eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠دختری که به برکت وجود مزار شهید #محجبه شد. ☑️روایتی از همسر شهید مدافع حرم "جواد جهانی " 🕊هنگام تشییع پیکر #شهدای_غواص در هاشمیه، #شهید از مسئولان مراسم پرسید که آیا این #شهدا در پارک خورشید دفن می‌شوند یا خیر که جواب منفی دادند. آن زمان شهید بسیار تاسف خوردند که چرا برای پیشبرد اوضاع فرهنگی و عقیدتی در شهر از حضور شهدا بهره‌ نمی‌برند و آنها را از مردم دور می‌کنند به همین علت #وصیت کرده بود خودش در #پارک_خورشید دفن شود و معتقد بود حتی اگر بتواند یک جوان را تحت تاثیر قرار دهد برایش کافی است. 💠چندماه بعد از دفن #همسر_شهیدم دختر جوانی در حالی که ‌اشک می‌ریخت نزد من آمد و گفت اتفاقی به همراه دوستش سر مزار او رفته و شروع به درد دل کرده است که #شب_خواب_شهید را می‌بیند و بعد از آن به کلی تغییر می‌کند و #محجبه می‌شود. 🕊۲۲ آبان ماه #سالروز_شهادت شهید #مدافع_حرم " #جواد_جهانی " گرامی باد 💐شادی روح پر فتوح شهید #صلوات . 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸خبرگزاری شهاب از تولد «بهاء ابوالعطا» جدید خبر داد و با انتشار تصویر یک نوزاد نوشت، خواهر #شهید ابوالعطا ساعاتی پس از #شهادت برادرش، صاحب یک پسر شد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهید ✍ شهیدے که صورتش زیبا سیرتش زیباتر بود... به قمرفاطمیون شهرت داشت یکے از شروط عقدش این بود که مدافع حرم باقے بماند. #کلام_شهیدحسین_هریری: من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه. آخرشم این شهید درحال خنثی کردن بمب بود که منفجر شد و قسمتی از بدنش تیکه تیکه شد. #شهید_حسین_هریری 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#سالروز_شهادت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌺باور کن دوستت دارد همین که بر مزارشان ایستاده ای ، یعنی تو را به حضور طلبیده اند 🌺همین که اشک هایت روان میشود ، یعنی نگاهت میکنند 🌺همین که دست میگذاری بر مزارشان ، یعنی دستت را گرفته اند 🌺همین که سبک میشوی از ناگفته های غمبارت ، یعنی وجودت را خوانده اند 🌺همین که قول مردانه میدهی ، یعنی تو را به همرزمی قبول کرده اند 🌺باور کن ،شهید دوستت دارد  که میان این شلوغی های دنیا هنوز گوشه ی خلوتی برای دیدار نگاه معنویشان داری... 🌹اللهم الرزقنی توفیق شهادت فی سبیلک🌹 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌تابی و گریه‌های دختر #شهید «بهاء ابوالعطا» در تشییع جنازه پدر و مادرش در غزه؛ «می‌خواهم با آنها بروم» 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پیام_معنوی ⚡️میزان علاقه و اعتقاد ما به خدا #جهاد در را #خدا میزان علاقه و اعتقاد ما به خدا را نشان می دهد... 💥اعتقاد به اینکه خدا این فرصت قربانی دادن را برای #بنده خود پیش آورده است. ♨️وعلاقه به اینکه دوست داشته باشد در راه خدا قربانی بدهد •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈• ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
❤#مادر❤ #کار_مادری که #جوان خودش را ، #دسته_گل خودش را که با آن #محبت_مادرانه به ثمر رسانده ، به طرف #میدان_جنگ می فرستد ، از کار ان #نوجوان اگر بزرگتر نباشد کوچکتر نیست . این #حرکت_زنانه ، #حرکت_زینب_گون در #انقلاب ما بود . 🌷مقام معظم رهبری🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸احترام به والدین یعنی این... بخوانید و لذت ببرید ✍علی آقا می‌گفت: احترام به ، دستور . با اینکه یک دستش توی قطع شده بود، اما یه روز اومدم خونه و دیدم لباسهای‌کثیف رو شسته... بهش‌گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست اینها‌ رو شستی؟ علی جواب داد: مادر! اگه دو تا دستم رو گهم نداشتم ، باز وجدانم راضی نمی‌شد که من خونه باشم و شما زحمتِ شستن لباس ها رو بکشی... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری شهدایی #پیشنهاد_دانلود 📝#وصیت_نامه تکان دهنده #شهید_رضا_نادری #رائفی_پور 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
عنایت و کمک شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی برای 🌹 🌸بعد از کلی تماس و اصرار.... آمده بود دفتر انتشارات. می گفت: باید ماجرایی را برایتان بگویم. بی مقدمه گفت: سن و سال من بالا رفته بود. شغل خوبی داشتم. بارها برای به رفتم. هر بار به یک مشکل بر می خوردم و ازدواج من عقب می افتاد. 🌸یک بار سر مسئله به توافق نرسیدیم. یکبار مسئله ، بار دیگر تفاوت فرهنگی خانواده ها و..... دیگر مادر و خواهرم خسته شدند. خودم بیش از بقیه اذیت شدم. 🌸روزها گذشت تا اینکه دوسال قبل در اول اردیبهشت رفتم . با دوستانم بر سر یادبود ، برایش مراسم برگزار کردیم. افراد بسیاری آمدند و از شنیدند. خوشحال بودم که توانستم قدم کوچکی در این راه بردارم. 🌸وقتی همه رفتند، به تصویر خیره شدم و گفتم: شما تا زنده بودی تلاش می کردی که گره از کار مردم بازکنی، حالا هم که شدی و خدا شما را زنده معرفی می کند. 🌸بعد در دلم گفتم: ابراهیم جان، همه برای می برند، من از تو کادو می خواهم. یک کاری کن که دفعه بعد با به دیدنت بیایم!! روز بعد یکی از دوستان تماس گرفت و خانواده ای معرفی کرد. با اینکه دیگر حوصله این کار را نداشتم اما بار دیگر با مادر و خواهرم راهی شدیم. 🌸تمام مراحل کار خوب پیش رفت. همانی بود که می خواستیم. هیچ مشکلی نبود. نه و نه موارد دیگر، هیچ اختلافی بین خانواده ها نبود. بعد از تمام صحبت ها به ما گفتند: برای صحبت های خصوصی به این اتاق بروید. 🌸به محض اینکه به همراه دخترخانم وارد اتاق شدیم، چشمم به تصویر بزرگ بر روی افتاد!! وقتی نشستیم، به عنوان اولین سوال پرسیدم: شما ابراهیم هادی را می شناسید؟ ایشان هم با تعجب گفت: بله، شهید هادی پدرم بودند. آن ها در یک محل زندگی می کردند و بنده هم به این شهید والا مقام بسیار اعتقاد دارم و.... 🌸خلاصه، هفته ی بعد (علیه السلام) رفتم. همراه با همسرم به کنار مزار یادبودش آمدیم و برای عرض تشکر، ساعتی را در کنارش نشستیم. آخر همسرم نیز مانند من، از ابراهیم خواسته بود که یک برایش انتخاب کند. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تهدید شهید مدافع حرم توسط همسرش🔺روایت عاطفی همسر #شهید مدافع حرم “سجاد طاهرنیا” از ماجرای اعزام شهید👆 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊