📸 آلبوم تصاویر سردار شهید #غلامعباس_حسینی جانشین معاونت طرح و عملیات قرارگاه کربلا و نجف و مسئول واحد طرح و عملیات لشگر ویژه ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس
#قسمت_پنجم
🆔 @shahid_sayafzadeh
📌غلامعباس سلوکش را در گمنامی پیدا کرده بود...
🎙روایت سید بهرام حسینی برادر سردار شهید #غلامعباس_حسینی جانشین معاونت طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از روزهای غیرت و شجاعت 👇👇👇👇
https://www.javanonline.ir/fa/news/1058691/غلامعباس-سلوکش-را-درگمنامی-پیدا-کرده-بود
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙روایت سردار سرتیپ پاسدار حاج #احمد_غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از سردار شهید #غلامعباس_حسینی:
#قسمت_اول:
📌لشکر ۲۵ کربلا برای شرکت در عملیات کربلای ۱ که پاسخی بود به استراتژی دفاع متحرک عراق، در قالب قرارگاه نجف به مهران رفت. این عملیات سکوی پرواز غلامعباس بود.
🔸غلامعباس از آغاز جنگ تحمیلی بدون تلف کردن وقت، آمد جبهه و بهموقع رسید و در درگیری ذوالفقاری شرکت کرد. آن موقع نیروهای بعثی هجوم آورده بودند و قصد ورود به جزیره و تصرف آبادان را داشتند. در عملیات شکست حصر آبادان هم بین مجموعه نیروهای سپاه آبادان خیلی فعال ظاهر شد، اما اوج فعالیتهای غلامعباس سالها بعد بود، سالهایی که تجربههای ناب جنگی، او را تبدیل کرده بود به یک نیروی خوشفکر.
🔹 در عملیات خیبر و ورود به مجموعه معاونت عملیات قرارگاه کربلا، هیبت یک نظامیِ خبره در رفتار و گفتار و تصمیمات غلامعباس دیده میشد. پس از عملیات خیبر، قرارگاه به منطقه کردستان منتقل شد و هماهنگی محورها به غلامعباس واگذار شد که این کار را کنار شهدایی چون #حسین_امامی، #محمود_خادم_سیدالشهدا و #احمد_سیاف زاده در مناطق مریوان و جوانرود به عهده گرفتند...
#ادامه_دارد...
🆔️ @shahid_sayafzadeh
🎙شهید #غلامعباس_حسینی به روایت سردار غلامپور:
#قسمت_دوم:
🔰 ویژگیهای برجستهاش نظم کمنظیر، جدیت در کار، فعالیت فراوان و ذکاوت او بود. در همان زمانها، من و سردار #مرتضی_قربانی بهعنوان جانشین قرارگاه کنار هم کار میکردیم. ویژگیهای غلامعباس کنار تقوایی که در رفتار و کردارش دیده میشد توجه همه بهویژه مرتضی را جلب کرد. این رفتارها بود که کمکم غلامعباس را یارِ همراه و مورد مشورت مرتضی کرد، مرتضایی که خودش یک فرمانده تمامعیار بود.
⭕️ جبهه غرب و کردستان، مشکلات زیادی داشت. سردی هوای منطقه و صعبالعبور بودن جادههای مناطق جنگی غرب، کسی را بهسمت خودش نمیکشید. بهعلاوه، خیلیها بهدلیل اهمیت نبرد در جنوب، به جبهه غرب علاقهای نشان نمیدادند ولی اینها هیچ تأثیری در غلامعباس نداشت. دیدگاه شاخص و بارز او «عمل به تکلیف و رضایت به انجام صحیح وظایف» بود.
🔶️اما غلامعباس برای همیشه در غرب نماند و ضرورت جنگ ایجاب کرد که او در آستانه عملیات بدر، بهعنوان مسئول نیروهای پیشقراول برای بررسیهای ابتدایی، از قرارگاه کربلا به جنوب بیاید. در جنوب تیمهایی برای طراحی و آمادهسازی عملیات شکل گرفته بود. غلامعباس هم در یکی از این تیمها مستقر شد و فعالیتهایش را طبق دستورات فرماندهی، شروع کرد. در همان ایام، غلامعباس پدر شده بود و دختری بهنام فاطمه داشت. وجود فرزندی که تازه متولد شده بود، قابلیت این را داشت که دل خیلیها را بلرزاند و گامهای بسیاری را در این مسیر پرخطر سست کند، اما غلامعباس کسی نبود که هیچ چیز مانع از پیشقدمیاش در میدانهای سخت باشد...
#ادامه_دارد...
🆔️ @shahid_sayafzadeh
🎙روایت سردار سرتیپ پاسدار حاج #احمد_غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از سردار شهید #غلامعباس_حسینی:
#قسمت_سوم:
🔸️با نزدیک شدن عملیات بدر، روزها و شبهای متوالی میشد که غلامعباس نمیخوابید. پوتینهای غلامعباس همیشه مایه شوخی و خنده بچهها بود. من به او میگفتم: غلامعباس! اینها جورابه یا پوتین؟! پوتینش آنقدر کهنه بود که شُل و بیقواره شده بود. آن را دستش میگرفت و مثل جوراب میکشیدش به پا. خیلی اصرار میکردیم، اما او حاضر نبود یک پوتین نو از تدارکات بگیرد. سادگی و کمخواهی در غلامعباس غوغا میکرد. با این حال، رفتارش نسبت به قبل شوخطبعتر شده بود و هربار با شوخی و خنده از انجام این کار شانه خالی میکرد. غلامعباس در این حال و هواها نبود و کمکم داشت توان خودش را در حد یک فرمانده لایق و باتجربه نظامی نشان میداد.
⭕️ عملیات بدر ناکامیهایی هم داشت. ناکامیها موجب شده بود جاده خندق بهطول ۱۴ کیلومتر بهعنوان تنها خشکیِ به دست آمده، در تصرف نیروهای ما باقی بماند، ۱۴ کیلومتر که بهصورت آنتنی در میانه مواضع دشمن فرو رفته بود و پدافندش خیلی دشوار بود. ما حتی نمیتوانستیم شهدا و مجروحانمان را تخلیه کنیم. تخلیه فقط در تاریکی شب ممکن بود، آن هم نه توسط خودروها بلکه توسط خودِ بچهها که خطر میکردند و با استفاده از تاریکی شب میرفتند روی جاده و شهدا و مجروحان را میکشیدند عقب. حالا در چنین شرایط دشواری، فرماندهی این خط و پدافند آن بهعهده غلامعباس بود.
#ادامه_دارد...
🆔 @shahid_sayafzadeh
👈👈👈 #ادامه_قسمت_سوم:
🔰دشمن در تمام مدت فعال بود و خودش را به آب و آتش میزد تا جاده را بگیرد و نیروهای ما را مجبور به عقبنشینی کند. شرایط جاده خوب نبود و ظرفیت و قابلیت مستقرشدن تعداد زیاد نیروها را نداشت و تلاش عراقیها همچنان روی جاده ادامه داشت. اقدامات جنگ الکترونیک برای قطع ارتباط بیسیمی، آتش مداوم برای منع رفت و آمد نیروهای ما و بمباران بیوقفه، پدافند جاده را خیلی سخت میکرد. در بحبوحه این همه دشواری اما، در چهره غلامعباس ردی از فشار مشکلات دیده نمیشد. با این حال، او در تمام مدتِ ارائه گزارش به قرارگاه خاتم و زمانی که با سردار رشید صحبت میکرد، سرش پایین بود و از مشکلات و محدودیتها و سختیهای کار میگفت، مثل اینکه از گفتن سختیها خجالت میکشید.
🔷️با ایستادگی بچهها و تلاش زیاد، بالاخره آن جاده تثبیت شد و معبری شد برای حرکتهای بعدی رزمندگان در عملیاتهای دیگر. این اقدام، کار مهمی بود که نقش غلامعباس و شخصیت محکم او را برجستهتر میکرد. با این همه، غلامعباس در جنوب نماند و به غرب برگشت ولی والفجر۸ در سال ۱۳۶۴ دوباره او را به جنوب کشاند. او بههمراه تعدادی از برادران قرارگاه، مجدداً از کردستان به اروندکنار آمد و مشغول آمادهسازی منطقه برای عملیات والفجر۸ شد. یکی از ویژگیهای خوب غلامعباس توجه زیادی بود که به آموزش نیروهایش میکرد. این توجه را میشد در تذکرهای مداوم و دقیقی دید که هم در آموزش و هم در عمل و در صحنههای واقعی به بچههایش میداد. غلامعباس برای آمادهسازی محیط و آموزش نیروها نکات مهمی را به آنها تذکر میداد. با اینکه سرش خیلی شلوغ بود و کار داشت و مدام مشغول عملیاتهای نظامی بود ولی از مطالعات عقیدتی و معارفی هم غافل نمیشد. او تا آخر، شخصیتش را که شبیه یک طلبه علوم دینی بود، حفظ کرد.
🟣 عملیات والفجر۸ شروع شد، عملیاتی که با همه دشواریها ما را به فتحالفتوحی کمنظیر رساند. غلامعباس که حالا بهعنوان جانشین فرمانده عملیات قرارگاه شناخته میشد، مثل یک فرمانده باتجربه طرف مشورت لشکرها و تیپهای عملیاتی قرار میگرفت. با اینکه تصرفات رزمندگان ما در فاو تثبیت شده بود، اما عراقیها در قسمتی از جاده استراتژیک فاو ــ بصره خودشان را به مواضع ما نزدیک کرده بودند و بهشدت آن را تقویت میکردند. موضع دشمن خیلی وسیع نبود ولی برای آینده، یک تهدید جدی به حساب میآمد. فرماندهی قرارگاه به این نتیجه رسید که این منطقه باید از تصرف دشمن خارج شود چون ممکن بود خیلی زود به جای پایی برای شکستن خطوط خودی تبدیل شود.
🟠سردار #مرتضی_قربانی پس از عملیات بدر و پیش از عملیات والفجر۸، فرمانده لشکر ۲۵ کربلا شده بود و در این فاصله، یک نقشه اساسی برای غلامعباس داشت. مرتضی تصمیم گرفته بود غلامعباس را معاون فرماندهی عملیات لشکر ۲۵ کند. غلامعباس هم غیر از پذیرش این مسئولیت چارهای نداشت. در این شرایط، مأموریتی به قرارگاه واگذار شد و مسئولیت غلامعباس، آغاز همکاری در یک عملیات بود برای برداشتن فشاری که عراقیها از موضع خودشان روی بچههای ما گذاشته بودند. بررسیهایی صورت گرفت و قرار شد کار در یک شبی انجام بگیرد و حتماً هم به نتیجه برسد...
#ادامه_دارد...
🆔 @shahid_sayafzadeh
روایت سردار سرتیپ پاسدار حاج #احمد_غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از سردار شهید #غلامعباس_حسینی:
#قسمت_چهارم:
🔺در شب مورد نظر در حالی که نیروهای لشکر ۲۵ کربلا زیر آتش بودند، همه چیز آماده بود تا عملیات شروع شود که مرتضی تصمیم جدیدی رو کرد. مرتضی هدایت آن عملیات را به غلامعباس واگذار کرد. خیلیها باورشان نمیشد. نه اینکه به غلامعباس بیاعتماد باشند؛ بلکه سختی کار را میدیدند. عملیات با فرماندهی غلامعباس در حالی که مرتضی همهچیز را زیر نظر داشت شروع شد. غلامعباس در عین ناباوری، عملیات را بهخوبی فرماندهی و هدایت کرد.
💢 لشکر ۲۵ کربلا تابستان همان سال، برای شرکت در عملیات کربلای ۱ که پاسخی بود به استراتژی دفاع متحرک عراق، در قالب قرارگاه نجف به مهران رفت. لشکر عاشورا عملیات موفقیتآمیزی انجام داد و مناطقی را که دشمن بعثی تصرف کرده بود مجدداً پس گرفت و تلفات زیادی به آنها وارد کرد. با این حال، این عملیات سکوی پرواز غلامعباس بود به دیار ملکوت و قرب به دوستان شهیدش.
🔻تقدیر چنین شد که در این عملیات، بوسههای چند ترکش گلوله توپ بر پشت سرِ غلامعباس، او را از ما بگیرد. و اینچنین، گلزار شهدای اهواز مدفن بزرگمرد دیگری از سلاله جهادیان حسینیتبار شد.
#قسمت_پایانی
🆔 @shahid_sayafzadeh
⭕️ زندگانی شهید #غلامعباس_حسينی از دیدگاه همسرش:
#قسمت_اول
🔰شهید حسینی نسبت به جبهه و جنگ مسئولیت زیادی را حس میکرد و دوست داشت که همیشه به انقلاب و جنگ کمک کند و این مسئله را یکی از وظایف خود میدانست، وظیفهای شرعی که تمام تلاش و زندگیاش را صرف انجام دادن آن میکرد. حتی در مراسم ازدواج این مسئله را عنوان کرد و گفت که هیچ چیز نمی تواند مانع رفتن من به جبهه شود.
🔸من به دنبال یک مکمل هستم که مرا برای رسیدن به هدفم(الله) کمک کند صرفا نه یک عامل بازدارنده...
🔺شهید غلامعباس اخلاقی بسیار نیکو داشت، بسیار کم حرف بود و تبسم بر لب داشت. در او جز پاکی واخلاص چیزی نمی دیدی؛ غلامعباس فردی بسیار ساده و بی تجمل بود چه در ظاهـــــــــر و چه در باطن و دوست داشت که زندگی را از همان ابتدا با سادگی و دور از رنگ و ریا آغاز کند به همین دلیل مراسم ازدواج ایشان بسیار ساده برگزار شد.
🔹ایشان بسیار صبور و با استقامت بود و در مقابل مصائب و مشکلاتی که با آن مواجه میشدند با متانت برخورد میکردند و همیشه از آرامش خاصی برخوردار بودند؛ انگار که خداوند سکینه الهی را به او عطا کرده باشد.
#ادامه_دارد
🆔 @shahid_sayafzadeh