eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 فیلم دیده نشده از حاج قاسم ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🕊 @shahidabad313 🕊 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂رسيدگي به مردم(۳) ✔جمعي از دوستان شهيد 💚حل مشکلات مردم حتی بعد از شهادت❤️ 🍂۲۶ سال از شهادت ابراهيم گذشت. مطالب كتاب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم 🍁@shahidabad313 🍂با تعجب گفتم: شما شهيد هادي رو مي شناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟ گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره! 🍂براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟ گفت: در مراســم پارسال جا ســوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد. من هم گرفتم و به ســوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برمي گشتيم. 🍁@pmsh313 🍂در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم. وقتي خواســتيم سوار شويم باتعجب ديدم كه ســوئيچ را داخل ماشين جا گذاشــتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم:كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه! خيلي ناراحت شــدم. هر كاري كردم در باز نشــد. 🍂هوا خيلي ســرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني. يك دفعه چشــمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه مي كرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشــكل مردم رو حل مي كردي. شــهيد هم كه هميشه زنده است. 🍁@shahidabad313 🍂بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن. تــو همين حال يك دفعه دســتم داخل جيب كتم رفت. دســته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل در ماشين كردم. 🍁@pmsh313 🍂با يك تكان، قفل باز شد. با خوشــحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشــكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شــدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟ با تعجب گفتم: راســت ميگي، كدوم كليد بود!؟ 🍂پياده شدم و يكي يكي كليدهــا را امتحان كردم. چند بار هم امتحــان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلا وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم: آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
1545036957.pdf
2.88M
📚نام کتاب : یازهرا 📜موضوع :خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده ✍️نویسنده : گمنام 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹️ شهید مهدی ثامنی راد و سه خواهش... 🍀 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 👈فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش؛ توی آفتاب.پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. 🌟دست و پیشانی اش را می بوسید و می گفت همه دل خوشی من توی این دنیا،پدرمه 🌷 🌷 🌷 🔹️(ره) 🔹️ 🔹️ 🔹️ 🔹️ ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️وقتی داشت شهید میشد گفت : 🔸️این دنیای جنگلی بمونه دست اهلش و این بهشت باصفا هم مفت چنگ ما اینو گفت و چشاشو بست 💥چقدر این سکانس تو ذهن همه ما ماندگار شد... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🎥 چرا حاج قاسم رو به شهادت رساندند؟ 👈 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدو | موشن 📕 کتاب گذری بر زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛