#خاطرات_شهدا 🌷
💠خط عاشقی
🔰چهل هفته #شبهای_جمعه از خرم آباد تا جمکران🕌 می آمدیم؛ حاج آقا #نذر داشت. مجید آن موقع کوچک بود👶 همراه مان می آوردیمش.
🔰با من و پدرش طی کرده بود که اگر به #مسجد رسیدیم و خواب بود😴، باید بیدارش کنیم. آن روز توی راه #خوابش برده بود، دل مان نیامد صدایش بزنیم☺️
🔰رفتیم #زیارت مان را کردیم. وقتی رسیدیم به ماشین🚗بیدار شده بود. گفت: شما دوباره من رو بیدار نکردین⁉️ولی من خواب دیدم #امام_زمان اومدن اینجا و یه تاج سفید👑 گذاشتن روی سر من😍
✅ راوی: مادر شهید
🌷#شهید_مجید_زین_الدین
📚برادرفداکارش،حسین کاجی،ص۱۳
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
╭❃-----------------❃╮
🌷 @majnon313
╰❃-----------------❃╯
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌷مجید ۱۵ساله بود که اقا مهدی او را با خودش برد جبهه. ما از فعالیت های اقا مهدی زیاد می شنیدیم اما از مجید نه.
🌷انگار که در ابرها زندگی می کرده که هیچ اسمی از او نیست.هیچ وقت حاضر نشده از او فیلمی و مصاحبه ای بگیرند.
🌷با اینکه در اطلاعات عملیات لشکر بوده و مدام هم جبهه بود.از این پنج سال جبهه مجید جز رنگین کمانی کم رنگ چیزی باقی نمانده. مجید دلش می خواست بی نام و خالصانه باشد که همین طور هم شد. 🌈 مثـلِ رنگیــــن کمــان 🌈
#شهید_مجید_زین_الدین🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊