eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
868 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
41 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده،محسن حججی،نوید صفری،صادق عدالت اکبری،حامد سلطانی تاریخ تاسیس: 1396/05/29
مشاهده در ایتا
دانلود
از اعضای عزیز کانال از خطه ی خوزستان، بانو یاس کبود؛ خواهر گرامی ؛ همین الان مشهد هستن، تماس گرفتن بهشون گفتم برای شما مهمانان شهدا و حاجاتتون دعا کنند. اِن شاءالله قرار هست باز زنگ بزنند یادتون هستم. حاجاتتون و حاجت این بانوی گرامی روا؛ زیارتشون قبول 🌹 چه قدر دلم تنگ بود برای مشهد😢
✉️ دعوت نامه ✉️ مراسم دعای ندبه به مناسبت سی و هفتمین سالگرد ⏰ ساعت ۷ صبح @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 📆 جمعه، ۹۷/۰۶/۳۰ 💠 مکان : خوزستان، شهرستان باغملک، روستای تکیه، گلزار شهدای تکیه ✉️ ارسالی خواهر بزرگوار شهید
🏴 و روضه ی سوزناک یکی از دوستان کانال از شهر عزیزمان خوزستان (خواهر ، بانو "سلام بر سالار شهیدان حسین جان") برای و دیگه همه فکری میاد برام، خانواده هاشون تا در صدا میکنه میگن بچه مون آمده. 😔 اگه کاری پیش بیاد میگن اگه بچمون بود برامون انجام میداد. 😭 سفره پهن میشه جای خالی بچه شون، از روی عادت همیشه قاشق بشقاب اضافه بیاره ببینه جای جگر گوشش خالیه... چرا این جوانها اینقدر جوان کم سن سال که شهید میشن، مادران پدراشون حالا چقدر میسوزن براشون ای خدا...😭 ❤️ یازینبم... لحظه ای رقیه بهانه بابا گرفت، چطوری دوام آوردی، چطوری خودتو کنترل کردی؟ 😭 رباب تو چی؛ تو چکار کردی، دخترت سرش به بغل نگرفتی؟ چطوری آرومش کردی آروم نشد؟ 🌹 فرزندی انتظار باباش بکشه بیاد، باهاش بازی کنه یا شیرین زبونی کنه، یا شکایت یا تعریف اتفاقات کنه برای باباش، ولی بابانیاد... 🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂 🌹 بانو توی فکر حضرت رقیه (س) بوده که یک دفعه این اتفاق می افته، از زبان خودشون باز نقل می کنم : یه اتفاق عجیب خواب نبودم. اما مثل خواب بود اتفاق افتاد. فکر رقیه بودم، نمیدونم چه شد انگار فلاکس چای میشستم؛ که دو جفت گوشواره دیدم توی فلاکس دو رنگ بودن...😭 🕊 یا رقیه... 🌹 🏴 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
☑️ مراسم استقبال، تشییع و خاکسپاری پیکر شهیدان گلگون کفن 🍃🌹 #شهید_امید_فرجی_زنگنه 🍃🌹 #شهید_علی_سلمانوندی 🍃🌹 #شهید_امید_نریمیسا 🏴 #شهدای_اهواز 📆 دوشنبه ۹۷/۰۷/۰۲، ساعت ۱۴:۳۰ ⚫️ مکان : میدان بختیاری، شهرستان باغملک @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein #شهید_ترور #شهدای_ترور ✉️ ارسالی خواهر بزرگوار #شهید_عبدالبابا_کردیان، خوزستان، باغملک 📆 #تاریخ_شهادت : ۹۷/۰۶/۳۱
🕊 #شهادت_عنایت_خداست ، همراه با #شهید #دفاع_مقدس #شهید_عبدالبابا_کردیان از خطه ی خوزستان سرزمین عشق و ایستادگی 💠 خلاصه ای از زندگی و #لطف_شهید به کسانی که به ایشان برای حاجاتشون متوسل شدند، در کانال به یاد #شهید_محسن_حججی eitaa.com/shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 📆 از جمعه ۹۷/۰۷/۱۳ ✅ اطلاع رسانی کنید...
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 11 مهر 1338 عبدالبابا بدنیا آمدند، اسم پدرش مرحوم حاج علی سینا و مادرش خدا بس علیزاده هست. 💠 در روستایی در 20 کیلومتری شهرستان باغملک استان خوزستان بدنیا آمدند، روستای تکیه. 31 شهریور 60 دهلاویه - سوسنگرد، در جنگهای چریکی در روستای جولانه، در حمله هوایی نیروهای عراقی با اصابت ترکش توپ دور برد دشمن به بدنش به درجه شهادت رسیدند. پیکر مطهرش در همان جا جاماند، زیرا دشمن آن منطقه را تحت سیطره و تصرف خویش درآورده بود. 😭 جسم تکه تکه شده ی شهید عبدالبابا به مدت 56 روز در روستای جولانه از منطقه ی دهلاویه باقی ماند. ✅ بعد 56 روز جوانان جان برکف ایران رزمندگان اسلام در نبردی سنگین با دشمن، منطقه را از دست دشمن تصرف کردن. گروه تجسس باقی مانده پیکر سوخته ی شهیدعبدالبابا از طریق پلاک شناسایی کردند. 😔 پلاک و تکه های استخوان داداشم بود فقط... ✍ : خواهر عزیز شهید 🍂🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت اول 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🎁 عبدالبابا تولدت مبارک برادر 🎁 ۱۱ مهر ولادت شهید @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein متولد خطه ی خوزستان سرزمین عشق و ایستادگی
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 💠 بعد از واقعه ی جان گداز ۷ تیر ۱۳۶۰ که عبدالبابا به مرخصی آمده بود، در حالی که روزنامه ای بامحتوای شرح شهادت شهید دکتر بهشتی و ۲۷ تن از یاران باوفایش همراهش بود؛ صحنه ی شهادت شهدا ۷ تیر را برای خانواده توضیح داد. ✅ همه از توطئه های دشمنان خارجی و داخلی نگران بودند، ایشان باامیدی بی نظیر، اراده ای راسخ و استوار و چهره ای باصلابت گفتند : ✊ هنگامی که کشور جمهوری اسلامی ایران به لطف پروردگار دارای رهبری وارسته و شجاع همچون امام خمینی و منجی عدالت گستری به نام آقا امام زمان (عج) و لشکر جان برکف و بسیجی دارد جای هیچ گونه نگرانی نیست. ✍ : خواهر عزیز شهید 🍂🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت دوم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 👤 حاج عبدالحسین کردی از همسایگان و از بستگان شهید چنین نقل میکند : "هنگامی که 10ساله بودم و افتخار همسایگی حاج علی سینا کردیان را داشتم، در روزهای پایانی شهریور ماه همراه همه ی اقوام برای ملاقات عبدالبابا به منزل آنان رفته بودیم. برای ما خاطره تعریف میکرد و همگی لذت میبردیم." 📆 چند روز بعد که عبدالبابا میخواست به جبهه بره و مادر خانه نبود؛ میتونست عبدالبابا بدون خداحافظی بره. ولی عبدالبابا نزد مادر رفت و مادر° فرزند چنان همدیگر رو در آغوش گرفته بودن، که گویا آخرین دیدار است. 😔 باهم درد دل کردن و عبدالبابا در پایان با صدایی محزون گفت حلالم کن. ❤️ به مادر سفارش من کردن که حواسش به من باشه خوب مواظبم باشه تا برادرم برگرده. گفت : توران مال منه تا برگردم. 🌹 مادر اشکهاش پاک کرد و رفت... ✍ : خواهر عزیز شهید 🍂🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت سوم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 💠 باز همان بغض همیشگی رفتن به جبهه تمام حنجره ها را خفه میکرد، مادر میخواست به پسرش بگوید : "عبدالبابا عزیز مادر برگرد. من دیگرطاقت دوری ات ندارم." 🌹 پدر میخواست غرورش را زیرپا بگذارد و در مقابل همه ابراز احساسات کند. 😔 خواهران و برادران بانگاهی حسرت بار آرزوهایشان را در قوت بازوی برادر دست یافتنی میپنداشتند و دل دیده از دیدارش بدنمیداشتند. کسی یارای رفتن در مقابل او را نداشت، تا مانع رفتن او به جبهه شود. ❤️ عبدالبابا از کوچکترین فرست استفاده کرد و آنان را وداع گفت و گویی از نظرشان ناپدیدشد، ولی هیچ گاه از دلشان محو نشد... ✍ : خواهر عزیز شهید 🍂🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت چهارم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸