🍃🌷
#خاطره
به مغازه پارچه فروشی رفت و دوقواره پیراهنی خرید.
چند روز بعد دوباره رفت و دو پارچه پیراهنی دیگر خواست.🙄
پارچه فروش گفت: «پسرم تو تازه دوتا قواره ازمن خریدی. این پارچه ها دولتیه و نمی شود بیش از اندازه به کسی بدیم.»😕
#ابراهیم سکوت کرد.
یکی از رفقا که همراهش بود گفت: «حاجی، این آقا ابراهیم دوتا پیراهن های قبلی را #انفاق کرده. بعضی بچه های زورخانه لباس های آستین کوتاه می پوشند و یا وضع مالیشان خوب نیست، ابراهیم پارچه هارا برای آنها میخرد.»☺️
نقل از:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#زندگی_به_سبک_شهدا
#سلام_بر_ابراهیم...
@shahid_sajad_zebarjady
🕊🍂
✨ #خاطرات_شهــــدا
🍃راوی: برادرشهید
محمودرضا هرچه داشت از فرهنگ ایثار و شهادت بود.... میراث فرهنگی دفاع مقدس را دوست داشت، مجموعه #کتابهایش را خوانده بود.... #همپای_صاعقه را واو به واو خوانده بود. تقریبا همه کتابخانهاش به جز چند کتاب، کتابهای دفاع مقدسی بود #خاکهای_نرم_کوشک را با علاقه بسیاری خواند ، سری #به_مجنون_گفتم_زنده_بمان، #ویرانی_دروازه_شرقی، #ضربت_متقابل، #سلام_بر_ابراهیم و این کتابهایی که در دسترس همه است.....
تقریبا تا آخرین کتابهایی را که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده داشت و گرفته بود.
#کوچه_نقاشها را به من توصیه کرده بود که بخوانم و من هنوز آن را نخواندهام. خواندن این کتاب را چند بار به من توصیه کرد. خیلی او را به وجد آورده بود. به لحاظ روحی ارتباط تنگاتنگی با شهدا داشت. علاقه ی خاصی به بهشت زهرا و مزار شهدا داشت.
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌹🍃
#یــادشهـــداباذڪـرصلــــوات
🚩| @shahid_sajad_zebarjady