#خاطرات_شهدا
به شهید تورجی زاده ارادت خاصی داشتم .
یه شب به خوابم اومد ،
بهش گفتم ،
محمدرضا این همه از حضرت زهرا (س) گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت ؟
شهید تورجی زاده هم بلافاصله گفت ،
همین که توی آغوش فرزندش امام زمان (عج) جان دادم برام کافیه....
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
به روایت آیت الله میردامادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهدا
حال عجیبی داشت ، زودتر از همه بلند شد ، وضو گرفت و قبل از اذان رفت حرم .
از صحن گوهرشاد وارد شد و خودش را به ضریح رساند دائم اشک می ریخت انگار روبروی امام رضا (ع) ایستاده ، اشک می ریخت و حرف میزد ، بعد هم رفت یه گوشه و مشغول نماز و زیارت شد . می گفت ،
خواب امام رضا(ع) را دیدم ، فرمودند ، بیا حرم و حاجت بگیر ،
عملیات کربلای 10 حاجتش را گرفت.....
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
📕 خط عاشقی ، ج3
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهید
بعد از اینکه محمد رضا به شهادت رسید، تا مدت ها نوارهای روضه و مداحی او را پخش می کردیم که همه را به عشق امام زمان می خواند..
یک شب او را خواب دیدم، خیلی نورانی و خوشحال بود، پرسیدم، محمد رضا تو که این همه در دنیا برای امام زمان خواندی توانستی او را ببینی؟
خندید و گفت، من حتی آقا را در آغوش گرفتم..
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
📕 یا زهرا
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊