سلام، غریبتر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زائر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
#شهادت_امام_حسن_مجتبی ع🖤🍂
#تسلیٺ_باد🍂💔
کتاب قصه کربلا نوشته مهدی قزلی برشهایی از زندگانی امام حسین (ع) از آغاز تا پرواز است.
🥀واقعه کربلا یکی از اتفاقات فراموش نشدنی تاریخ شیعیان است که با گذشت سدهها هنوز هم تازگی دارد و هر شنوندهای را در هر نقطهای از کره خاکی تحت تاثیر قرار میدهد.
🥀 در کربلا اتفاقات دلخراش زیادی افتاد که هنوز هم عده زیادی از مفسران تاریخ از تحلیل همهجانبه آن عاجزند و هر بار فقط گوشههایی از آن واقعه بزرگ را تجزیه و تحلیل می کنند، زیرا اوج فداکاری و ایثار سالار شهیدان، حسین بن علی (ع)، خاندان و یاران وفادارش به اندازهای عظیم و گسترده است که نمی توان در یک یا چند مراسم سخنرانی یا یک یا چند کتاب آن را با همه گستره و ابعادش توضیح داد.
🥀قصه کربلا شامل ده فصل است که تاکنون به صورت مجموعه ده جلدی و کتاب صوتی هم منتشر شده است. فصل اول به زاده شدن و رویدادهای سالهای نخستین زندگی امام حسین(ع) میپردازد و در ادامه به روایت زندگی یاران امام و وقایع عاشورا میپردازد.
قزلی در این اثر سعی نموده با گزینش وقایع تاثیرگذار از رویداد بزرگ تاریخ شیعه به روایت گوشه هایی از آن واقعه تاریخی بپردازد.
#معرفی_کتاب
#قصه_کربلا
🥀حسین که تنها ماند در آن سرزمین بلا، سمت دشمنان رفت و گفت: کسی
هست که دشمنان را از حرم رسول خدا دفع کند؟ خداپرستی هست که از
خدا بترسد و به ما کمک کند؟ فریادرسی هست که به امید ثواب خدا یاري
مان کند؟
🥀یک دفعه شنید که صداي زن ها و بچه ها به گریه بلند شد. برگشت سمت
خیمه ها. زن ها از شنیدن این فریاد کمک خواهی امام به گریه افتاد بودند.
امام آمد به خیمه ها. پسرش علی اصغر را خواست تا خداحافظی کند.
تشنگی اش را که دید برش داشت و برد سمت میدان.
🥀گفت: اي مردم برادرم و بچه هایم و یارانم را کشتید. غیر از این بچه که از
عطش به خودش می پچید، کسی برایم نمانده. بیایید بگیرید و آبش بدهید.
حرمله تیري به سمت علی نشانه گرفت و تیر گلوي پسر کوچک امام را
پاره کرد. اما خون را به آسمان پاشید؛ باي ذنبت قتلت.
#قصه_کربلا
#بریده_کتاب
🥀زینب و ام کلثوم کمکش کردند و با هر ترفندي بچه ها را از او جدا کردند.
حسین سوار ذوالجناح شد ولی این بار اسب نمی رفت. نگاه کرد دید
دخترش پاي اسب را چسبیده. گفت:تا پایین نیاي ولش نمی کنم پدر.
🥀حسین ناچار پیاده شد. دخترك گفت:باید بشینی. حسین ناچار نشست.
دخترك هم نشست روي زانو پدرش. گفت: یادت هست خبر شهادت
مسلم را که آوردند، دخترهایش را نشاندي روي زانویت و نوازش شان
کردي؟
🥀حالا اگر بروي و برنگردي کی می خواهد مرا بشاند روي زانو و
نوازشم کند. خودت این کار را بکن پدر، قبل از رفتن. هیچ دستی لطف
دست هاي تو را ندارد.
🥀هق هق گریه امان حسین را برید و بی امانی حسین، تاب بقیه را طاق کرد. همه اهل حسین گریه می کردند. حسین
دستی به سر دخترش کشید و گفت: دخترکم قلب من را آتش نزن. حسین
بلند شد و رفت. طولی نکشید که دخترش یتیم شد.
#قصه_کربلا
#بریده_کتاب
🥀زینب که از حسین راجع به پاي مردي یارانش و اطمینان برادر از نیت هاي
شان پرسیده بود، نافع پسر هلال پشت خیمه شنیده بود.
🥀 حسین داشت توضیح می داد که از ابتداي خلقت تا حالا و از حالا تا همیشه اصحابی با
وفاتر و مهربان تر از یارانش نیست، داشت می گفت این ها سینه هایشان را
سپر کرده اند و زیر چشمی به مرگ نگاه می کنند که صداي غلغله اي در
پشت در خیمه ، خلوت شان را به هم زد.
🥀حسین بیرون رفت و دوباره
برگشت پیش خواهرش.
گفت: ان ها یارانم هستند و بزرگشان حبیب پسر مظاهر. آمده اند با تو
بیعت کند و بگویند تا جان دارند براي حمایت از حرم رسول خدا می
ایستند............چه جوابی بدهم.
🥀زینب سرش را پایین انداخت و گفت: بگو زینب دعاتان می کند و براي
تان از خدا سعادت می خواهد و هم نشینی با رسول خدا.خیال زینب راحت شد انگار، زینبی که خاطرات بدي از عهدشکنی بعضی
یاران پدر و مادر . برادر بزرگش به یاد داشت.
#قصه_کربلا
#بریده_کتاب
🥀یاران حسین که یکی یکی پیشانی بر خاك گذاشتند و پا بر افلاك، نوبت
بنی هاشم شد و علی پسر بزرگ حسین جلو آمد. حسین گفت:علی جلویم
راه برو. می خواهم تماشایت کنم.
🥀علی راه می رفت و حسین بغض کرده بود. حسین آتش فشانی شده بود که
بیرون نمی ریخت. علی را بغل زد. حسین بی قرار بود خیلی زیاد.
🥀علی
زودتر قصد رفتن کرد. شاید ترسید بابایش حسین جان بدهد.
علی اکبر رفت سمت میدان، حسین نگاه نا امیدانه اي به او کرد، کمی
دنبالش رفت. دست بلند کرد به آسمان و گفت: خدایا شاهد باش شبیه
ترین انسان در صورت و سیرت و سخن به پیامبرت را به میدان می فرستم.
🥀ما هر وقت دل تنگ پیامبر می شدیم، او رانگاه می کردیم. خدایا به برکت
آسمان و زمین را از آن ها بگیر. تفقه شان بینداز. خدایا..........
#قصه_کربلا
#بریده_کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جدیدترین اثر احسان یاسین خواننده برتر عصر جدید منتشر شد
🔹این اثر سه زبانه همزمان با اربعین حسینی در اختیار مخاطبین قرار گرفت.
#اربعین
#امام_حسین #کربلا
🕊 صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین
🥀 نغمه های عشق باشد در نوایت یا حسین
🕊 می زند آتش به قلب دوستانت دم به دم
🥀 داستان جانگداز کربلایت یا حسین
🥀🕯 اربعین حسینی تسلیت باد 🕯🥀
🌴 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن
🌴 و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْن
🌴 و عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن
🌴 و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
◾️ ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا ◾️
🤲اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ
عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم أجمعین🤲
🤲اَللّٰهُمَّ احْفِظْ قٰائِدَنَا الْإِمٰام خٰامِنِه ایٖ🤲
#اربعین #امام_حسین(ع) #کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قسمتی از كتاب فتح خون #شهید_آوینی با مداحی حاج محمود کریمی
🔸کُلُّ یَومٍ عاشُوراءُ وَ کُلُّ أرْضٍ کَرْبَلا
🏴وه که چه زیباست سخن از حسین (ع)، کریمی فقط دارد از روی متن فتح خون می خواند و قلوب ما را به آتش میکشد....
#فتح_خون #اربعین #امام_حسین(ع)
⁉️آیا نَفْس خویش را در لیلة القدر و شب عاشورایِ زندگیِ خود سنجیده ای؟!!
📜از نافع بن هلال روایت کرده اند که گفته است: « آن گاه امام بازگشت و به خیمه ی زینب کبری رفت و من نگاهبانی می دادم و شنیدم که زینب کبری می گوید: برادر، آیا اصحاب خویش را آزموده ای؟ مبادا هنگام دشواری دست از تو بردارند و در میان دشمن تنهایت بگذارند!... و امام در پاسخ او فرمود: واللّه آنان را آزموده ام و نیافتم در آنان جز جنگجویانی دلاور و استوار که با مرگ در راه من آن چنان اُنس گرفته اند که طفلی به پستان های مادرش.» امامِ عشق ، خود یارانش را این چنین ستوده است: « جنگجویانی دلاور و استوار که با مرگ در راه حق آن چنان اُنس گرفته اند که طفلی به پستان های مادرش.»
📕راوی:
*صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک «یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُم» ختم نمی شود. اگر مرد میدانِ صداقتی، نیک در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ اُنسی این گونه هست یا خیر! اگر هست که هیچ، تو نیز از قبله دارانِ دایره ی طوافی، و اگر نه... دیگر به جای آن که با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین(علیه السلام) با دل به زیارتِ عاشورا برو.
«ضحاک بن عبداللّه مشرقی» را که می شناسی! عصر عاشورا از جبهه ی حق گریخت بعد از آن که صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود. خوفْ فرزند شک است و شکْ زاییده ی شِرک و این هر سه، خوف و شک و شرک، راهزنان طریق حق اند... که اگر با مرگ اُنس نگیری، خوف راهِ تو را خواهد زد و امامِ[ زمان خود و نائبش] را در صحرای بلا رها خواهی کرد.*
#فتح_خون روایت محرم»
#اربعین #امام_حسین(ع)
حُر گفت: «هان والله! اگر جز تو عرب دیگری این سخن را بر زبان میآورد، در هر حال، دهان به پاسخی سزاوار میگشودم. کائناً ما کان: هر چه باداباد... اما والله مرا حقی نیست که نام مادر تو را جز به نیکوترین وجه بر زبان بیاورم.» جمله ارباب مقاتل و مورخین حُربن یزید را بر این سخن ستودهاند وحق نیز همین است. سخن، ثمره گلبوته دل است و حُر را ببین که از دهانش یاس و یاسمن میریزد. این سخن ریحانی از ریاحین بهشت است که ازگلبوته ادب حُر برآمده.
... آنگاه حُر چون دید که امام بر قصد خویش سخت پای میفشارد و نزدیک است که کار به مجادله بینجامد، از امام خواست که راهی را میان کوفه و مدینه در پیش گیرد تا او از ابنزیاد کسب تکلیف کند، راهی که نه به کوفه منتهی شود و نه به مدینه بازگردد. در بعضی از تواریخ هست که حُر بن یزید در ادامه این سخن افزوده است: «همانا این نکته را نیز هشدار میدهم که اگر دست به شمشیر برید و جنگ را آغاز کنید، بیتردید کشته خواهید شد.» و امام در پاسخ او فرموده است: «آیا مرا از مرگ میترسانید و مگر بیش از کشتن من نیز کاری از شما ساخته است؟ شأن من، شأن آن کس نیست که از مرگ میترسد. چقدر مرگ در راه وصول به عزت و احیای حق، سبک و راحت است! مرگ در راه عزت، نیست مگر حیات جاوید و حیات با ذلت، نیست مگر موتی که نشانی از زندگانی ندارد. آیا مرا از مرگ میترسانی؟ هیهات، تیرت به خطا رفت و ظنی که درباره من داشتی به یأس رسید. من آن کسی نیستم که ازمرگ بترسم، نفس من بزرگتر از آن است و همتم عالی تر از آن که از ترس مرگ زیر بار ظلم بروم و مگر بیش از کشتن من نیز کاری از شما ساخته است؟
شهیدانه
حُر گفت: «هان والله! اگر جز تو عرب دیگری این سخن را بر زبان میآورد، در هر حال، دهان به پاسخی سزاوا
مرحبا بر کشته شدگان در راه خدا، اگر چه شما بر هدم مَجد من و محو عزت و شرفم قادر نیستید و اینچنین، مرا از کشته شناسایی نیست.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏👏👏کسایی که از دیدن برخی صحنه های این روزها نگران شدند اولا نگران نباشند چون آقامون سید علی نگران نیست.
ثانیا اگه میخوان یکم آروم بشن این کلیپ رو تماشا کنند.
فتنه #مهسا_امینی برای دیده نشدن حماسه #اربعین و همچنین پرت شدن حواس ها از نظام پولی و مالی بردگی با رمزریال است....
دشمنانی که نتوانستند با فتنه مقتدی صدر و واکسن و اخبارمنفی و بستن مرزها و کرونای دروغین و... اربعین را خنثی کنند با به حاشیه راندن حماسه اربعین از اثر آن کم میکنند...
با دشمنان امام_حسین در یک صف نباشید‼️🚨
حماسه اربعین
اربعین معرف اسلام ، تشیع ، امام حسین و زمینه ساز ظهور ✌️
#امام_زمان(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋اینا کار مردم بافرهنگ ایران نیست
🔹مردم ایران همیشه کنار هم بودن و قدردان مدافعان نظم و امنیت و مرز و بوم های کشور هستند...
🔸این توحش و این جنایت ها کار افرادیست که دستشان با دشمنان ایران و ایرانی در دست هم است و تلاش می کنند تا میان ملت ایران تفرقه ایجاد کنند...
🔹مردم بافرهنگ ایران اختلافات داخلیشان را خودشان با متانت و گفتگو حل میکنند نه با کشت و کشتار و تخریب اموال عمومی...
السلام علیک یا امام رضا علیه السلام
🥀آقایمان آمد عبا روی سرش بود
رنگ کبودی بر تمام پیکرش بود...
🥀در کوچه یاد ماجرای کوچه افتاد
یافاطمه یافاطمه ذکر لبش بود...
سالروز شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ولی نعمت تمام ایرانیان را تسلیت عرض می نماییم.
آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
#شهادت_امام_رضا(ع) #امام_رضا(ع)
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
@maghar98
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
«راز رضوان» زندگینامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی شهید عماد مُغنیه (حاج رضوان)است که به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی به چاپ رسیده است.
حاج عماد مغنیه یا همان حاج رضوان، کسی است که پس از یک دهه از شهادت، هنوز ناشناخته است. باید سالها از او صحبت شود. باید اساتید علوم نظامی و اطلاعاتی، افکار او را برای دانشجویان خود تدریس کنند. «عماد مغنیه» به گردن تمام مردم خاورمیانه حق دارد! اگر عماد، با توکل برخدا و توسل به اهل بیت (ع)، حماسه ۳۳ روزه را به خوبی مدیریت نمیکرد، چه بسا امروز با خاورمیانه جدید و کشورهایی کوچک و ضعیف روبرو بودیم!
#معرفی_کتاب
#راز_رضوان
حاج قاسم سلیمانی در مراسم دھمین سالگرد شھادت حاج عماد مغنیھ بھ
بیان ابعاد مختلف شخصیت حاج عماد پرداخت و گفت:
من برای اولین بار میخواھم پیرامون دوست عزیزی صحبت کنم کھ
دوره مھمی از زندگی ام را با او گذراندم، کھ شخصیت او تا کنون در
بین جوانان مجاھد اسلامی اعم از شیعھ و سنی و مسیحی و کسانی کھ
در راه حق فعالیت می کنند ناشناختھ است. این کنگره و کنگره ھای
دیگر نمی توانند این کار را بکنند و کمک ھمھ ھنرمندان اھل قلم را می
طلبد و واجب است کمک کنند تا بیشتر شناختھ شود.
امروز سالروزه شھادت اسطوره زمانھ است، حقیقتا من نمی شناسم در
مجموعھکسانی کھ شھید شدند و یا در معرض شھادت اند اسطوره ای
مثل مغنیھ باشد، کسی کھ شھادتش بھت بزرگی در عالم اسلام بھ وجود
آورد.
من بعد از ارتحال امام(ره)در بین شخصیت ھای غیر روحانی ندیدم
شخصیتی مثل عماد کھ اندوھی با شھادتش در عالم اسلامی بھ وجود
آورد......
#بریده_کتاب
#راز_رضوان