eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷️مداحي ص ۱۶۱ ✔اميرمنجر،جواد شيرازي 💚عادات جالب مداحی ابراهیم❤️ 🔷️...روي موتور نشســته بود. به زيبايي شروع به خواندن اشعاري براي حضرت زهرا (س) نمود. خيلي جالب و سوزناك بود. 🔷️از ابراهيم خواستم كه در همان اشعار را به همان سبك بخواند، اما زير بار نرفت! مي گفت: اينجا دارند، من هم كه اصلا ً صداي خوبي ندارم، بي خيال شو... 🍁@shahidabad313 🔷️اما مي دانستم هر وقت كاري بوي غيرخدا بدهد، يا باعث مطرح شدنش شود ترك مي كند. در مداحي عادات جالبي داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها مي شد كه بدون بلندگو مي خواند. 🔷️در سينه زني خيلي محكم سينه مي زد مي گفت: اهل بيت(ع)همه وجودشان را براي اسلام دادند. ما همين را بايد خوب انجام دهيم. 🔷️در عروسي ها و در عزاها هر جا مي ديد وظيفه اش خواندن است مي خواند. اما اگر مي فهميد به غير از او ديگري هست، نمي خواند و بيشتر به دنبال استفاده بود. 🍁@pmsh313 🔷️ابراهيم مصداق حديث نورانــي امام رضا(ع)بود كه مي فرمايد: »هر كس براي مصائب ما گريه كند و ديگران را بگرياند، هر چند يك نفر باشد اجر او با خدا خواهد بود.هر كه در مصيبت ما چشمانش اشك آلود شود و بگريد، خداوند او را با ما محشور خواهد كرد.(مستدرك الوسائل ج1 ص386) 🔷️در عزاداري ها حال خوشــي داشت. خيلي ها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصي پيدا مي كردند. ابراهيم هر جايي که بــود آنجا را كربلا مي كرد! 🔷️گريه ها و ناله هاي ابراهيم شــور عجيبي ايجاد مي كرد. نمونه آن در اربعين سال 1361 در#عاشقان_حسين(ع)بود. 🍁@pmsh313 🔷️بچه هاي هيئتي هرگــز آن روز را فراموش نمي كنند. ابراهيم ذكر حضرت زينب(س) را مي گفت. او شور عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد! آن روز حالتي در بچه ها پيدا شدكه ديگر نديديم. مطمئن هستم به خاطر سوز دروني و نََفس گرم ابراهيم، مجلس اين گونه متحول شده بود. 🔷️ابراهيــم در مورد مداحــي حرفهاي جالبي مي زد. مي گفــت: مداح بايد آبروي اهل بيت(ع)را درخواندنش حفظ كند، هر حرفي نزند. اگر در مجلســي شرايط مهيا نبود روضه نخواند و... 🍁@shahidabad313 🔷️ابراهيم هيچ وقت خودش را مداح حساب نمي كرد. ولي هر جا كه مي خواند شور و حال عجيبي را ايجاد مي كرد. 🔷️ را هيچ وقت فراموش نمي كرد. چند بيت شعر آماده كرده بود كه اســم شهدا علي الخصوص اصغر وصالي و علي قرباني را مي آورد و در بيشتر مجالس مي خواند... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💠خبر تبادل اسرا 🔹️صدام كه حملة نيروهاي غربي را حتمي مي ديد و بايد تمام توانش را به جبهة كويت معطوف مي داشت، عجولانه قرارداد 1975 الجزاير را پذيرفت و براي رهايي از مسئوليت بزرگ نگهداري هزاران اسير ايراني، تصميمش را گرفت. 🔸️به روزهاي آخر اسارت نزديك مي شديم. مشكلات روحي زياد شده بود و همه عصبي بودند. بعد از رحلت جانگداز امام راحل هيچ انگيزه اي براي بازگشت به وطن نداشتيم. گاه فكر مي كرديم موضوع تبادل اسرا از ياد دولت مردان ايران رفته است. 🔹️چند روزي بود كه نگهبانان و فرماندهان عراقي مي گفتند: «به زودي خبر خوشحال كننده اي به شما خواهيم داد». 🔸️در صبح يك روز سرد زمستاني كه مشغول اصلاح سر و صورت بوديم، ناگهان صداي بلندگوها بلند شد. صداي صدام حسين بود كه سخنراني مي كرد. اسرا خواستند سر و صدا كنند تا صداي صدام شنيده نشود كه عراقي ها گفتند:«خبر مهمي براي شماست. گوش كنيد.» 🔹️همه گوش داديم. صدام به عربي گفت: «عراق مندرجات كامل قرارداد 1975 الجزاير را به رسميت مي شناسد و تبادل اسرا به زودي آغاز خواهد شد. دشمني ايران و عراق نيز پايان يافته است». 🔸️همة اسرا از شدت خوشحالي فرياد كشيدند. سرانجام روز موعد فرا رسيده بود و تمام آن رنجها و سختي ها تمام مي شد. 🔹️صداي «االله اكبر» به آسمان برخاست. عراقي ها هم خوشحال بودند. آنان بيشتر از ما شادماني مي كردند؛ چرا كه صدام زندگي همة جوانان عراقي را تباه كرده بود. 🔹️آنان به ما گفتند كه تا چند روز ديگر نمايندگان صليب سرخ جهاني از اردوگاه بازديد و آمارگيري خواهند كرد. خبر آمدن صليب سرخ به اردوگاه براي عراقي ها مهم و براي ما نامفهوم بود،به همين دليل جلسه اي ترتيب داديم تا بدانيم وظيفة ما نسبت به نمايندگان صليب سرخ چيست؟... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯