سقای آب و ادب: فرازهایی از زندگی سقای کربلا
#سقای_آب_و_ادب
#سید_مهدی_شجاعی
#کتب_محرم
#اهل_بیت
💧معرفی:
بی اختیار حالت دگرگون می شود و زمزمه می کنی: عمو جونم، عموی مهربونم! عموجونم … و اشک است که…
در عراق مردم چه شیعه چه سنی، قسم های راستشان “به #حضرت_عباس” است و چنان از این آقا می ترسند و دوستش دارند وچنان به این آقا امید دارند و تکیه می کنند که همه را متحیر می کند.
داستان این کتاب داستان این آقاست.
بریده کتاب🖌
اکنون و از ساعتی پیش تا کنون، هر کودکی که می گوید: آب. سکینه می گوید: عمو. و آنقدر مفهوم آب و عمو به هم گره خورده است که یکی از بچه ها تا می پرسد: اگر عمو آب نیاورد؟ سکینه پاسخ می دهد: مگر ممکن است عمویمان ابوالفضل کاری را بخواهد و نتواند؟
عباس برای سکینه تجسم همه ی آرمان های دست نیافتنی است، تجسم همه ی قهرمان های ابدی و ازلی است. عباس برای سکینه تجسم علی است. سکینه عباس را فقط دوست ندارد او را مرشد و مراد می شمرد و مریدانه به او عشق می ورزد.
#سقای_آب_و_ادب
#حضرت_ابوالفضل(ع)
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
دلگویه
روز جانباز رو به حضرت آقا
هم تبریک میگیم😍
۲ نفر تو این جهان شبیه ترین
وضعیت جانبازی رو به رهبری داشتند...
یکی حاج قاسم نازنین بود
یکی شهید خرازی...
آقا همیشه با لبخند به دستهای
مجروحشون نگاه میکرد...
یکبار وقتی شهید خرازی
تلاش کرد تا درد دست جانبازش رو
از نگاه رهبری پنهون کنه...
آقا لبخند زدن و گفتند:
من درکت میکنم...
شبهایی که استرس داری...
درد عصبش...
امون رو میبره....
امیدوارم درد عصبی این روزگار...
بار شونه های رهبری نشه..
#روز_جانباز مبارک_آقا
#میلاد_حضرت_ابوالفضل
#حضرت_عباس
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98