eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شهادت،اجر کسانـــی است که در زندگــــیِ خود مدام درحال درگیری با نفسند و زمانـــی کـــــه نفس سرکش خود را رام نمودند، خــداوند به مزد این جهاد اکبر، شهادت را روزی آن ها خواهـــد کرد🥲..! °°° همه‌ی ما... روزی غـروب خواهیم کرد! و کاش اون غروب رو بنویسن: ..💔 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
گفتیم توصیه‌ای به ما کن. بی‌درنگ گفت‌‌: اول اینکه حواس‌تان به باشد، یکی از دوستان که شهید شده بود، به خواب رفیقش آمده و گفته بود به من اجازه‌ی ورود به بهشت نمی‌دهند، چون حق‌الناس گردنم هست، لطفا برو از طرف من آن را ادا کن. یعنی حتی اگر شهید هم بشوید اما حق الناس گردنتان باشد، اهل بهشت نخواهید شد. دوم هم اینکه بخوانید. بدون نماز شب به جایی نخواهید رسید.» 🌷 ‍‌☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰🖼 پوستر/ من برای تو، ابابیل به دل پروردم. 🇵🇸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ انقلابی كه اروپا را بی‌حجاب كرد!!! 🔺 فراز و فرود در گذرگاه تاریخ! 🔺 از جنبش My Body, My Choice تا جنبش Me Too 🎥 برشی از سخنرانی 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰(۱) 🔸️بنا دارم تصویر دوستان و همرزمانی را که چهل سال پیش با هم در جبهه بودیم، بگذارم شاید که دوستان و همشهریانش او را بشناسند و به من اطلاع دهند. 💢زمستان ۱۳۶۰ جبهه گیلانغرب، تپه کرجیها داخل سنگر، من و شهید علی مشاعی، نفر وسط، عزیزی از شهر تبریز که اگر اشتباه نکنم، نامش کاظم ولیزاده باید باشد. هرکس او را شناخت در اینستاگرام در دایرکت و در تلگرام و ایتا به این نشانی پیام بدهد 🍂صفحه شخصی برادر رزمنده حمید داودآبادی hdavodabadi ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ماجرای مادر چهار شهید و گریه‌های رهبرانقلاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت چهل و نهم 📝همه جــــا به نوبت ♡ 🌷رفت و آمد به شهر آسان نبود. آخر هفته که محمّد به روستا آمد حالش وخیم تر از هفتۀ پیش به نظر می رسید، رنگش پریده بود و مدام دست به پهلویش میگرفت. چند هفته ای می شد که محمد پهلودرد شدید می گرفت ولی اهمّیّتی به آن نمی داد. 🔸️هنوز در حوزۀ علمیّۀ فاروج درس میخواند عصر روز پنجشنبه ای چند نفر از دوستان هم محلّی او سراغش آمدند تا محمّد به آن ها والیبال تعلیم دهد. 🌷با اینکه حالش اصلاً رو به راه نبود، خواهش آنها را پذیرفت و در کوچۀ بُن بست مان با نوجوانها والیبال تمرین کرد. 🌿بعد از نماز مغرب دیدم مثل مارگزیده به خود می پیچد از ترسم حوله ای را روی بخاری گرم کردم و به پهلویش کشیدم. پرسیدم: چرا پیشنهاد بچه ها را قبول کردی؟ 🌷خندید و گفت: چون به آنها قول تمرین داده بودم اگر نمیرفتم دلشان می شکست، مادرجان! بدقولی برای مسلمان جایز نیست. دمنوش اش را که خورد برای ساعتی خوابش برد ولی طولی نکشید که دوباره ناله هایش شروع شد و می گفت: الهی الغوث... 🌱خوشبختانه منزلِ پسرم؛ حاج هیبت الله در حیاط ما بود. وقتی دیدم محمّد از شدّت درد پنجه به زمین می کشد پابرهنه دویدم و حاجی را خبردار کردم: پسر جان! به دادم برس، محمّد دارد می میرد. 🌷با نگرانی و شبانه با موتور سیکلت ما را به کلینیک فاروج رساند. در صف انتظار بیماران دیگری نیز حضورداشتند محمّد وضعیّتش از همه وخیم تر بود و بر خود می غلتید و تکان می خورد. 🔸️ وقتی نوبت به ما رسید، شخص دیگری که حالش هم مناسب تر از محمّد بود و دیرتر از ما نوبت داشت خود را به داخل اتاق پزشک انداخت،وقتی شخص از معاینه برگشت محمّد با همان حالش از جا نیم خیز شد  و مرد را صدا زد: 🌷آقای محترم! بِایست با شما کار واجبی دارم مرد پشت سرش را نگاهی کرد و به طرف محمّد آمد و گفت: بفرمایید: محمّد با لحنی رسا و کوبنده گفت: سلام .. 🌲حال مرا می بینی الان از نگاه اوّل فهمیدی که وضعیّت جالبی ندارم اگر چه سایر بیماران رضایت دادند که زودتر توسّط پزشک معاینه شوم ولی قبول نکردم تا اینکه نوبتم شد و می خواستم به اتاق پزشک بروم که شما سر رسیدی و حقّم را ضایع کردی   🌷مرد سرش را پایین انداخت و گفت: شرمنده، ببخشید. محمّد گفت: خدا ببخشد، برای خودم نگفتم، خواستم بدانی و بدهی که دیگر مرتکب چنین خطایی نشوی. از شخص خداحافظی کرد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 ای‌ نبض‌ زمان؛ زمانه‌ دلگیر شده‌است... برگرد که‌ ظهورتان دیر شده‌است.... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯