eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نگاهی به جغرافیا، سبک زندگی و جهانِ انسان یمنی 🍂قسمت ششم 🔸️از همه مهم‌تر اینکه زیدی‌ها معتقدند امام باید جهاد به سیف، یعنی جهاد و مبارزه مسلحانه انجام بدهد. از خود یمنی‌ها هم که می‌پرسیم، روی این ویژگی به‌عنوان مهم‌ترین عامل تعیین امام دست می‌گذارند و تأکید دارند که امام باید قیام کند و این هم برمی‌گردد به روحیه حماسی و سلحشوری یمنی‌ها؛ حماسه در تار و پود زندگی یمنی‌ها حاضر و در رگ‌ها و شریان‌های این مردم جریان دارد. 💥باید به این نکته اشاره کرد که با توجه به تفاوت ملاک‌های تعیین امام در زیدیه و امامیه، شیعیان زیدی‌ نسبت به ائمه شیعیان امامیه احترام کامل دارند. مثلاً صحیفه سجادیه که انشای حضرت علی بن الحسین امام زین‌العابدین(ع) است، در کنار نهج‌البلاغه و قرآن یکی از کتب مقدس ایشان است. شیعیان زیدیه و نیروهای انصاراللّه چهار کتاب مقدس دارند و در دفتر کار همه مسئولین و فرماندهان انصاراللّه موجود است. اگر از تک تک افراد انصاراللّه بپرسی چهار کتاب مقدس را نام ببر ۱. قرآن ۲. نهج‌البلاغه، ۳. صحیفه سجادیه و ۴. کتاب «المحاضرات» را نام خواهند برد. المحاضرات جمع «محاضره» به معنای کلاس درس است. این کتاب در واقع نوارهای صوتی «حسین بدرالدین» رهبر انصاراللّه است که بعدها مکتوب و تبدیل به کتاب المحاضرات شده است.  🔹️در هر صورت زیدی‌ها نسبت به ائمه شیعیان امامیه، از جمله امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام رضا(ع) احترام بسیار زیادی قائلند و وقتی در باره ائمه اثنی عشری ازشان سئوال می‌کردیم، می‌گفتند: «برای ما محترمند، ولی امام قائم نیستند، امام قاعدند.» امام قاعد یعنی امام نشسته، امامی که قیام نکرده. در نظام ارزش‌گذاری مردمی که حماسه، سلحشوری و جنگاوری همواره یک ارزش محسوب می‌شده و ملاک ارزش‌گذاری بوده...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت صد و دو 📝صراط مستقیـــــــم♡ ⬅️کوچکترین عضو خانواده،بودم پدرم پیرمرد بود و توان ادارۀ امور کشاورزی و دامپروری را دیگر نداشت. دلم برای مادرم می سوخت، برای همین تصمیم به ترک تحصیل گرفتم. ولی محمد پس از اینکه دورۀ ابتدایی اش را به پایان رساند روانۀ حوزۀ علمیه شد تا به قول خودش خدمتی به اسلام و مسلمین کند . 🌷او خیلی بود و با اینکه در شهر درس می خواند ولی اصلا خودش را نمی گرفت، هر گاه به روستا می آمد و مرا می دید در سلام و احوالپرسی پیشقدم می شد. مدّتی از طلبگی او می گذشت که مرا کنار کشید و گفت: علی اصغر !چرا به طلبگی نیامدی؟ گفتم: ّمحمد جان! خودت میدانی، کار در روستا زیاد است و پدر و مادرم دست تنهایند . ⬅️بار دیگر که به روستا آمد باز از من خواهش کرد و گفت: اگر از والدینت رضایت بگیرم طلبگی می آیی؟ گفتم: آشنایی ندارم که مرا به حوزه ببرد . گفت: خودم تو را می برم، به خدا راه همین است، اگر به حوزه وارد شوی هم دنیایت آباد میشود و هم آخرتت را تضمین میکند. 🌷هر بار با بهانه های متعدد خواهش محمد را رد میکردم.مدتها بعد محمد به کاشان عزیمت کرد و من هم به سربازی اعزام شدم. دوران خدمتم در سال های جنگ تحمیلی گذشت و این خدمت مدال افتخاری در کارنامۀ زندگیمان است ⬅️دوران سربازی با همۀ سختیهایش به پایان رسید و من برای همیشه به آغوش خانواده ام برگشتم. وقتی به روستا رسیدم، محمد نیز از کاشان آمده بود . 🌷ما دو نفر که از کودکی مشتاق دیدار هم بودیم مثل همیشه به گفت وگو نشستیم .من از سربازی می گفتم ؛ او از طلبگی ،هر دو حال هم را خوب می فهمیدیم چون طعم را چشیده بودیم. ⬅️پس از قدری گفت وگو محمد نگاهی به من انداخت و پرسید: داداش اصغر !چرا سربازی رفتی؟گفتم: این چه سؤالیست که می پرسی، خدمت یک است. 🌷گفت: یعنی جز خدمت سربازی نمی شود تکلیف را ادا کرد؟گفتم: !چرا... شرایط جبهه رفتن برایم مهیّا باشد ، میروم. گفت: جبهه به جوانهایی مثل من و تو نیاز دارد، من که تا جنگ و دفاع باشد، دست بردار جبهه نیستم. ⬅️بعد با بگو و بخند موضوع را عوض کرد و به کاشان برگشت. صحبت هایش خیلی دلم را تکان می داد و مدام ذهنم را به خود مشغول می کرد. به این کار و زندگی را رها کردم و به پادگان رفتم و داوطلبانه به منطقۀ شلمچه عازم شدم. 🌷زمستان سال ۱۳۶۵بود که عملیات کربلای ۵آغاز شد و مرا به عنوان سرگروه انتخاب کردند و چهار ماه با افتخار، اضافه به دورۀ سربازی ام خدمت کردم و پس از عملیاتی پیروزمندانه با سرافرازی به روستای خود برگشتم. میّخواستم محمد بیاید تا این بار چیزی برای گفتن داشته باشم و بگویم اگر طلبگی نرفتم ولی این بار به خواهش تو از میهنم کردم. 🌷ولی هر گاه در منزل، درباره محمد می پرسیدم هیچ کس پاسخ روشنی به من نمی داد تا اینکه از اهالی روستا شنیدم محمد در کربلای ۲به شهادت رسیده است و شاید پیکرش مفقود بماند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 شب رفت و دوباره شد هویدا پیک سحر از دل سیاهی آمیخته عطر سبزه و گل با عطر نسیم صبحگاهی🌤 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 «دنیا آدم را آهسته آهسته در کام خود فرو می برد؛ قدم اول را که برداشتی تا آخر میروی باید مواظبِ همان قدم اول باشی» شهید علی صیاد شیرازی❣🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹از تولد تا شهادت قهرمان مقاومت عماد مغنیه و نقش این شهید در افول رژیم صهیونیستی ♦️کسی که به گفته‌ی خودش امام خمینی او را زنده کرد و روح بخشید ‏💔 ۲۳ بهمن؛ سال‌روز شهادت شهید عماد مغنیه ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎐 | | | | (ع) 🏷پاسدار یعنی روییدن و بالیدن و مردانه مردن در مکتـب امام حسیـن (ع) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 نگاره باستانی: بانوان زرتشتی با چادر جِیمز راسِل (James R. Russell) ایران‌شناس آمریکایی و استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه هاروارد ایالات متحده (Harvard University)، پیرامون حجاب زنان زرتشتی در دوران باستان می‌نویسد: ▪️ از قرن اول میلادی در پالمیرا (در سوریه) نگاره‌هایی یافت شده که زنان، با چادر و نقاب، سر و صورتشان را می‌پوشاندند. از دید جِیمز راسِل، این زنان، زرتشتی بوده‌اند که حدوداً ۵۰۰ سال پیش از اسلام زندگی می‌کردند. 💢ایشان در ادامه می‌نویسند: ▪️ یک پارچه پشمی ایرانی مربوط به دوره هخامنشی در پازیریک در سیبری یافت شده، زنانـی از اشراف را نشان می‌دهد که با چادر، خود را پوشانده‌اند و همچنین زنان خدمتکار بدون حجاب، پشت سر آن‌ها ایستاده اند: An imported Persian woolen cloth of the Achaemenian period found at Pazyryk in Siberia depicts women before an incense burner on a stand with veils draped over their crowned heads... منظور پروفسور راسل این است که زنان متشخّص، حجابی کامل داشتند ولی زنان خدمتکار و کنیزان، در حجاب، آزادتر بودند. به عبارتی، هر چه سطح شخصیت بانوان، بالاتر بود، پوشش کامل‌تری داشتند. ▫️ James R. Russell, "ČĀDOR", ii. Among Zoroastrians, Encyclopædia Iranica ✍🏻 مهدی رستمی | باستان‌نامه: 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نگاهی به جغرافیا، سبک زندگی و جهانِ انسان یمنی 🍂قسمت هفتم ⬅️از سبایی‌ها و ساختار قبیله‌ای یمن تا کشورگشایی عثمانی‌ها و تقابل با انگلیس؛ سیری که یمن را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد 🔸️شاید نقطه عطف تاریخ یمن حکومت سبایی‌هاست. حکومت یمن بعد از آن هیچ‌گاه به صورت متحد و یکپارچه نبود، بلکه شامل قلمروهای قبایل قدرتمندی مثل حمیری‌ها، سبایی‌ها و ... در دوران باستان بود که تشکیل یک حاکمیت محلی دادند. بعد از ظهور اسلام نیز تا زمانی که اسلام حالت ربوبی و نظام امام ـ امت داشت، اینها تحت سیطره خلیفه و امام بودند. پس از آن که در زمان امویان و عباسیان قلمرو جهان اسلام بسیار بزرگ‌تر شد و جنس حکومت از شیوه و مدل امامت ـ امت به سوی سلطنت ـ رعیت پیش رفت، اینها قاعدتاً چون از مرکز خلافت که در شام و عراق بود، کمی فاصله داشتند، مجدداً به خو و زی قبیلگی خود بازگشتند و تا اواخر حکومت سلسله‌های اموی و عباسی همواره دارای حکومت‌های محلی خودمختار، ولی تحت‌الحمایه حکومت مرکزی بودند. این قضیه تا قرن نوزده میلادی و زمان انقراض سلسله عباسی و به قدرت رسیدن عثمانی‌ها ادامه پیدا کرد.  🔹️عثمانی‌ها وارث یک قلمرو بسیار بزرگ اسلامی از شمال تا روسیه، از غرب تا قلب اروپا (اندلس)، از جنوب تا افریقا و از شرق هم تا هند و چین بودند. البته این قلمروها در ادوار مختلف کم و زیاد می‌شد، منتها یمن به‌واسطه اینکه از یک سو در جنوب شبه جزیره عربستان و حجاز واقع بود و از جهاتی حیاط خلوت سرزمین وحی محسوب می‌شد، لذا در اختیار داشتن این سرزمین به لحاظ سوق‌الجیشی برای حفظ و حراست حرمین شریفین در مکه و مدینه اهمیت بسیاری داشت. مکه و مدینه اساساً عامل مشروعیت حکومت عثمانی بودند، چون عثمانی‌ها خودشان را خلیفه مسلمین و حکومتشان را یک حکومت اسلامی می‌دانستند. لذا داشتن یمن به‌عنوان سدی در برابر تهاجمات برای فتح مکه و مدینه توسط رقیب دیرینه و بسیار چغر عثمانی‌ها که همان غربی‌ها بودند، بسیار مهم بود. 💥از سوی دیگر یمن به لحاظ فرهنگی نیز حائز اهمیت بود. یمن در یک چهارراه فرهنگی قرار داشت که از یک طرف محل آمد و شد هندی‌ها و اهالی جنوب آسیا و از طرف دیگر به‌شدت تحت تأثیر افریقا، مخصوصاً سومالی و اریتره یعنی کشورهای شمال و شرق افریقا بود. از طرفی دیگر تجار و علمای ایرانی هم در آنجا آثار و رد پایی داشتند. جالب است بدانید که یمنی‌ها در برهه‌هایی به ایران آمدند و در حکومت دیلمیان در منطقه گیلان و مازندران صاحب حتی صدارت شدند و الان هم قبر یکی از امامان زیدیه به نام «الاُطروشی» در شمال کشور ماست. لذا یمن به لحاظ فرهنگی هم برای عثمانی‌ها اهمیت داشت...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت صد و سه 📝غریبــــی آشــــنا♡ ♻️چند ماه از رفتن برادرم می گذشت و این بار اوّل بود که نامه یا پیغامی از او برایمان نمی آمد . نمی دانستم مجروح شده یا اسیر شده یا شهید شده است، کاسۀ صبرم پر شده بود 🌷نمی توانستم دست روی دست بگذارم، امور ایثارگران، دفاتر اعزام و بیمارستانها را سر زدم ولی اثری از محمدم نبود سر در گم بودم. روزی به حوزۀ علمیّۀ محمودیّۀ فاروج رفتم تا شاید خبری از دوستانش بیابم ♻️ در این میان طلبۀ جوانی به نام آقای «قانعی » کمک حالم شد و مرا از نگرانی در آورد با او همسفر شدم و مکان های مربوط در فاروج، قوچان و شیروان را جستجو کردیم بی فایده بود و دست خالی به خانه برگشتم صبح روز بعد جناب قانعی به اصرار مرا به مشهد برد تا شاید اثری از محمد بیابیم. 🌷بیمارستان ها، ستاد معراج و ... را کندو کاو کردیم و ظهر در منزل ایشان مهمان شدیم و مُجِدانه به دفاتر مرتبط دیگر در مشهد سر زدیم. ناامید شده بودم ♻️ با خودم میگفتم: وقتی در شهر خودمان کسی خبری از او ندارد چگونه در کلان شهر مشهد باید او را بشناسند ناگهان آقای قانعی نام محمد را در میان یکی از لیستهای رزمندگان مفقودالاثر پیدا کرد بی صبرانه به سوی امور ایثارگران قدم بر می داشتم 🌷 به سالن انتظار رسیدیم، اتاق استعلام شلوغ بود ، باید منتظر میماندیم، آشفته بودم و با خودم می گفتم نکند خواب می بینم یا شاید اشتباه فامیلی باشد؟؟! ♻️سرانجام مرا صدا زدند ، وارد اتاق شدم و سلام دادم، آقای جوانی از روی صندلیش برخاست و به استقبالم آمد و به نشان دلجویی دستی بر شانه ام کشید وگفت: علیکم السلام، خوش آمدید ، 🌷بعد از من پرسید :نام گمشده و نسبت شما با ایشان چیست؟پاسخ دادم: نامش محمدعلی برزگر و نسبتمان برادریست با هر پاسخ بغضم را قورت میدادم، نگاهی به دفترش انداخت گفت: برادر شما جزو شهدای مفقودالاثر عملیات کربلای۲ است، بچه ها قرار است منطقه را تفحص کنند ♻️با شنیدن کلمۀ«شهید» سرجایم میخکوب شدم، زبانم بند آمد ،گویا ذرّه ذره جان از بدنم خارج میشد، آقای قانعی به جای من تمام سؤالات را جواب داد و دیگر چیزی از بقیّۀ گفتگوها نفهمیدم. 🌷 با حالی دگرگون به روستا آمدم، نمی دانستم این خبر را چگونه به مادرم بدهم. همسر و زنان فامیل را دعوت به دلجویی از مادرم کردم، مادرم وقتی خبر را شنید چندین بار از هوش رفت. ♻️ولی باید حقیقت تلخ فراق را می پذیرفتیم. خدای محمد ما را از نگرانی در آورد و در ماه رمضان پیکر پاکش را نشانمان داد و در شب قدر به آغوش خانواده برگرداند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 خواب و استراحت نداشت می گفت: پاسدار یعنی کسی که کار کنه ، بجنگه ، خسته نشه؛ کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره... 🌷 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 می‌گفت قبل از شوخی نیت تقرب کن و تو دلت بگو: دل یه مومن شاد می‌کنم قربه الی الله، این شوخیاتم میشه عبادت:) شهید حسین معز غلامی❣🍃 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔴روز شهید بهت تبریک گفتیم، امروز که روز پاسداره بهت تبریک میگیم، فردا که روز جانبازه بهت تبریک خواهیم گفت ▪️توی دنیا چه مدالی باقی مونده بود که به دستش نیاوردی؟ ای سالار شهدای مقاومت، این نور چشم جانبازها، ای فخر پاسدارها، ای آرامش دل امت ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1402.11.01-Panahian-ShabakeyeOfogh-AyaPadakhtanBeHejabMojebDoGhotbiMishavad-32k.mp3
7.17M
🔉 آیا پرداختن به حجاب موجب دو قطبی اجتماعی می‌شود؟ 📅 | ‌۱۴۰۲.۱۱.۰۱ 🔸️ 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نگاهی به جغرافیا، سبک زندگی و جهانِ انسان یمنی 🍂قسمت هشتم 🔸️همچنین یمن یک چهارراه اقتصادی محسوب می‌شود و لذا از لحاظ اقتصادی هم مهم است. یمن از قدیم‌الایام مسیر تجارت ادویه، عطر، ذغال سنگ، پنبه، کتان و برد یمانی که بسیار معروف بوده است. در ادبیات ما هم از برد یمانی بسیار یاد شده. برد یمانی یا همان پارچه یمنی نشان‌دهنده شکوفایی نساجی در یمن بوده و به‌ تبع آن دامداری، نخ‌ریسی، کشت پنبه و صنایع وابسته نیز ایجاد شد. 💥بنابراین یمن یک چهارراه اقتصادی و منبع درآمدی خوبی برای عثمانی‌ها بود. در آن دوره یعنی در قرن ۱۸ و ۱۹ یمن دیگر تبدیل به یک حکومت خود مختار شده و منطقه‌ای بود که قبایل در آن حکومت می‌کردند.  🔸️رقیب دولت عثمانی در آن زمان انگلیس بود که توانسته بود پرتغالی‌ها، ایتالیایی‌ها و بسیاری از دولت‌هایی که در آن زمان صاحب نیروی دریایی و مستعمراتی بودند را عقب براند و یکه‌تاز و آقای عرصه استعمار در غرب و رقیب اصلی عثمانی‌ها شود. انگلیسی‌ها هند را تصرف کرده و مستعمره خودشان ساخته بودند و در آنجا کمپانی بزرگ هند شرقی را داشتند.  🔹️کشتی‌های نظامی و تجاری انگلیسی برای استحکام نفوذ و توسعه تجارتشان در هند نیازمند این بودند که آفریقا را دور بزنند و با طی کردن یک مسیر طولانی از کنار یمن عبور کنند و به هند برسند. به همین دلیل یمن را به لحاظ اقتصادی ایستگاه و بارانداز بسیار مناسبی می‌دیدند که بتوانند آن را به یک هاب اقتصادی[قطب اقتصادی] برای اقتصاد کمپانی هند شرقی تبدیل کرده که محصولات هندی را به یمن بیاورند و از آنجا به اروپا یا خود افریقا صادر کنند.  🔹️همچنین بنادر عدن و مّکلّا در کنار اقیانوس هند مکان بسیار مناسبی برای بارگیری ذغال‌سنگ و پشتیبانی از کشتیرانی انگلیس بودند...   ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا