3.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این همون #مردیه که #لرزه به تن دشمنا مینداخت...
همون کسیکه اسم گردان #فاطمیون لشگر #عمار میومد دشمن یکی دو خط عقب میکشید
حالا ببینین با بچه ها چجوری #عاشقانه بازی میکنه
شهید #مصطفی_صدرزاده
#سیدابراهیم
#فرمانده_دلها
@shahid_mostafasadrzadeh
#مصاحبه_با_پدر_شهید_مصطفی_صدرزاده
🔴قسمت سوم
🍂در وصیتش نوشت «عمه سادات! گذشت روزی که به شما و اولادتان جسارت کردند، خون ِ ناقابلم تقدیم شما»
🌟پدر این شهید مدافع حرم ادامه میدهد و میگوید: او در ادامه وصیتش گفته بود فقط و فقط خط ولایت را ادامه بدهید. گفته بود فقط همین خط را جلو بروید که پیروزی نزدیک است. در پایان وصیتنامهاش با حضرت زینب(س) صحبت میکند و میگوید آن روز گذشت که به شما و اولاد شما جسارت کردند امروز تشیع به قدری قدرتمند شده است که پاسخ هر جسارت و اهانتی را خواهد داد و دیگر نمیگذارد به راه سرخ شهادت و تشیع توهین شود و در نهایت گفته است خون ناقابلم را تقدیم شما میکنم.
🌺شادی روح سید ابراهیم صلوات 🌺
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتی_از_سید_در_سال۸۸
🔴 جانباز فتنهی سبز، شهید مدافع حرم شد
🔹دو سه روز اول شاید میشد گفت یه سریا گول خورده بودند ولی بعدش عوامل حرفهای اومده بودن برای براندازی
🔹یکی از بچههای بسیجی میگفت من دیدم آقای مهدی هاشمی تراول میداد؛ من خودم خانم فائزه هاشمی رو دیدم
🔹با دسته کلنگ زدن تو سر شهید مصطفی صدرزاده، مصطفی بیهوش شد؛ چاقو رو فرو میکردن تو بدن مصطفی، بردنش تو اتوبوس اورژانس، سنگ زدن شیشه اتوبوس رو شکوندن، گفتن اتوبوس رو آتیش میزنیم
🔹قسمت بود به دست داعش وطنی مجروح بشه و به دست داعش خارجی شهید ...
#روایت_فتنه
@shahid_mostafasadrzadeh
کتاب_شهیدجمهور_«شهید_رئیسی_در_نگاه_مقام_معظم_رهبری»1_1.pdf
حجم:
2.25M
فایل کتاب شهیدجمهور «شهید رئیسی در نگاه مقام معظم رهبری»
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
برای اولین بار که مصطفی
#مجروح شده بود، آوردنش بیمارستان بقیه الله .
وقتی برای ملاقات رفتیم ، گفتیم #مصطفی صدرزاده اینجا بستری است؟
گفتن ما اینجا به این اسم کسی نداریم😳
وقتی تماس گرفتیم ،گفتن:
بگید #سید_ابراهیم_احمدی ☺️🌹 وقتی رفتیم داخل اتاق مصطفی ، کلی خندیدیم .☺️💕 بعد مصطفی دستبند بیمارستان را، به #باباش نشون داد ، گفت:
#دورت_بگردم مهم اینه که گفتم فرزند #محمدم👏💕👏 🌹 ✨🍃
@shahid_mostafasadrzadeh
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باید یاد بگیریم حیدری بجنگیم...
#کليپ اموزش های شهید #مصطفی_صدرزاده ...
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💕خاطره ایی از مادر #شهیدصدرزاده 💕
💚#مصطفی باوجود مشغله ای که داشت،
اگر فرصتی دست می داد ،از کمک کردن در کارهای خونه، دریغ نمی کرد.
یه روز که منزل #پدربزرگ بود بعد از ناهار مشغول شستن #ظرفها میشه .👏 #عمه ی مصطفی اصرار میکنه بیا کنار ، خودم ظرفها رو می شورم .🌹 مصطفی با لحن #طنز همیشگی میگه
#عمه بعدا #روایت_فتح اومد ،
بگو ظرف هم می شست.☺️
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#بهار 71رفتیم #شوشتر زادگاه مصطفی .. خدمت #پدربزرگ و #مادربزرگ و عمه ی مصطفی
درطول مسیر بچه ها باهم دعوا می کردن که کی باید کنار #پنجره بشینه .☺️ چون #مصطفی بد ماشین بود به بچه ها گفتم:
بذارید تمام مسیر کنار پنجره باشه ❣
وقتی رسیدیم شوشتر بچه ها گفتن:
دیگه نوبت ماست .😐 بابا به مصطفی گفت: اجازه بده داداش
بشینه کنار پنجره،
مصطفی گفت: من حالم بد میشه بابا،
گفت: حالا که حالت بد میشه بقیه راه رو
پیاده بیا خونه ی عمه ،😳 مصطفی گفت :پس منو پیاده کنید😐
خودم میام ،اولش فکر کردیم میخواد
ما رو بترسونه ولی اصرار کرد که پیاده بشه
پدرش هم برای تنبیه، او را پیدا کرد ،😔 من خیلی ناراحت شدم گفتم:
این چه کاری بود کردی؟ گفت: نگران نباش، الان از این
خیابون فرعی میرم دور میزنم سوارش میکنم ،
وقتی دور زدیم #مصطفی رو ندیدیم😳
انگار دنیا #توسرمون خراب شد گفتم:
مگه ممکنه رفته باشه ؟؟؟ تمام مسیر رو بادقت نگاه کردیم ،
اثری ازش نبود😔
وقتی رسیدیم منزل عمه ی مصطفی هر چه زنگ زدیم کسی در رو باز نکرد،
متوجه شدیم خونه نیستن ،#حالم خیلی بد شد فقط می گفتم مصطفی #دورت بگردم کجایی،🌹 که دیدم از دیوار منزل عمه اومد بالا و
گفت :من که گفتم: خودم میرم
گفتم آخه چطور خودتو رسوندی؟؟؟ گفت: به یه موتوری گفتم منو برسون به منزل استاداحمدمکانیک( شوهرعمه )
بعد منو رسوند در خونه عمه ،
من که گفته بودم خودم میام
چرا #نگران شدید؟ این #جسارت در حد یه بچه شش ساله نبود و
اشتباه ما این بود که فکر
می کردیم مصطفی بچه است....❣🌹❣
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh