3.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #ڪلیپ
وقتی شهید #مهدی_زین_الدین اینگونه در مورد گناهانش صحبت میکند ما چه چیزی برای گفتن داریم؟
امام زمان اینجاست، مراقب باشیم
#مردان_بیادعا 💛
#برادر_شهیدم 🌿•••
#شهید_مهدی_زین_الدین🍃💔
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🌹 #سیره_شهدا
🌹🌹🌹 #تواضع
چند تا سرباز مهمات آوردند و مشغول خالی کردن تریلی بودن.
بسیجی لاغر اندامی می آید طرفشان خسته نباشیدی می گوید و مشغول می شود.
ظهر است و کار تمام شده سربازها دنبال فرمانده اند تا رسید را امضا کند بسیجی عرقش راپاک می کند و رسید را امضا می کند.
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
خاطره ازشهدا
✍ تازه وارد بودم.
عراقى ها از بالاى تپه ديد خوبى داشتند. دستور رسيده بود كه بچه ها آفتابى نشوند.
تو منطقه مى گشتم، يك جوان بيست و يكى دو ساله، با كلاه سبز بافتنى روى سرش، رفته بالاى درخت، ديده بانى مى كرد.
💢صدايش كردم «تو خجالت نمى كشى اين همه آدمو به خطر ميندازى؟»
آمد پايين و گفت «بچه تهرونى؟»
گفتم «آره، چه ربطى داره؟»
♻️گفت «هيچى. خسته نباشى. تو برو استراحت كن من اين جا هستم.»
هاج و واج ماندم. كفريم كرده بود. برگشتم جوابش را بدهم كه يكى از بچه هاى لشكر سر رسيد.
☘هم ديگر را بغل كردند، خوش و بش كردند و رفتند.
بعدها كه پرسيدم اين كى بود، گفتند «مهدى زين الدين.»
#شهید_مهدی_زین_الدین
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | احمد جبل عاملی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍بچه هاى سپاه، جسدهايشان را، كنار هم، لب شيار پيدا كردند. وقتى گروهكى ها، ماشين را به #گلوله مى بندند، مجيد در دم شهيد مى شود، و مهدى را كه مى پرد بيرون، با آر پى جى مى زنند.
هفت صبح، بى سيم زدند دو نفر تو جاده ى بانه - سردشت به كمين گروهك ها خورده اند. برويد، ببنيد كى هستند و بياوريدشان عقب.
رسيديم. ديديم پشت ماشين افتاده اند. به هر دوشان تير خلاص زده بودند. اول نشناختيم. توى ماشين را كه گشتيم، كالك عملياتى و يك سررسيد پيدا كرديم. اسم فرمان ده گردان ها و جزئيات عمليات را تويش نوشته بودند.
بى سيم زديم عقب. قضيه را گفتيم. دستور دادند باز هم بگرديم. وقتى#قبض خمسش را توى داشبرد پيدا كرديم، فهميدم خود زين الدين است.
#شهید_مهدی_زین_الدین
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | احمد جبل عاملی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍ماشين، جلوى سنگر فرمان دهى ايستاد. آقا مهدى در ماشين را باز كرد. ته ايفا يك افسر عراقى نشسته بود. پياده اش كردند. ترسيده بود. تا تكان مى خورديم، سرش را با دست هايش مى گرفت.
💢آقا مهدى باهاش دست داد و دستش را ول نكرد. پنج شش متر آن طرف تر. گفت برايش كمپوت ببريم. چهار زانو نشسته بودند روى زمين و عربى حرف مى زدند.
♻️تمام كه شد گفت «ببريد تحويلش بديد.»
بى چاره گيج شده بود. باورش نمى شد اين فرمانده لشكر باشد تا ايفا از مقر برود بيرون، يك سره به مهدى نگاه مى كرد.
#شهید_مهدی_زین_الدین
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | احمد جبل عاملی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰در ستاد لشگر بودیم. شهید زین الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت می کرد. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.
🔰آن برادرم دائم تندی می کرد و جوش می زد. آقا مهدی با نرمی و ملاطفت آرامش می کرد. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی ضامن دارد از جیبش درآورد، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: «حرف حساب یعنی این!» و چاقو را نشان داد.
🔰خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا مهدی می خندد. با مهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد.
🔰ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند.
🔰بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد فرمانده یکی از گردانهای لشگر!
#شهید_مهدی_زین_الدین
#درس_اخلاق
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شجاعت
#شهید_مهدی_زین_الدین
عملیات که شروع می شد، زین الدین بود و موتور تریلش🛵
می رفت تا وسط عراقیها و برمی گشت.
می گفتم:«آقا مهدی!
می ری اسیر می شی ها. » 😱
می خندید😄 و می گفت «نترس.
اینا از تریل خوششون میاد.
کاریم ندارن. »
✍یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 33
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#درسی_از_شهدا
#شهید_مهدی_زین_الدین
#غیبت
#منتظر
#شهادت
#دعای_کمیل
✍می گفت:در زمان غیبت امام زمان(عج)،به کسی منتظر می گویند که منتظر شهادت باشد...
🍀خانمش می گفت:هنوزم که هنوز است صدای کمیل خواندنش را می شنوم...آیا باورتان می شود؟!
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
4.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 نماهنگ | #شهادت_نامه
مروری برزندگی #شهید_مهدی_زین_الدین
♦️ فرمانده لشکر ۱۷ علیبنابیطالب علیهماالسلام
🗓 شهادت شهید مهدی زینالدین ۲۷ آبان ۶۳ براثر کمین دشمن در مسیر سردشت
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
~🕊
وقتی از عملیات خبری نبود،
می خواستی پیداش کنی،
باید جاهای دنج را می گشتی.
پیداش که میکردی، می دیدی #کتاب📚 به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست.
ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت کتابهاش.
گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز📖 می ماند تا برگردد.
✍کتاب شهید زین الدین، ص 52
#شهید_مهدی_زین_الدین♥️🕊
#سالگرد_شهادت✨💖
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☑️ ماجرای آشنایی حاج قاسم سلیمانی و شهید زینالدین بمناسبت سالگرد شهادت #شهید_مهدی_زین_الدین🌹
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💢برای اسلام حاضریم جان فشانی کنیم
🌱#شهید_مهدی_زین_الدین در بخشی از سخنرانی🎤خود این گونه می گوید:
🌱اکنون گرد هم جمع شده ایم تا امتحان خود را به خداوند پس بدهیم و بگوییم که در هرلحظه و در هر کجا، در هر زمان و مکانی ، برای اسلام حاضریم جان فشانی بکنیم و به این نیت انقلاب کرده ایم که نه تنها اسلام در #ایران بلکه در تمامی جهان منتشر بشود.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊