eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️مطلع الفجر ص ۱۳۳ ✔حسين الله كرم 💚زخمی شدن ابراهیم❤️ ♻️...به محض رسيدن به ارتفاعات انار، يكي از بچه ها با لهجه مشهدي به سمت من آمد و گفت: حاج حسين، خبر داري ابراهيم رو زدن!! ♻️بدنم يك دفعه لرزيد. آب دهانم را فرو دادم و گفتم: چي شده؟! جواب داد: يه گلوله خورده تو گردن ابراهيم. 🍁@shahidabad313 ♻️رنگم پريد. ســرم داغ شــد. ناخودآگاه به سمت ســنگرهاي مقابل دويدم. در راه تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشــتم در ذهنم مرور مي شد، وارد سنگر امدادگر شدم و بالای سرش آمدم. ♻️گلوله اي به عضلات گردن ابراهيم خورده بود. خون زيادي از او می رفت. جواد را پيدا كردم و پرسيدم: ابرام چي شده؟! ♻️با كمي مكث گفت: نمي دونم چي بگم. گفتم: يعني چي؟!جواب داد: با فرماندهان ارتش صحبت كرديم كه چطور به تپه حمله كنيم. 🍁@pmsh313 ♻️عراقيها شــديدًا مقاومــت مي كردند. نيروي زيادي روي تپــه و اطراف آن داشتند. هر طرحي داديم به نتيجه نرسيد. ♻️نزديك بود و بايد كاري مي كرديم، اما نمي دانســتيم چه كاري بهتره. ♻️يك دفعه ابراهيم از سنگر خارج شد! به سمت تپه عراقي ها حركت كرد و بعد روي تخته سنگي به سمت ايستاد! ♻️بــا صداي بلند شــروع به گفتن كرد! ما هــر چه داد مي زديم كه ابراهيم بيا عقب، الان عراقي ها تو رو مي زنن، فايده نداشت. 🍁@shahidabad313 ♻️تقريبًا تا آخر را گفت. با تعجب ديديم كه صداي تيراندازي عراقي ها قطع شده! ولي همان موقع يك گلوله شليك شد و به ابراهيم اصابت كرد. ما هم آورديمش عقب! ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💥انتقام از منافقين در اردوگاه(۲) 🔸️منافقين نمي توانستند در مقابل اسراي درد كشيده مقاومت كنند. سر، دست، پا و دندانهاي بسياري از منافقين شكسته شد. صداي فرياد و نالة آنان در فضا پيچيده بود و چند نفرشان به حال اغما رفتند. 🔹️اين تسويه حساب ما با منافقين، به دليل رشادت و از خود گذشتگي ساير اسرا بود كه خود را در مقابل كابل و باتوم عراقي ها قرار داده بودند تا ما بتوانيم به راحتي منافقين را به سزاي اعمالشان برسانيم. 🔸️نيروهاي كمكي وارد اردوگاه شده بودند و اقدام به تيراندازي هوايي مي كردند؛ سپس همة اسرا را با ضربات شديد به داخل آسايشگاهها ريخته، درها را قفل كردند. تمام محوطه به هم ريخته بود. 🔸️صداي عراقي ها لحظهاي خاموش نمي شد و اين طرف و آن طرف مي دويدند. صداي آمبولانس ها نيز براي مداوا و تخلية منافقين مجروح شده، شنيده مي شد. نگهبان ها نيز هر لحظه از جلوي پنجره ما را تهديد مي كردند كه مجازات سختي در انتظارتان است. 🔹️با اينكه در اثر درگيري با عراقي ها مجروح و خوني شده بوديم، ولي همگي خندان بوديم؛ زيرا احساس مي كرديم كوچكي از دشمنان قسم خوردة مردم ايران گرفته ايم. اين حركت ما موجب شد تا شبانه منافقين را از اردوگاه خارج و به مكان ديگري انتقال دهند. 🔹️عراقي ها ما را سختي كردند و چندين روز از آب، غذا و نيازهاي اولية ما كاستند.آنان هر روز چند نفر را براي بازجويي و شكنجه بيرون مي بردند. چند روز بعد خود عراقي ها گفتند كار شما بسيارخوب بود. اگر ما هم شرايط شما را داشتيم، همين كار را مي كرديم و اضافه كردند ما به آنان با ديدة نگاه مي كنيم. 🔸️همواره به اسرا تأكيد مي كردم كه بايد به دشمن قسم خورده اثبات كنيم كه ما ايراني و وارث تمدني بزرگ و پرچمدار نهضت خونين هستيم. 🔹️ما همواره تلاش مي كرديم تا با تقويت روحيه، در برابر فشارهاي سخت و غير انساني آنان خم به ابرو نياوريم و به اميد پيروزي و رهايي از دست دژخيمان عراقي، همواره بوديم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯