eitaa logo
کانال شهید وحید فرهنگی والا
293 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
581 ویدیو
12 فایل
کانال رسمی شهید جبهه مقاومت مهندس وحید فرهنگی والا (زیرنظر خانواده شهید) نام جهادی: بِلال تاریخ و محل ولادت: ۱۳٧۰/٧/١۵ تبریز تاریخ و محل شهادت: ١٣٩٦/٨/۱۵ مسیر تدمر به بوکمال منطق یادشهدا با ذکر صلوات🙏💚 @shahid_vahid_farhangi_vala
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی کشته شده است 🔸رسانه‌‌ های هلندی به نقل از دادگاهی که برای دو نفر در هلند به اتهام قتل «علی معتمد» برگزار شده بود، اعلام کرده‌ اند که او در حقیقت همان «محمدرضا کلاهی صمدی» است که در حزب جمهوری اسلامی بمب‌ گذاری کرده بود. 🆔 @snn_ir @shahid_vahid_farhangi_vala
🌙اعمال روز های 14 و 15 ماه مبارک رمضان @shahid_vahid_farhangi_vala
┈••🌺 #دوستان_شهدا 🌺••┈ #زندگی_به_سبک_شهدا👌 حسن آقا هر موقع که روز های آخر هفته به محل می رفتند به بهانه ی جلسه #حلقه_صالحین برای بچه های محل هدیه🎁 تهیه می کردند ، اعم از خوراکی،هدیه مادی و...😊. ایشون پنجشنبه غروب‌ها در محل جلسه ی حلقه صالحین برگزار می‌کردند وتا قبل از اذان مغرب همراه با بچه ها قرآن تلاوت می‌کردند و همینطور آن ها را به #حفظ_قرآن تشویق می کردند و موقع اذان مغرب هم
کانال شهید وحید فرهنگی والا
┈••🌺 #دوستان_شهدا 🌺••┈ #زندگی_به_سبک_شهدا👌 حسن آقا هر موقع که روز های آخر هفته به محل می رفتند ب
ادامه👇👇 بر پا می کردند. ✍حسن آقا به این معتقد بودند که تنها راه رسیدن به سعادت از راه قرآن واهلبیت به دست می آید به همین خاطر بچه ها را به قرائت وحفظ ،قرآن و احادیث ائمه تشویق می کرد.👏وهدف این بزرگوار از انجام این جلسات همین بود😊. 🌷 💎 @shahid_vahid_farhangi_vala 💎 ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
زندگینامه شهید مهندس وحید فرهنگی والا شهید وحید فرهنگی والا در سال 1370 در تبریز چشم به جهان گشود. تحصیلات دبیرستان خود را در مدرسه مکتب الحسین علیه السلام سپری نمود. در رشته مهندسی مکانیک موفق به اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز گردید. همزمان با تحصیل در دبیرستان مکتب الحسین (ع) در موسسه ی قرآن و عترت (ع) نور و پایگاه مقاومت حضرت رسول الله (ص) در خدمت قرآن و عترت (ع) و انقلاب
ادامه👇👇👇 انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامی بود. در طول فعالیت در پایگاه مقاومت رسول الله ص در مسئولیتهای مختلفی فعالیت داشت که مهمترین آنها بخش فرهنگی پایگاه بود. در طرح تابستانی پایگاه مقاومت رسول الله ص در چند سال متوالی در فصل تابستان در خدمت نوجوانان و جوانان بسیجی بود و این فعالیتها منجر به رویش جوانان انقلابی در این پایگاه در عرصه های مختلف گردید. ایشان علاقه وافری به فعالیتهای فرهنگی اجتماعی در سطح مسجد رسول الله ص و موسسه قرآن و عترت علیهم السلام داشتند و در برگزاری مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در حسینیه الغدیر موسسه قرآن و عترت علیهم السلام نور از هیچ همتی فروگذاری نمی کردند. از جمله سجایای اخلاقی ایشان مداومت به نماز اول وقت و نماز جماعت بود. تبعیت بی چون و چرا از ولایت فقیه از دل¬مشغولیهای همیشگی ایشان بود. این شهید مدافع حرم در سال ۹۴ لباس مقدس پاسداری را به تن کرد و چون علاقه شدیدی به دفاع از حریم آل الله س و مقابله با اسلام آمریکائی داشتند، به اصرار فراوان موفق به اعزام اختیاری به سوریه شدند و در دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام در سوریه در آبان ماه 96 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. کانال رسمی شهید وحید فرهنگی والا @shahid_vahid_farhangi_vala
🔸 خبرگزاری اسپوتنیک روسیه 🔹 ارتش رژیم صهیونیستی، ۳۵ موضع را در نوار غزه هدف حمله قرار داد و این حمله را 'شدیدترین حمله هوایی در ۴ سال اخیر' دانست. 🆔 @YjcNewsChannel @shahid_vahid_farhangi_vala
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: پسر ایران 📖 شماره صفحه: 60 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رد شنی تانکها هنوز روی زمین مشخص بود. تانکها سیم خاردارها را زیر شنیهای خود گرفته و رفته بودند! یقین داشتم این اتفاق نمیتواند بدون اطلاع نیروهای خودی انجام بگیرد: «حتماً کسی سهل انگاری کرده و یا حتی با دموکراتها همکاری کرده.» آنجا به ما گفتند: «دیشب وقتی متوجه حرکت دو تانک شدیم درگیری رخ داد.» اما هیچکس زخمی نشده بود. انگار یک درگیری مصلحتی بود! با پرس و جو و فشار ما معلوم شد مسئول منطقه دیشب کسی را در منطقه کشیک نگذاشته بود. ناراحتی مان دو چندان شد. همراه چند نفر از نیروهای ارتشی دنبال شنی تانکها راه افتادیم. قبل از حرکت در مورد مقدار سوخت تانکها هم اطلاعاتی جویا شدیم و راه افتادیم. حدود پنج کیلومتر دنبال رد شنی تانکها حرکت کردیم و به یک روستا رسیدیم. اهالی روستا حرکت شبانه تانکها را از ده شان دیده بودند. به راهمان ادامه دادیم و در محدوده دره مانندی هیکل زمخت تانکها را دیدیم. معلوم بود بنزین تانکها تمام شده است. کسی آن دور و بر نبود اما کالیبرها را از روی تانکها باز کرده و همراه گلوله ها برده بودند. تانکها صدمه ای ندیده بودند. به نظر میرسید آنها را منفجر نکرده اند تا بروند بنزین بیاورند و دزدی بزرگشان را به ثمر برسانند! بنزینی را که همراه داشتیم توی باک تانکها خالی کردیم و از نیروهای ارتشی که همراه ما آمده بودند سوار تانکها شده و آنها را به مقر باز گرداندند. فردای آن روز فرمانده پادگان ارتش مهاباد که واقعاً انسان مؤمن و متعهدی بود سراغ ما آمد. میگفت: «بیایید پادگان به شما آموزش بدیم. شما باید از همۀ سلاحها سر در بیارید. @shahid_vahid_farhangi_vala
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: پسر ایران 📖 شماره صفحه: 61 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میبینید که اینجا بعضیها تانکها رو از سنگر بیرون میکشن و تحویل دموکراتها میدن. در آینده شما باید از این کشور حمایت کنید...» با تأکید او سه چهار نفر از جمله فندرسکی و چند نفر از بچه های مراغه رفتند و آموزش تانک، توپ و برخی سلاحهای سنگین را دیدند. فرمانده پادگان گاهی سراغ ما می آمد و در ستاد برایمان کلاس میگذاشت. سرهنگ لایق و مؤمنی بود. میگفت: «شما که نیومدید اما من خودم اومدم به شما یاد بدم.» با ما آخت شده بود، گاهی از سرِ درد میگفت: «ای کاش به جای یه پادگان نیرو، یه گروهان نیرو مثل شما داشتم!» خبر شکسته شدن حصر آبادان در اوایل مهرماه ما را هم پر از شور و شعف کرده بود. آن روز در ستاد بودیم که با شنیدن این خبر بزرگ همه بالای پشتبام رفتیم تا تکبیر بگوییم. خیلی زود طنین رگبار دموکراتها در میان الله اکبرها پیچید و درگیری شروع شد در حالی که همۀ ما پشتبام و بیرون سنگر بودیم. دستور دادند سریع پایین برویم. در پله ها اورکت یکی از برادران قزوینی توجهم را جلب کرد. گلوله اورکتش را سوراخ کرده بود. پرسیدم: «زخمی شدی؟!» با تعجب گفت: «نه!» گلوله از پشت اورکتش را پاره کرده بود فاصله یک سانتیمتر یا حتی کمتر میتوانست او را شهید یا حداقل زخمی بکند اما حالا داشت پارگی اورکتش را میدوخت! مهاباد روزهای آرامی را میگذراند. امنیت کامل داشت مفهومش را بر سر اهالی شهر ـ که چند سال شاهد درگیریهای هر روزه بودند ـ میگستراند، درگیریهایی که قربانی زیادی از اهالی گرفته بود. @shahid_vahid_farhangi_vala