#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_صد_و_بیست_و_پنج
💚برخورد صحيح❤️ص ۱۷۳
✔جمعي از دوستان شهيد
♻️...پاييز ۱۳۶۱ بود. با موتور به سمت ميدان آزادي مي رفتيم. مي خواستم ابراهيم را براي عزيمت به جبهه به ترمينال غرب برسانم.
♻️يک ماشــين مدل بالا از کنار ما رد شــد. خانمي کنار راننده نشسته بود که#حجاب درستي نداشت. نگاهي به ابراهيم انداخت و حرف زشتي زد.ابراهيم گفت: سريع برو دنبالش!
♻️من هم با سرعت به ســمت ماشين رفتم. بعد اشاره کرديم بيا بغل، با خودم گفتم: اين دفعه حتمًا دعوا مي كنه. اتومبيل کنار خيابان ايستاد. ما هم كنار آن توقف کرديم.
♻️منتظــر برخورد ابراهيم بودم. ابراهيم كمي مكــث كرد و بعد همين طور که روي موتور نشسته بود با راننده سلام و احوال پرسي گرمي کرد! راننده که تيپ ظاهري ما و برخورد خانمش را ديده بود، توقع چنين سلام و عليکي را نداشت.
🍁@pmsh313
♻️بعد از جواب سلام، ابراهيم گفت: من خيلي معذرت مي خوام، خانم شما فحش بدي به من و همه ريش دارها داد. مي خواهم بدونم که...
♻️راننده حرف ابراهيم را قطع کرد و گفت: خانم بنده غلط کرد، بيجا کرد! ابراهيم گفت: نه آقا اين طــوري صحبت نکن. من فقط مي خواهم بدانم آيا
حقي از ايشــان گردن بنده اســت؟ يا من کار نادرستي کردم که با من اين طور برخورد کردند؟!
♻️راننــده اصلا ً فكر نمي كرد ما اين گونه برخورد كنيم. از ماشــين پياده شــد. صورت ابراهيم را بوسيد و گفت: نه دوست عزيز، شما هيچ خطائي نکردي. ما اشتباه کرديم. خيلي هم شرمنده ايم. بعد از کلي معذرت خواهي از ما جدا شد.
🍁@shahidabad313
♻️اين رفتارها و برخوردهاي ابراهيم، آن هم در آن مقطع زماني براي ما خيلي عجيب بود. امــا با اين کارها راه درســت برخورد كردن با مردم را به ما نشــان مي داد.
♻️هميشه مي گفت: در زندگي،آدمي موفق تراست که در برابر#عصبانيت ديگران#صبور باشد. کار بي منطق انجام ندهد و اين رمز موفقيت او در برخوردهايش بود.
♻️نحــوه برخورد او مرا به ياد اين آيــه مي ِ انداخت: » بندگان)خاص خداوند(رحمان کساني هستند که با آرامش و بي تکبر بر زمين راه مي روند و هنگامي که جاهلان آنان را مخاطب سازند )و سخنان ناشايست بگويند( به آنها سلام مي گويند
⚡( -فرقان آيه 63)
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_صد_و_بیست_و_پنج
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
💥اعترافات بازجوی بعثی
🔹️سرهنگ «عبدالرشيد الباطن» بازپرس ويژة گارد رياست جمهوري عراق در زمان جنگ عليه ملت ايران بود. او به خوبي به زبان فارسي و تاريخ ايران آشنايي
داشت و پيش از آغاز جنگ تحميلي عليه ايران، توسط استخبارات عراق و صدام، براي تحصيل زبان فارسي به تهران اعزام مي شود.
🔸️سرهنگ عبدالرشيد در بهار سال 1975م در رشتة زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد و با آغاز جنگ و تجاوز بعثي ها به ايران، مأموريت يافت اسراي ايراني خط مقدم جبهه ها را بازجويي و از آنان اطلاعات كسب كند؛ تا جايي كه به دريافت مدال و نشان از صدام مفتخر شد.
🔹️اين جنايتكار جنگي در جريان بازجويي هايش اعتراف مي كند كه اسراي ايراني را پيش از به شهادت رساندن، شكنجه مي كرده است.بر روي برخي از اسراي تير باران شده، آهك يا مواد شيميايي يا اسيد مي ريختند تا اثري از آنها باقي نماند.
🔹️وي دربارة يك اسير ايراني كه بر اثر اصابت مين، پايش را از دست داده بود، گفته است: «زماني كه از
اين اسير بازجويي مي كردم، به دليل مقاومتش، شروع به قطع انگشتان دستانش كردم. پس از قطع هر انگشت و به فاصلة دو دقيقه، محل قطع شده را با فندك مي سوزاندم تا اينكه تمام انگشتانش را بريدم؛ اما مقاومت حيرت آور او كه بسيار هم جوان بود، مرا خشمگين كرد و با ارّه، پايش را نيز قطع كردم؛ اما اين اسير ايراني هيچ اطلاعاتي نداد».
🔸️اين جنايتكار جنگي كه در پرونده اش كشتار و اعدامهاي فجيع شيعيان و اكراد عراقي نيز ديده مي شود، در سال پنجم جنگ نيز در يك قتل عام اسراي
ايراني،۲۲رزمندة جمهوري اسلامي ايران را كه همگي زير ۲۰سال سن داشتند، با شليك تير خلاص به سرشان، به#شهادت مي رساند؛ در حالي كه دستهاي
همگي اين اسيران، بسته بود.
🔹️او اعتراف كرده است كه در جريان جنگ، هزاران
اسير ايراني به شكل فجيعي در اسارت به شهادت رسیده اند...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯