاید چطور می‌خواهید با او روبه‌رو شوید؟ 🌸 من هم راضی بودم و اجازه دادم که برود. ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت ششم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 🔷 می‌خواستیم برایش زن بگیریم. خودش هم می‌گفت که دوست دارد زن بگیرد و حتی از برادر بزرگترش هم اجازه گرفت. 💠 4 بار هم خواستگاری رفتیم، اما دفعه آخر که خواستم از او جواب بگیرم، گفت : حالا بگذارید ببینم چطور می‌شود. ✅ ما رسم نداشتیم که پسر کوچکتر قبل از برادرش ازدواج کند، اما هرچه به آقا مهدی می‌گفتیم بهانه می آورد. به حجت گفتم شما بیا زن بگیر. آخرین جایی هم که به خواستگاری رفتیم به دختر خانم گفته بود که حتی اگر ازدواج هم کند باز به سوریه خواهد رفت.   ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت هفتم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸