eitaa logo
روایتگری شهدا
23.9هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۲۰) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و بیست:حماسه ی جاودان۱۲تیر ۶۶ (۲) 🍂ساعاتی آسایشگاه هفت مثل قبرستون شده بود و سکوت کشنده ای بر همه جا حاکم بود و منتظر بودیم ببینیم چه می شود. آیا یلِ صف شکن جبهه های نبرد زنده بر می گرده یا نه. بالاخره بعد از چند ساعت، انتظارات سر اومد و چند نفر اسیر به همراه تعدادی افسر و سرباز بعثی وارد شدن. 📍اسرایی که رنگ از چهره شون پریده بود، پتویی رو روی کف آسایشگاه گذاشتن و عراقیها بدون هیچ سخن و توضیحی در رو بستن و رفتن. خدایا چی می بینیم پیکری غرق بخون با‌ استخوانهای خرد شده. اونطوری که می گفتن با میله آهن و نبشی به جون شهید قاسمی افتاده بودن و تمام استخوانهای هر دو پا و هر دو دست و قفسه سینه و جمجمه رو شکسته بودن. ⚡یه پیکر نیمه جان و باند پیچی شده که خون از لابلای باندها بیرون زده بود و هیچ حرکتی نداشت. احمد فراهانی که بهیار اردوگاه بود و خیلی به بچه ها در این زمینه کمک کرده بود. با تعدادی از بچه ها رفتند بالای سر ایشون. نفسهای آخر رو می کشید و با هر نفس مقداری خون بالا میومد. عظمت روحی فراهانی رو ببینید و تلاشش برای نجات قاسمی. 📍هر بار که نفس بالا میومد دیگه نفس بر نمی گشت و بصورت عادی نمی توانست نفس بکشه. احمد فراهانی دهانشو می چسبوند به این دهان خونی و تا می تونست نفس مصنوعی می داد و هر بار مقدار زیادی خون می ریخت توی دهان فراهانی، اما دست بردار نبود و اصلا براش مهم نبود که خون دهان دیگری داره وارد حلقش می شه. اما کار از کار گذشته بود. با جمجمه و قفسه سینه شکسته زنده موندن فقط نیاز به معجزه الهی داشت که از دست امثال احمد آقا ساخته نبود. به آرامی نفسش قطع شد و دیگه بالا نیومد. فراهانی و تعدادی دیگه از بچه ها سرشون رو به سینه آن مجاهد خسته گذاشتند و همه هق هقِ گریشون بلند شد. 🔸️بدین ترتیب یکی از فجیع ترین صحنه های قتل در تاریخ بشریت توسط خونخوارترین انسانهای روی زمین شکل گرفت. قاسمی راحت رفت و از اون همه درد و مرارت رها شد. دقایقی رو نظاره گر پیکر بی جان شهید بودیم. عراقیها از اول می دونستند که ایشون حتما شهید میشه، اما می خواستن با نمایش پیکر نیمه جان قاسمی با اون وضع فجیع -که هر انسانی رو به وحشت مینداخت- ، زهر چشم حسابی از اسرا بگیرن و عملا نشون بِدن سرنوشت کسی که به اربابهای اونها توهین کنه همینه...  ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🎐 | | 🔳امضاء شهادت نامه ◻️آیت الله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید خاطره ای از امضای كفن سپهبد سلیمانی از آخرین دیدار با این سردار سرافراز بیان كرد. این مرجع تقلید اظهار داشت: حاج قاسم سلیمانی مكرر در دفتر ما رفت و آمد داشت، در آخرین دیدار بعد از ملاقات رسمی گفتند كه همه بیرون بروند من با شما كاری خصوصی دارم، بنده و ایشان در اتاق ماندیم. حاج قاسم از كیف كفنش را آورد و به بنده گفت كه كفن من را امضا كنید و نام خود را بنویسید و ما هم امضا كردیم، بعد هم گفت می خواهم به عنوان خداحافظی چند ركعت نماز پشت سر شما بخوانم. بعد از دیدار بنده از ایمان و بصیرت ایشان منقلب شدم و عشق و علاقه به جهاد و شهادت داشت، در زمان خداحافظی سردار سلیمانی را در آغوش گرفتم و آیه «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» را قرائت كردم و با چشمان اشك بار خداحافظی كردیم ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 جنگ سوریه تموم شد و ما شهید نشدیم! 🔹یکی از مدافعان حرم به حاج قاسم گفته بود: جنگ سوریه تموم شد و ما شهید نشدیم! 🔹 در جوابش گفت: در آینده ای نزدیک فتنه هایی پیش رو دارید که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما رو خواهند داشت. اون روز من نیستم ,اما شما پشت آقا رو خالی نکنید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم:مردم داری 🔸صفحه : 141 🔻قسمت صدوچهل وسوم : همیشه یادم باش ✍حول وحوش ساعت7بعدازظهرتلفن زنگ خورد.بادیدن اسمت روی صفحه گوشی ام تعجب کردم.کمی حال واحوال کردم وباخنده گفتم:خیرباشه حاجی،یادفقیرفقراکردی. گفتی:فرداناهارمنتظرت هستم.ازخداخواسته قبول کردم.هیچ چیزبرایم بهترازکنارتوبودن نبود.آمدم دفترت.انگارجلسه داشتی.کمی باحسین پورجعفری گپ زدم تاجلسه ات تمام شد.حسین چقدرمحجوب،آرام ومتواضع بود.آمدم اتاقت.کمی صحبت کردیم وازخاطرات گذشته گفتیم. ادامه دارد......... 🗣️رزمنده جانبازداوودجعفری(مهدی)،سردارسلیمانی ازدریچه خاطرات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 دل مـا ... تنگِ همین یڪ لبخنـد و تو در خنده مستانه خود می‌گذری نوش جـانـت ، امّــا ... گاه‌گاهی به دل خسته ما هم‌ نظری ... 💔 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
1.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"صوت الشهدا ۱۶ در محضر شهدا🕊 هرکس به خط نزدیکتره به خطر نزدیکتره شهید باقری ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 هروقت که راه کربلا باز شود چهار سال مریض بود. کلی دوا و دکتر کردیم. فایده نداشت. آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان. معاینه اش کرد و گفت:«کبدش از کار افتاده. شاید تا فردا صبح زنده نماند!» پدرش سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام را نذر کرد. آقا شفایش داد. دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر می گردی؟ جواب داد: « هر وقت که راه کربلا باز شود.» توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل. وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود، شانزده سال بعد هم برگشت. درست شب تاسوعا وقتی برگشت که اولین کاروان اززائران ایرانی رفتن کربلا. راه کربلا باز شده بود... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹نماهنگ | مسیح بلوچستان ♦️ روایتی از زندگی سردار بااخلاص و فداکار شهید نورعلی شوشتری 🕊شادی روح بلندش صلوات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯