🍃🌷
#خاطره
به مغازه پارچه فروشی رفت و دوقواره پیراهنی خرید.
چند روز بعد دوباره رفت و دو پارچه پیراهنی دیگر خواست.🙄
پارچه فروش گفت: «پسرم تو تازه دوتا قواره ازمن خریدی. این پارچه ها دولتیه و نمی شود بیش از اندازه به کسی بدیم.»😕
#ابراهیم سکوت کرد.
یکی از رفقا که همراهش بود گفت: «حاجی، این آقا ابراهیم دوتا پیراهن های قبلی را #انفاق کرده. بعضی بچه های زورخانه لباس های آستین کوتاه می پوشند و یا وضع مالیشان خوب نیست، ابراهیم پارچه هارا برای آنها میخرد.»☺️
نقل از:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#زندگی_به_سبک_شهدا
#سلام_بر_ابراهیم...
@shahid_sajad_zebarjady