فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تو بهترین بابای دنیایی
🔹وداع سوزناک دختر شهید مدافع امنیت اسماعیلچراغی با پدر شهیدش
@shahid_roohollah_ghorbani
پيامبر صلي الله عليه و آله:
مشورت دژى در مقابل [هجوم] پشيمانى و مايه ايمنى از سرزنش است
المُشاوَرَةُ حِصنٌ مِنَ النَّدامَةِ و أمنٌ مِنَ المَلامَةِ
نثرالدّر، جلد 1، صفحه 183
@shahid_roohollah_ghorbani
🌹شهیدی که بچه ها برایش بیشتر از بزرگترهایشان اشک میریختند❗
با بچهها واقعاً بچه بود. وقتی به خانهاش میرفتیم تا صبح با بچهها بازی میکرد و آرام و قرار نداشت. هر موقع میخواستیم بیاییم تهران و به بستگان سر بزنیم بچهها میپرسیدند: "دایی یدالله هست که میرویم تهران؟ اگر نیست صبر کنیم او بیاید و بعد برویم تا او را هم ببینیم."، اینقدر بچههایم به او علاقه داشتند. وقتی هم به تهران میرفتیم بچهها اصرار میکردند اول به خانه دایی یدالله برویم...
سالروز شهید والا مقام #شهید_یدالله_قاسم_زاده🌹
@shahid_roohollah_ghorbani
با سلام☘
به در خواست شما دوستان برای معرفی شهید روح الله قربانی در کانال
از امروز
روزی یک پست مربوط به زندگی نامه شهید روح الله قربانی خواهیم گذاشت🌸
کانال شهید روح ا... قربانی به دوستانتون معرفی کنید❣
#التماس_دعا
@shahid_roohollah_ghorbani
💠تصویری از شهید داود جعفری در کنار رهبر معظمانقلاب
صبح روز گذشته سرهنگ پاسدار داوود جعفری از مستشاران نیروی هوافضای سپاه در سوریه، توسط ایادی رژیمصهیونیستی با انفجار بمب کنار جادهای در حوالی دمشق به شهادت رسید.
@shahid_roohollah_ghorbani
#پخش_زنده وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم داود جعفری
⏰امروز ، چهارشنبه ۲ آذر حوالی ساعت ۱۹
از کانال روبیکا :
ruboka.ir/tafahoseshohada
و کانال ایتا :
eitaa.com/tafahoseshohada
🌹اینجامعراجشهداست👇
@tafahoseshohada
کانال رسمی شهید روحالله قربانی
با سلام☘ به در خواست شما دوستان برای معرفی شهید روح الله قربانی در کانال از امروز روزی یک پست مر
🍃﷽🍃
#زندگینامه_شهید_روحالله_قربانی
(قسمت اول ۱)
خرداد ماه سال ۶۸ بود. پدر و مادر هر دو چشم انتظار تولد پسرشان بودند.
مریم السادات از مدتها قبل اسمش را انتخاب کرده بود. دوست داشت اسم پسرش را «عباس» بگذارد.
محرم که میشد، دلش پرمیکشید برای شنیدنِ اسمِ عباس.
با همسرش مشورت کرد. حاج داوود هم عاشق اسمِ عباس بود.
اولِ خرداد چشم انتظاری پدر و مادر به پایان رسید. آنها صاحب فرزندی زیبا شدند. به نظر عباسشان چون ماه میدرخشید.
حاج داوود رفت سراغ گرفتن شناسنامه. اما نمیشد که نمیشد. هربار به یک بهانه. انگاری حکمتی در کار بود.
عباس ۱۴ روزش بود که پدر و مادرش عزا دار شدند. نه تنها پدر و مادرش، بلکه کل ایران عزادار شد.
امام و مقتدایشان جهان خاکی را ترک کرده بود.
پدر و مادر به کودک ۱۴ روزه شان نگاه میکردند. اسم عباس را خیلی دوست داشتند اما داغی که #امام بر دلشان گذاشته بود، فقط با تغییر نام پسرشان التیام مییافت.
عباس شد روح الله... #روحالله_قربانی
ادامه دارد...
@shahid_roohollah_ghorbani
💞امام حسین علیه السلام:" سرتورا میبرند اما درد ندارد...."❗❗
قبل از شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده میشود.او بیدار میشود و مجدداً به خواب میرود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که میفرماید:
«عزیز من💗! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت»
. چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(علیهالسلام)💗 شتافت...💞
سالروز شهادت شهید بی سر #ذوالفقار_حسن_عزالدین🌹
@shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روحالله قربانی
🌷🌷🌷 شهید روحالله قربانی در کودکی... @shahid_roohollah_ghorbani
🌷﷽🌷
#داستان_زندگی_شهید_روحالله
(قسمت دوم ۲)
آرام و بی صدا با اسباب بازیهایش بازی میکرد.
مادرش یواشکی از آشپزخانه نگاهش کرد.
#روحالله همچنان مشغول بازی بود و حواسش به نگاه مادر نبود.
مریم السادات همینطور به روح الله خیره شده بود. به نظرش پسرش خیلی معصوم بود.
طاقت نیاورد. از آشپزخانه آمد بیرون و روح الله را بغل کرد. سر و صورتش را غرق بوسه کرد.
روح الله با تعجب به مادرش نگاه میکرد. باز زبان کودکانه اش گفت: چی شده مامان؟
مادرش لبخند زد و گفت: روح الله جان، پسرم تو خیلی معصومی...
من برات دو تا آرزو دارم. دلم میخواد یا #طلبه بشی یا #شهید
روح الله همانطور به مادرش خیره شده بود. بچه بود اما این حرف مادرش برای همیشه در ذهنش ماند.
طلبه یا شهید....
ادامه دارد...
@shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روحالله قربانی
🌷🌷🌷 شهید روحالله قربانی در کودکی... @shahid_roohollah_ghorbani
شهید #روحالله بین دوقلو های همکلاسیش
در بوسنی
@shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روحالله قربانی
شهید #روحالله بین دوقلو های همکلاسیش در بوسنی @shahid_roohollah_ghorbani
🌷﷽🌷
#داستان_زندگی_شهید_روحالله
(قسمت سوم ۳)
روح الله دوم دبستان بود که از صحبت های پدر و مادرش فهمید که باید چند سالی را خارج از ایران زندگی کنند.
مقصد ماموریت پدرش بوسنی بود.
روح الله دوست نداشت از مدرسه اش برود و از دوستانش جدا شود اما مجبور بود.
همراه خانواده راهی کشور غریب شدند. روح الله اما خیلی زود با محیط وقف پیدا کرد.
در مدرسه دوستان جدید پیدا کرد. هر زمان هم که کار پدرش کمتر بود با خانواده به گردش می رفتند.
روح الله در همان سن کم حدود شرعی را رعایت میکرد و این موضوع از چشم پدر و مادرش دور نمیماند.
مثلا هیچگاه به صورت نامحرم نگاه نمیکرد. هنوز خیلی مانده بود به سن تکلیف برسد. اما هم نمازهایش را میخواند هم به حلال و حرام خیلی مقید بود.
این رفتارهایش را از پدر و مادرش الگو برداری کرده بود. عاشق مادرش بود که در کشور غریب چادرش را زمین نگذاشته بود.
به همین خاطر سعی میکرد خودش هم مانند یک مسلمان واقعی رفتار کند.
موفق هم شد.
ادامه دارد...
@shahid_roohollah_ghorbani
اصلا امروز هرطور که میخواهد بچرخد!
همین در فکر شما بودن حالم را خوبِ خوب میکند...
#روزتون_منور_به_نگاه_شهدا
@shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روحالله قربانی
شهید #روحالله بین دوقلو های همکلاسیش در بوسنی @shahid_roohollah_ghorbani
🌷﷽🌷
#داستان_زندگی_شهید_روحالله
(قسمت چهارم ۴)
بوسنی آب و هوای خوبی داشت. جنگلهای دلانگیزی که بسیار باصفا بود.
روح الله عاشق کلاس قرآن هایی بود که در جنگل برگزار میشد.
همیشه با مادرش به کلاسها میرفت و عضو فعال کلاس بود.
وقتی قرآن هایی که حفظ کرده بود بلند و با صوت زیبا میخواند همه مجذوبش میشدند و برایش صلوات میفرستادند.
بعد از کلاس هم با دوستانش جمع میشدند و بازی میکردند.
روح الله خیلی زود به شرایط زندگی در بوسنی عادت کرده بود. چند سالی آنجا زندگی کردند و در پایان ماموریت پدرش به ایران برگشتند.
روح الله درسش را به خوبی میخواند. مادرش همیشه به درسهایش نظارت داشت. به همین خاطر روح الله همیشه شاگرد ممتاز کلاسشان بود.
مادرش که فهمید به خطاطی علاقه دارد دستش را گرفت و برد کلاس خط ثبت نامش کرد.
روح الله انقدر در هنر استعداد داشت که خیلی زود خطاط خوبی شد.
ادامه دارد...
@shahid_roohollah_ghorbani
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
''دومین سالگرد شهادت
دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده''
روحششادوراهشپررهرو🌱
#شهید_محسن_فخری_زاده
@shahid_roohollah_ghorbani
﷽
💛خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
🌸فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
💛شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا
🌸تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی
💐ولادت با سعادت بانوی صبر و استقامت،بنت امیرالمؤمنین،حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار مبارکباد❤️
#میلاد_حضرت_زینبعلیهاالسلام💫💞
#روز_پرستار💫💞
#تبریڪ_و_تهنیٺ_باد💫💖
@shahid_roohollah_ghorbani