❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه پیروزی #مدافعان_حرم در عملیات
#سیدابراهیم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
▪️دوره جوانی ابراهیم بود. در بازار کار میکرد. ابراهیم هفته ای یکبار ما را در چلوکبابی محل دعوت میکرد. چند هفته گذشت. یکبار گفت: امروز مصطفی پول غذا را حساب کرد. همه از او تشکر کردیم. هفته بعد گفت: امروز سعید پول غذا را حساب کرد و همینطور هفته های بعد...
🌷ابراهیم شهید شد. یکروز دور هم نشسته بودیم. بحث چلوکباب شد. مصطفی گفت: یادتان می آید که ابراهیم گفت مصطفی امروز پول غذا را میدهد؟ آن روز هم پول را ابراهیم داد. اما برای اینکه من خجالت نکشم...
💫سعید با تعجب گفت: من هم همینطور... و بقیه هم همین را گفتند. آن روز فهمیدیم در تمام مدتی که ما با ابراهیم چلوکباب میخوردیم تمام پول غذا را خودش میداد. چون ما از لحاظ مالی ضعیف بودیم؛ اما این کار را کرد که ما هم از غذای خوب لذت ببریم. چه آدمی بود این ابراهیم.
📔سلام بر ابراهیم2
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
سلام بر ابراهیم.pdf
3.54M
پی دی اف کتاب
#سلام_بر_ابراهیم
پیشنهاد دانلود برای اونایی که این کتاب رو هنوز نخوندن.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
✍به #نماز خیلی اهمیت می داد ، با تعمق #قرآن می خواند ، با تصرع #مناجات می کرد و در دعا کمتر تقاضای مادی داشت .
او عاشق و دلباخته #خدا بود و در وصف این عشق ، سندی بهتر از جسد خونین او نیست .
💠در دفتر سپاه اتاقکی بود که او اغلب در آنجا مشغول #دعا بود ، خیلی #اشک می ریخت ، انگار دنبال گمشده ای می گشت .
هرگز سوز و اشک او را در مناجاتش فراموش نمیکنم ، #عبادات او خالصانه بود.....
#شهیدعلیرضا_نوبخت
📚امام سجاد و شهدا ، ص51
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
دست یکدیگر را بگیرید و راه شهدا را که همان راه رسیدن به خدای متعال است ، ادامه دهید....
#شهیدمصطفی_ردانی_پور
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#نقطه_شروع_ناخالصی
🔶خیلیها باور نمیکردند فرمانده توپخانه سپاه این قدر کم حقوق میگیره؛ وقتی هم که خواستند حقـوقش را زیاد کنند #عصبانی شد و نذاشت
توی جلسه ای بهش یه تلویزیون هدیه دادند اما قبول نکرد گفتند این #هدیه
رابه همه فرماندهان دادن چرا نمیگیری؟
🔷گفت ناخالصی در عمل یه نقطه شروع
داره ممکن هست قبول این هدیه نقطه
شروع #ناخالصی در زندگی من باشـه،
نمی خوام ذرّه ای از ناخالصی در عملم
باشه من با خدا معامله کرده ام ، هدیه رو هم از خودش می گیرم
📚خاطره از #شهید حسن شفیعزاده، کتاب #حکایت فرزندان فاطمه ، جلد۱ ،ص۴۰
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#بسیجےوسطمعرڪه
به بچههای #بسیج خیلی اعتقاد داشت👌.در روزهای #فتنه۸۸ یک بار دربارهی بچههای بسیج صبحت میکردیم.از بسیجیهای اسلامشهری و اینکه چطور پای کار انقلاباند✌️کلی صبحت کرد و کلی از آنها تعریف و تمجید کرد،
با همهی جو سنگینی که آن روزها علیه بچههای بسیج وجود داشت، به شدت از تاثیر حضور بسیج در خاتمه دادن به غائله فتنه تعریف میکرد🌺.این بچهها را خیلی دوست داشت و با احترام از انها یاد میکرد.خودش هم یکی از آنها بود.محمودرضا بسیجی وسط معرکه بود☝️.در ایام اغتشاشات خیابانهای تهران،کنار بچههای بسیج بود.کسی به او تکلیف نمیکرد که برود،اما موتور سیکلتش🏍را بر میداشت و تنهایی میرفت.چندبار هم خودش را به خطر انداخته بود😞.یک بار خودش تعربف میکرد به خاطر ظاهر بسیجیاش پشت چراغ قرمز، اراذل و اوباش هجوم آورده بودند❗️.که موتورش را زمین بزنند،اما نتوانسته بودند.آن روزها نگرانش میشدم😞در یکی دو هفته بعد از اعلام نتایج انتخابات که خیابان آزادی و بعضی خیابانهای اطراف اغتشاش بود با او تماس گرفتم و پرسیدم:کجایی؟!😫گفت توی خیابان.گفتم چه خبر است آنجا؟ گفت:امنوامان😐.گفتم این چیزهایی که من دارم توی اینترنت میبینم آنقدر هم امنوامان نیست😒!گفت نگران باشگفتم چرا؟ گفت بسیجی زیاد است☺️❤️
راوی:برادر #شهید
محمودرضابیضائے🌹
📚برشی از ڪتابتوشهیدنمیشوی🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 مصطفی یک معلم بود
و مدرک فوق دیپلم داشت.
✅ با اینکه به جبهه میرفت
در کنکور هم شرکت کرده بود.
در رشته مهندسی برق زاهدان قبول شد.
جواب کنکورش که آمد،
شهید شده بود
و هنوز پلاکارد شهادتش سر در منزل نصب بود.
✉️ وقتی پستچی برگه قبولی مصطفی را آورده بود،
اسم او را روی پلاکارد دید و گفت:
☀️ «این دانشجوی شما هم در دانشگاه دنیا و هم در دانشگاه آخرت قبول شدند».
🎤 راوی: همسر شهید
🌹 یادی از سردار #بسیجی، معلم #شهید_مصطفی_عسگری (●ولادت: ۱۳۳۵، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۴، عملیات والفجر۸)
انتشار به مناسبت #هفته_بسیج
🌹نثار روح مطهر سردار بسیجی، معلم شهید "#مصطفی_عسگری" #صلوات🌹
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊