💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۲۱
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#عقد_اخوت #رفاقت_صمیمی #مزار_شهید #شهید_حاج_احمد_کاظمی
✍...پشت سیستم مشغول وارد کردن اسم بچه های موسسه #شهید_کاظمی بودم.که زد روی شانه ام: میای با هم #عقد_اخوت ببندیم
💦که #رفاقتمون_صمیمی تر بشه؟ نمی دانم از کجا #احادیث و روایاتش را یاد گرفته بود. همه را با دور تند زیر گوشم خواند، حتی ته و تویش را در آورده بود که بهتر است در یکی از حرم های معصومین، آن هم با نفس سیدی #عقد_اخوت بسته شود. خودش برید و دوخت که باروبندیل را ببند برویم قم.
💦در شبستان امام خمینی(ره)حرم حضرت معصومه(س) بعداز نماز ظهر سیدی #عقد_اخوت ما را بست دستمان را گذاشتیم در دست هم و از آنجا شدیم برادر باهم قول و قرار هایی گذاشتیم که برای هم برادری کنیم.
💦و در مشکلات، در پی پولی و حتی در معنویات هوای همدیگر را داشته باشیم بعد از آن نشد دیگر اسم همدیگر را صدا بزنیم؛ شدیم دادا:
💦یکی از عهدهایمان این شد که جمعه هر هفته برویم سر #مزار_حاج_احمد.قرار بعدی مان سر #قبر_حاج_احمد در گرماگرم دست های به هم گره خورده مان محکم شد: سعی کنیم به #حاج_احمد نزدیک بشیم.
🍀راوی:محسن همتی ها،دوست شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۲ ص ۱۲۱
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊