#خاطره_از_شهدا
✍به درخواست محمدتقی، بلافاصله بعد از#ازدواج در سی خرداد ماه همراه همسرش رفتند تربت حیدریه و یکماه آنجا ماندند. قبل از#عقد به همسرش گفته بود.
🍀 در زندگی باید #صبور باشی. زندگیت باید رو دوشت باشه چون زندگی با یک #جهادگر یعنی همین، جنگ نبود بازهم من یک جا بند نمی شدم... همش از این شهر به اون شهر... و باز تاکید کرده بود؛ زندگی با یه جهادگر یعنی همین! با همه این حرفهایی که زده بود #عروس خانم بله را گفت. محمدتقی با شنیدن بله عروس سرش را بلند کرد و نگاهش کرد و خندید. #زندگی ساده و الهی و باصفایشان همین قدر#خوب و#شیرین شروع شد.
#شهید_سید_محمدتقی_رضوی
📚منبع : هفته نامه یالثارات الحسین علیه السلام، شماره 655
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💎#رفیق_خوشبخت_ما (۴۲)
🍀#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی(ره)
🍁#اولین_سالگرد_شهادت
⭐#زندگی_مجاهدانه همراه با تلاش خالصانه
🌿#مکتب و#مدرسه درس آموز
🍂مقدمه سازی#ظهور
👈#باب_ششم:#حیرت ص ۶۳
🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی
🔸️انتشارات زائر رضوی
🖊آخرین عکس یادگاری ص ۶۷
🔸️من آخرین لحظه ای که#شهید_همدانی را دیدم، چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانی در وی دیدم. او بسیار#صبور بود.
🔸️تا کسی به این شهید نزدیک نمی شد، پی به شخصیتش نمی برد. من در دوران#دفاع_مقدس زیاد نزدیکش نبودم؛ اما در#سوریه توفیق شد از نزدیک با ایشان آشنا شوم.
🔸️در لحظۀ آخر که شهید همدانی را دیدم، تکانی خوردم. احساس کردم او از#شهادت خود#مطلع است. بعدا وقتی با خانواده اش صحبت کـردم، یقین پیدا کردم که واقعااز شهادت خـود مطلع بـود.
🔸️با خنده به من گفت: ’بیا عکسی بگیریم، شاید#آخرین_عکس ما باشد.‘ وقتی ایـن حـرف را زد، تکان خوردم.«
🌼شهید سلیمانی
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_صد_و_بیست_و_پنج
💚برخورد صحيح❤️ص ۱۷۳
✔جمعي از دوستان شهيد
♻️...پاييز ۱۳۶۱ بود. با موتور به سمت ميدان آزادي مي رفتيم. مي خواستم ابراهيم را براي عزيمت به جبهه به ترمينال غرب برسانم.
♻️يک ماشــين مدل بالا از کنار ما رد شــد. خانمي کنار راننده نشسته بود که#حجاب درستي نداشت. نگاهي به ابراهيم انداخت و حرف زشتي زد.ابراهيم گفت: سريع برو دنبالش!
♻️من هم با سرعت به ســمت ماشين رفتم. بعد اشاره کرديم بيا بغل، با خودم گفتم: اين دفعه حتمًا دعوا مي كنه. اتومبيل کنار خيابان ايستاد. ما هم كنار آن توقف کرديم.
♻️منتظــر برخورد ابراهيم بودم. ابراهيم كمي مكــث كرد و بعد همين طور که روي موتور نشسته بود با راننده سلام و احوال پرسي گرمي کرد! راننده که تيپ ظاهري ما و برخورد خانمش را ديده بود، توقع چنين سلام و عليکي را نداشت.
🍁@pmsh313
♻️بعد از جواب سلام، ابراهيم گفت: من خيلي معذرت مي خوام، خانم شما فحش بدي به من و همه ريش دارها داد. مي خواهم بدونم که...
♻️راننده حرف ابراهيم را قطع کرد و گفت: خانم بنده غلط کرد، بيجا کرد! ابراهيم گفت: نه آقا اين طــوري صحبت نکن. من فقط مي خواهم بدانم آيا
حقي از ايشــان گردن بنده اســت؟ يا من کار نادرستي کردم که با من اين طور برخورد کردند؟!
♻️راننــده اصلا ً فكر نمي كرد ما اين گونه برخورد كنيم. از ماشــين پياده شــد. صورت ابراهيم را بوسيد و گفت: نه دوست عزيز، شما هيچ خطائي نکردي. ما اشتباه کرديم. خيلي هم شرمنده ايم. بعد از کلي معذرت خواهي از ما جدا شد.
🍁@shahidabad313
♻️اين رفتارها و برخوردهاي ابراهيم، آن هم در آن مقطع زماني براي ما خيلي عجيب بود. امــا با اين کارها راه درســت برخورد كردن با مردم را به ما نشــان مي داد.
♻️هميشه مي گفت: در زندگي،آدمي موفق تراست که در برابر#عصبانيت ديگران#صبور باشد. کار بي منطق انجام ندهد و اين رمز موفقيت او در برخوردهايش بود.
♻️نحــوه برخورد او مرا به ياد اين آيــه مي ِ انداخت: » بندگان)خاص خداوند(رحمان کساني هستند که با آرامش و بي تکبر بر زمين راه مي روند و هنگامي که جاهلان آنان را مخاطب سازند )و سخنان ناشايست بگويند( به آنها سلام مي گويند
⚡( -فرقان آيه 63)
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
📌پیام شهید
#ابراهیم می گفت:
✨ در زندگی، آدمی مؤفق تر است که در برابر عصبانیت بقیه #صبور باشد
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_نود_و_یک
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
💥انتقام از منافقين در اردوگاه(۲)
🔸️منافقين نمي توانستند در مقابل اسراي درد كشيده مقاومت كنند. سر، دست، پا و دندانهاي بسياري از منافقين شكسته شد. صداي فرياد و نالة آنان در فضا پيچيده بود و چند نفرشان به حال اغما رفتند.
🔹️اين تسويه حساب ما با منافقين، به دليل رشادت و از خود گذشتگي ساير اسرا بود كه خود را در مقابل كابل و باتوم عراقي ها قرار داده بودند تا ما بتوانيم
به راحتي منافقين را به سزاي اعمالشان برسانيم.
🔸️نيروهاي كمكي وارد اردوگاه شده بودند و اقدام به تيراندازي هوايي مي كردند؛ سپس همة اسرا را با ضربات شديد به داخل آسايشگاهها ريخته، درها را قفل كردند. تمام محوطه به هم ريخته بود.
🔸️صداي عراقي ها لحظهاي خاموش نمي شد و اين طرف و آن طرف مي دويدند. صداي آمبولانس ها نيز براي مداوا و تخلية منافقين مجروح شده، شنيده مي شد. نگهبان ها نيز هر لحظه از جلوي پنجره ما را تهديد مي كردند كه مجازات سختي در انتظارتان است.
🔹️با اينكه در اثر درگيري با عراقي ها مجروح و
خوني شده بوديم، ولي همگي خندان بوديم؛ زيرا احساس مي كرديم#انتقام كوچكي از دشمنان قسم خوردة مردم ايران گرفته ايم. اين حركت ما موجب شد تا شبانه منافقين را از اردوگاه خارج و به مكان ديگري انتقال دهند.
🔹️عراقي ها ما را#مجازات سختي كردند و چندين روز از آب، غذا و نيازهاي اولية ما كاستند.آنان هر روز چند نفر را براي بازجويي و شكنجه بيرون مي بردند.
چند روز بعد خود عراقي ها گفتند كار شما بسيارخوب بود. اگر ما هم شرايط شما را داشتيم، همين كار را مي كرديم و اضافه كردند ما به آنان با ديدة#حقارت نگاه مي كنيم.
🔸️همواره به اسرا تأكيد مي كردم كه بايد به دشمن قسم خورده اثبات كنيم كه ما ايراني و وارث تمدني بزرگ و پرچمدار نهضت خونين#شيعه هستيم.
🔹️ما همواره تلاش مي كرديم تا با تقويت روحيه، در برابر فشارهاي سخت و غير انساني آنان خم به ابرو نياوريم و به اميد پيروزي و رهايي از دست دژخيمان عراقي، همواره#صبور بوديم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯