eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💢عکس حجله ای سه نفره 🔹️عکاس و خاطره گو: حمید داودآبادی ♦️دی ماه 1365 بود.گردان حمزه که ما در آن بودیم، در خط مقدم ارتفاعات قلاویزان در مهران، مستقر بود. آن روز دوربین را آوردم رفت دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم. ⚡از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند که آمدند.هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم:یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره. 🔸️امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟"که گفتم:خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت! ⚡ده روز بیشتر نگذشت که ما را از مهران به پادگان دوکوهه بردند و از آن جا به منطقه عملیاتی کربلای 5 در شلمچه.دو سه روز بیشتر از مستقر شدن مان در خط مقدم نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، به شهادت رسیدند. 🌷محسن کردستانی متولد: 1348 شهادت: سه ‌شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه‌ 27 ردیف 88 🌷احمد بوجاریان متولد: 1348 شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاک‌سپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه‌ 28 ردیف 43 مکرر شماره‌ 20 🌷ستار امینی متولد: 1348 شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه‌ 29 ردیف 23 شماره‌ 5 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلیمانی: شهید حسن باقری به تعبیر خودم بهشتیِ جنگ بود 🔹نهم بهمن ماه سالروز شهادت نابغه دفاع مقدس سردار شهید حسن باقری ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۵۱-۱۵۲ 🔻قسمت صدوشصت ویکم:عیب پوشی ✍حاج قاسم عیب پوش بود. در جلسه ای با حضور مسئولین نظارتی لشکر ،طرح دو فقره پرونده ی بی نظمی درخصوص دو نفر از نیروها مطرح شد، به شدت موضع گرفت وگفت:مگه نعوذ بالله شماخدایید؟! دیدم بحث دارد شدید می شود، پا در میانی کردم و گفتم: ما و دوستان شنیدیم کسالت دارین، برای احوال پرسی خدمت رسیدیم. همه زدند زیر خنده و ماجرا ختم به خیر شد، حاج قاسم بیست و یک سال در تهران حکم اخراج حتی یک نفر را امضا نکرد و می گفت: زن و بچه ی ایشون چه گناهی کردن؟به همین خاطر پیشنهاد بازنشستگی یا جابجایی برای او می داد. 🗣️محمدرضاحسنی دوست وهمرزم شهید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 شهادت🌷 نام گرفت وقتی خدا کسی را کشت از شدت عشق... 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
قسمتی از وصیتنامه شهید... خدایا من خواهان شهادتم‌؛ نہ بہ این معنی ڪه از زندگی ڪردن در این دنیا خستہ شده ام؛ و خواستہ باشم خود را از دست این سختی ها و ناملایمات دنیوی خلاص ڪنم؛ بلڪه می خواهم شهید شوم تا اگر زنده ام، موجودی نباشم ڪه سبب جلوگیری از رشد دیگران شوم؛ تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران ڪند و نهال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری ڪند ... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 📹 استوری | همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم‌ برسم به آرزویی...❤ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
﷽ اگه میشینی به گناهات فکر میکنی و ناراحت میشی یعنی داری رشد میکنی! یعنی اگه وایسی جلوی گناهات میشی عزیزِ خدا . . مبادا راحت از کنار همچین چیزی عبور کنی یا غرور بگیرتت! هر چی داریم از خداست پس توکل کن و یِ یاعلی بگو و به کارت ادامه بده :))🌱 🗣✍ - ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
میان رمل های فکه یا گوشه ای از بقیع شرهانی را بگردید، شاید عشق را میان استخوان ها وپلاک ها پیدا کردید، ما که این شهر را هر کجا که بگویی گشتیم، اثری از عشــــق نبود! ♡🌿 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۲۳) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و بیست و سوم:تبعیدگاه جدید ♦️سوار شدیم ، ولی نه با چشم و دست بسته و این در حالی بود که حدودا از اسارت ما گذشته بود. مسافت زیادی رو طی کرده و هر لحظه و ساعت از یاران و دوستامون در اردوگاه تکریت ۱۱ فاصله بیشتری می‌گرفتیم. قلبِمون از غصه فراق یاران به شدت اندوهگین و تحت فشار بود و به سمت سرنوشتی نامعلوم در حرکت بودیم. به هر حال ما روزهای سخت‌تر از اینها رو پشت سر گذاشته بودیم و برخورد عراقی‌ها که مقداری نرم و ملایم بود و خبری از کتک و خشونت نبود، نویدبخش دورانی آروم، همراه با آرامش و آسایشِ بیشتر بود. 🔹️تا جایی که یادم میاد چهار پنج ساعتی تو راه بودیم و مسافتی در حدود ۲۴۰ کیلومتر رو طی کردیم. در بین راه، کاری به ما نداشتن و کسی رو اذیت و آزار ندادن. از کنار شهر سامرا عبور کردیم. برخلاف تکریت که بیابون بود و برهوت، اطراف سامرا منطقه‌ای بسیار سبز و با صفا و دارای نخلستانهای زیادی بود. 🔸️از دور چشممون به گنبد و بارگاه امام هادی و امام حسن عسکری(علیهما السلام)  افتاد و خدا می‌دونه چقدر خوشحال شدیم. از لابلای صحبت نگهبانها با هم، فهمیدیم قراره ما رو بهسمت بعقوبه ببرن. اولین باری بود که مسافرت با چشم  و دست باز و بدون کتک و اذیت و آزار انجام شد و بین راه حتی بهمون آب هم دادن. 😭شهر بعقوبه در عراق معروف است به و تعداد زیادی باغات پرتقال در این شهر وجود داشت. در حوالی شهر بعقوبه یه پادگان بزرگ نظامی وجود داشت. ما رو وارد پادگان کردن. برای اولین بار در کمال تعجب خبری از دیوار مرگ و تونل وحشت نبود و بصورت عادی و بدون کتک‌کاری وارد فضای اردوگاه شدیم. در یه محوطه بزرگ خاکی از اتوبوس‌ها پیاده شدیم و طبق رسم و رسوم عراقیها در صفوف پنج تایی به خط شدیم. 🔸️تعدادی اتوبوس از اردوگاههای دیگه هم رسیدن و مشخص شد که اینجا اردوگاه تبعیدیاس. البته همه از اردوگاه‌های مفقود الاثر مثل  تکریت۱۱ بودن. مجموعاّ شدیم حدود ۶۰۰ نفر. با پرس و جو از اسرای موجود در اردوگاه متوجه شدیم در حوالی شهر بعقوبه در فاصله حدود ۷۰ کیلومتری بغداد قرار داریم...    ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیام شهیدان به ملت ایران: نترسید و امیدوار باشید 🔺 وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنون 🔻 شهیدان به حال آن مومنان که هنوز به آنها نپیوسته اند و بعدا در پی آنها به سرای آخرت خواهند شتافت، دلشادند، ترسی بر آنان نیست و غمی نخواهند داشت. 🔸 سوره آل عمران، آیه ۱۷۰ 📹 نماهنگ ویژه "پیامی دارم"؛ نماهنگی است بر اساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدارهای مختلف که بارها با اشاره به آیه‌ی شریفه‌ی «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا‌ هُم یَحزَنون» اشاره کرده اند ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۵۲ 🔻قسمت صدو شصت ودوم:معرفت ✍حاج قاسم درمعرفت،رفاقت وجوانمردی نمونه ی روزگار بود . ازآبروی خود برای رفیق،همکار،رزمنده و ایثارگر مایه می گذاشت. به اعتبار گذشته و سابقه ی درخشان نیروها توجه داشت. حتی یک بار به ملاقات فردی که خطا کرده و به زندان افتاده بود ،رفت. اونگران آبروی خودنبود. 🗣️محمدرضاحسنی دوست و همرزم شهید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 🔰سخن شهید؛ ✨همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد. بدانید عاقبت ، همه ی شما ختم به خیر می شود....! 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
💌 🌹‌شهـــید ‌جهاد‌ مغنیہ: جورۍ ‌روۍ‌ خودتون ‌ڪار‌ ڪنید ڪه ‌اگہ ‌یه ‌گناه‌ ڪردید‌ گریہ‌‌تون ‌بگیره. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقش شهید سلیمانی در انتقال پیکر مطهر شهید رکن آبادی به ایران 🔺به روایت فرزند شهید رکن‌آبادی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«مکتب نجات‌بخش» 🔺شهید سلیمانی: شکر می‌کنیم خداوند سبحان را از اینکه ما را پیرو مکتب و مذهبی قرار داد که این مکتب و مذهب امروز و دیروز، نجات‌بخش بشریت بوده و تا آخر خواهد بود. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
📌 خاطره خواندنی یک قاری قرآن از حاج قاسم ✍عبدالصمد مرزوقی، قاری و از سربازان حاج قاسم در دهه ۷۰: از سال‌های ۷۴ تا ۷۶ در لشکر۴۱ ثارالله کرمان سرباز حاج قاسم سلیمانی بودم. یکی از طرح‌های ابتکاری حاج قاسم حفظ ۲۰ جز قرآن برای سرباز‌ها بود تا مرخصی تشویقی دریافت کنند که مورد استقبال قرار گرفت. رفتار محبت‌آمیز حاج قاسم باعث شده بود من هرگاه به مرخصی بروم با غیبت به لشکر بازگردم،پایان دوره سربازی من بود و هم‌خدمتی‌هایم همه مرخص شدند و من متوجه شدم حاج قاسم هشت ماه برایم اضافه خدمت رد کرده است و وقتی به او گله‌مند شدم دستور دادند همه اضافه خدمت هایم بخاطر فعالیت‌های قرآنی بخشیده شود. خدمت سربازی من در لشکر ثارالله تمام شد و چند سال بعد حاج قاسم برای یک ماموریت به کیش آمده بود و با زحمت ادرس منزل ما را پیدا کرده بود، اما من خانه نبودم و وقتی فهمیدیم او برای دیدن من به منزل مراجعه کرده است حالمان خراب شد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۲۲۴) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و بیست و چهارم:اردوگاهی در دلِ پادگان زرهی ♦️موانع و سیم خاردارهای اطراف اردوگاه خیلی کمتر از تکریت ۱۱ بود. راحت می‌شد بیرون اردوگاه رو از لابلای سیم خاردارها دید. تا چشم کار می‌کرد در اطراف ما تانک و توپ و نفربر بود. متوجه شدیم که اردوگاه وسطِ یکی از پادگانهای زرهی عراقه و شاید علت کمی موانع اطراف هم همین بود که فرضاً اگه اسیری موفق به فرار بشه تازه میفته وسط پادگان و راه فراری وجود نداشت. گر چه اصلاً موضوع فرار جزو محالات بود. 🔹️برجکهای دیدبانی مختلف و اون همه تانک و توپ‌ها و نفرات، مجالی برای فرار باقی نمی‌ذاشت. دلیل اینکه به این اردوگاه کوچک ملحق می‌گفتن این بود که اردوگاه اصلی(بعقوبه ۱۸) متشکل از ۵ سوله بزرگ بود که در نزدیکی ما قرار داشت و در هر کدوم حدود هزار نفر از اسرای پایان جنگ و بعد از پذیرش قطعنامه در اونها جای داده بودن و اردوگاه ما که ویژه تبعیدیها بود از همه کوچیک‌تر بود و کلاً دو بند داشت وهر بند شامل سه آسایشگاه به استعداد تقریبی ۱۰۰ نفر در هر آسایشگاه بودیم. لذا اسم این اردوگاه رو گذاشته بودن ملحق بعقوبه ۱۸. یعنی ما از الحاقات اردوگاه ۱۸ بودیم. یه زندان هم در مجاورت ما بود که بهش می‌گفتن قلعه و تعدادی اسیر هم اونجا بود. 🔹️با ورود به این اردوگاه و نزدیک شدن جنگ به سال پایانی خود، شرایط برای ما مقداری بهتر شد و فشارها برداشته شد. بیشتر اوقات روز اجازه داشتیم توی هواخوری قدم بزنیم و درِ آسایشگاها یکی دو ساعت مونده به غروب بسته می شد و تا روز بعد یکی دو ساعت از آفتاب گذشته داخل بودیم و بقیه روز آزاد بودیم که داخل آسایشگاها باشیم یا بیرون قدم بزنیم. همین آزادی مشکلِ همیشگی توالت در اردوگاه تکریت یازده رو برامون حل کرد و فرصت کافی برای استفاده از سرویسهای حموم و توالت داشتیم و یه حموم یا توالت رفتن راحت دیگه یه آرزوی دست نیافتنی نبود. از این بابت خیلی خوشحال بودیم و احساس راحتی می‌کردیم. 💥کم‌کم مداد و دفتر هم که از آرزوهای دیرینه ما بود و نزدیک به سه سال از اون محروم بودیم بعد از مدتی اینجا آزاد شد و قرآن به تعداد کافی وجود داشت... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
🔰ورقی از زندگینامه شهیدی که در بیست سالگی فرمانده بود. 🔹شهیدی که همیشه در خانه نوار قرآن می گذاشت وقتی همسایه ها می پرسیدند کسی فوت شده می گفت قرآن راه زندگی ماست. 🔹اسم فرزندانش را با باز کردن قرآن و آیه بَشِيراً وَ نَذِيراً , بشیر و نذیر گذاشت. 🔹در لحظه شهادت درخواست کرد قرآن را از جیبش بیرون بیاورند و بعد از بوسه بر قرآن در سن بیست و سه سالگی به شهادت رسید. 🔹 همیشه دعای عهد می خواند و اشک می ریخت و با (عج) حرف می زد تا کی باید منتظر بمانم. 🔹 گفت: یکی از سرداران اسلام و کلید لشکر حاج مهدی بود، ذره ای ترس در وجود او نبود و هنوز نغمه یا زهرا سلام الله و یا مهدی عجل الله شهید مهدی کازرونی در ذهن و نظر ما هست. شهید_مهدی_کازرونی 🔺 آدرس مزار: گلزارشهدای کرمان ، قطعه۱ ، ردیف۱۰، شماره ۴۰ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌