eitaa logo
یادگاه ••مسافرتاسوعا••شهيد(سجادطاهرنيا)
201 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
214 ویدیو
8 فایل
𑨧اولین کانال رسمی شهید مدافع حرم آقاسجاد طاهرنیا مسافر تاسوعای94 (۹۴/۰۸/۰۱) باحضور مادر ،همسر،برادر و همرزمان شهید مدیر کانال @mohajjer
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌾🌾🍂🍃🌴 📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 📙 روش ما در اين كتاب2⃣‌ 2⃣ گاهي يك داستان در دو خطبه يا در دو نامه و يا در يك خطبه و يك نامه يا بيشتر در آمده، نگارنده با اقتباس از همه‌ي آنها (با ذكر مدرك، در پاورقي) داستان را تكميل نموده است و در موارد اندك، به سرگذشتي كه در متن نهج‌البلاغه نيامده ولي داراي نوعي براي تكميل داستان مي‌باشد، نيز توجه شده است. 3⃣ نوعا لوازم طبيعي داستان، براي بهتر نشان دادن حوادث ذكر شده است و در اين راستا، از كتب تاريخ و شرحهاي نهج‌البلاغه، بهره‌گيري شده است در عين اينكه، محور داستانها، متن نهج‌البلاغه است و در چهارچوب هدف نهج‌البلاغه قرار دارد. 4⃣ سعي شده- تا آنجا كه ممكن است- هر به صورت روان و دور از زوائد و واژه‌هاي نامانوس تنظيم شود، تا براي عموم خوانندگان قابل فهم باشد. [صفحه 10] 5⃣داستانها ،،⏪ادامه دارد،، @Shahid_tahernia94
بسیار زیبا ✍زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ 💠داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم . هنوز سخن زن تمام نشده بود که ... در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى. حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است. @shahid_tahernia94
🌾🌾🌾🍂🍃🌴 📗کتاب دیجیتال💾 🚩داستانهای نهج البلاغه☀️ 💠پاداش شركت در هدف2⃣‌ اينكه، در تاريخ شبيه جريان فوق ديگر به شرح زير آمده است: به نقل و حبه‌ي عرني: امام (ع) پس از پايان جنگ جمل وارد خانه‌اي شد كه بيت‌المال بصره از طلا و نقره و … در آنجا داشت، چند بار خطاب به آن فرمود: غري غيري: «غير مرا فريب بده» دستور داد آن اموال را بين اصحاب و رزمندگان، تقسيم كنند و به هر كدام پانصد درهم بدهند، آن حضرت خودش نيز همين برداشت و در اين هنگام شخصي كه در جنگ شركت نداشت، از راه رسيد و عرض كرد: اي ! اگر چه من در جنگ، شركت نداشتم، ولي قلبم با شما بود، به من هم از چيزي بده، امام (ع) سهم خود را به او و چيزي براي خود باقي نگذاشت، مجموع بيت‌المال دوازده هزار درهم بود و مجموع رزمندگان، شش هزار نفر بودند، از نخست، مقدار پول و تعداد جمعيت را آن حضرت مي‌دانست. [16]. به اين مي‌بينيم، امام علي (ع) براي آنان كه در فكر و ، طرفدار حق هستند، احترام قائل شده است، چرا كه آنها را قابل مي‌ديد، از اين رو آنها را نه تنها طرد نكرد، بلكه به آنها : شما در پاداش رزمندگان، شريك هستيد و در صف آنها مي‌باشيد. پاورقی👇 [15] نهج‌البلاغه خطبه 12. [16] شرح نهج‌البلاغه ج اول ص 249 و 250. @Shahid_tahernia94