براستی #شهدا صاحب #حیات #طیبهاند.....!!!
روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار #شهدای بهشهر رفته بودم.
دیدم زن و شوهری بر سر #مزار پسرم نشستهاند و به شدت گریه میکنند.
رفتم نزدیک شون و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این مزار #پسر من است اما در این قبر #شهیدی نیست که شما اینقدر برایش گریه میکنید.
پسر من #مفقود #الجسد است.
در ضمن من اصلا شما را نمیشناسم.
از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند.
خانمی که گریه میکرد در جواب من گفت: فرزند #مریضی دارم که از ناحیه دو پا #فلج بود.
دوا و درمانهای ما نتیجه نداد و از سلامتیاش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که #جوانی به سراغش آمده است و به او میگوید که از جایش #بلند شود.
پسرم در پاسخ جوان میگوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم.
#جوان میگوید برخیز تو #شفا یافتهای من #شهید #بالویی از مازندران هستم.
فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود.
من تمام #گلزار #شهدای شهرهای #مازندران را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم.
تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر(اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر #شهید میگفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم #زنده #حقیقی است .....
هدیه به روح #شهید_حسینعلی_بالویی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#خاطره_ای_از_شهدا ✍🏻
#شهیده_مریم_فرهانیان 🌷
#تولد : آبادان ۱۳۴۲
#شهادت : آبادان ۱۳۶۳
#مزار : گلزار شهدای آبادان
💢 #خودسازی را قبل از انقلاب و با برنامه خودسازی #امام_خمینی (ره) شروع کرد.
💢 #سکوت جزء برنامه اش بود و برای #ترک_گناه می بایست حرف زدنش را به حداقل میرساند.👌🏻
💢 با خودش خلوت می کرد و سکوت و خلوتش را هم دوست داشت . البته ذاتا هم آدم کمحرفی بود، اگر هم حرفی میزد ، بوی #دروغ و #غیبت نداشت. 👌🏻
💢 حرفش حرف خود سازی بود .عاشق کتاب های #شهید_دستغیب بود، از همه بیشتر کتاب عجب و ریای شهید. شاید بیشتر از ده بار خوانده بود. شیفته #سوره_قیامت هم بود .حظ میکردم وقتی می نشست و با صوت قشنگش برایم میخواند.📚
💢 یک بار به شوخی بهش گفتم تو که اسمت مریم است باید سوره مریم را دوست داشته باشی.☺️
گفت: دوست دارم هر کجای دنیا بودم این سوره را برام هدیه کنی.
همیشه برایم سوال بود چه ربطی بین کتاب عجب و ریای شهید دستغیب و سوره قیامت است که مریم اول سوره قیامت را می خواند و بعد کتاب را. 🤔
💢 توی هوای گرم و شرجی آبادان و در فصل خرماپزان روزه اش ترک نمی شد. افطار و سحری اش یک تکه نان و خرما بود .
چشمان گود رفته و رنگ پریده اش نشان بیداری های شبانه و روزه داری روزش بود.✨
💢 به حالش غبطه میخوردم میگفتم : آنقدر نگران نباش برادر شهیدت ازت شفاعت می کند.
میگفت: نه می خوام تو اون دنیا چراغ دست خودم باشه به امید کسی نمی شه نشست .✨
📚 دختری کنار شط
📗 #خودسازی_به_سبک_شهدا
هدیه به روح #شهدا صلوات ✨
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_ای_از_شهدا ✍🏻
شهید #حجت_الاسلام_حسن_رامه_ای 🌷
🔰 جانشین گردان امام سجاد تیپ ۱۲ قائم
#تولد : گرمسار ۱۳۴۴
#شهادت : منطقه مریوان، دزلی ۱۳۶۷
#مزار : گلزار شهدای گرمسار
💢 دعوتم کرده بود خانه اش گرمسار. از در که وارد شدم چشمم به تابلوی روی در خیره ماند .
💢 تابلویی بود شبیه به تابلوی مطلقا ممنوع راهنمایی و رانندگی.
تابلوی گردی که وسطش نوشته بود غیبت و ضربدری رویش خورده بود. دو طرف پایه اش هم روایت نوشته بود یکی از حضرت علی (ع) و یکی از امام باقر(ع)
"غیبت کوشش شخص عاجز است"
"شایسته است که مومن بر زبان خود مهر بزند همانگونه که بر طلا و نقره خود مهر می زند "
💢چند لحظه مات نوشته بودم. در زدم و وارد اتاق شدم. بعد از پذیرایی گرم صحبت شدیم .توی تمام مدت حواسم به حرف هایم بود. به همان تابلوی روی در؛
تابلوی غیبت مطلقا ممنوع
🗣راوی : حجت الاسلام سبحانی
📚 من از دیار حبیبم
📗 #خودسازی_به_سبک_شهدا
شادی روح #شهدا صلوات ✨
#گاندو #حجاب #تلنگر #صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#ارسالی_همسنگری
عنایت و کمک شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی برای #ازدواج🌹
🌸بعد از کلی تماس و اصرار.... آمده بود دفتر انتشارات. می گفت: باید ماجرایی را برایتان بگویم. بی مقدمه گفت: سن و سال من بالا رفته بود. شغل خوبی داشتم. بارها برای #ازدواج به #خواستگاری رفتم. هر بار به یک مشکل بر می خوردم و ازدواج من عقب می افتاد.
🌸یک بار سر مسئله #حجاب به توافق نرسیدیم. یکبار مسئله #مهریه، بار دیگر تفاوت فرهنگی خانواده ها و..... دیگر مادر و خواهرم خسته شدند. خودم بیش از بقیه اذیت شدم.
🌸روزها گذشت تا اینکه دوسال قبل در اول اردیبهشت رفتم #بهشت_زهرا. با دوستانم بر سر #مزار یادبود #ابراهیم، برایش مراسم #تولد برگزار کردیم. افراد بسیاری آمدند و از #خاطرات_ابراهیم شنیدند. خوشحال بودم که توانستم قدم کوچکی در این راه بردارم.
🌸وقتی همه رفتند، به تصویر #ابراهیم خیره شدم و گفتم: شما تا زنده بودی تلاش می کردی که گره از کار مردم بازکنی، حالا هم که #شهید شدی و خدا شما را زنده معرفی می کند.
🌸بعد در دلم گفتم: ابراهیم جان، همه برای #تولد_کادو می برند، من از تو کادو می خواهم. یک کاری کن که دفعه بعد با #همسرم به دیدنت بیایم!! روز بعد یکی از دوستان تماس گرفت و خانواده ای معرفی کرد. با اینکه دیگر حوصله این کار را نداشتم اما بار دیگر با مادر و خواهرم راهی شدیم.
🌸تمام مراحل کار خوب پیش رفت. همانی بود که می خواستیم. هیچ مشکلی نبود. نه #مهریه و نه موارد دیگر، هیچ اختلافی بین خانواده ها نبود. بعد از تمام صحبت ها به ما گفتند: برای صحبت های خصوصی به این اتاق بروید.
🌸به محض اینکه به همراه دخترخانم وارد اتاق شدیم، چشمم به تصویر بزرگ #آقا_ابراهیم بر روی #دیوار افتاد!! وقتی نشستیم، به عنوان اولین سوال پرسیدم: شما ابراهیم هادی را می شناسید؟
ایشان هم با تعجب گفت: بله، شهید هادی #همرزم پدرم بودند. آن ها در یک محل زندگی می کردند و بنده هم به این شهید والا مقام بسیار اعتقاد دارم و....
🌸خلاصه، هفته ی بعد #بهشت_زهرا (علیه السلام) رفتم. همراه با همسرم به کنار مزار یادبودش آمدیم و برای عرض تشکر، ساعتی را در کنارش نشستیم. آخر همسرم نیز مانند من، از ابراهیم خواسته بود که یک #همسر_مناسب برایش انتخاب کند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⭕️توئیت جالبِ #دکتر_مسیحی_لبنانی در#ایتالیا
🔹دیروز هنگام شیفتم بعد از سرکشی به بخش#قرنطینه در حیاط بیرونی، وارد دفترم شدم، آنجا عکس مریم ومسیح دارم، زانو زدم#نماز گذاردم و#نذر کردم اگر پس از این بیماری واگیردار، سالم از اینجا جان به در بردم، سه#مرقد را#زیارت کنم:
۱- #مرقد حسین در کربلا
۲- #مزار شهید عماد مغنیه در لبنان
۳- #مزار شهید قاسم سلیمانی در کرمان
👈این است تاثیر#نور اهلبیت و شاگردانِ این#مکتب بر روح انسانهای حقیقتطلب.
❀🕊🍃🌺🍃🕊❀
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
❀🕊🍃🌺🍃🕊❀
#دو_شهیدی_که_سربر_شانه_هم_شهید_شدند
🌾و ۱۱ سال بعد توسط گروه تفحص شهدا به اغوش خانواده باز گشتند .
🕊دو کبوتر🕊،دو پنجره، یک پرواز!
🌷#شهیدداوود بصائری و🕊#شهیداکبر قهرمانی
"داوود بصائری" متولد 1346 تهران و "اکبر قهرمانی" متولد 1343 شهر قدس، جمعی گردان مالک اشتر لشکر 27#محمد_رسول_الله(ص)، روز پنجشنبه 25 فروردین 1362 در هنگامه عملیات والفجر 1 در منطقهی#شرهانی#فکه به🌷#شهادت رسیدند و پیکرشان در حالی که سر بر شانه هم داشتند، برجای ماند.
درست 11 سال بعد، روز شنبه 27 فروردین 1373 پیکر آنها، همانگونه که در آخرین#تصویر در کنار هم بر جای مانده بودند، توسط گروه#تفحص و#کشف شهدای لشکر 27 پیدا شد و به#آغوش خانواده ها بازگشت.
🌷#مزار شهید داوود بصائری: بهشتزهرا (س) قطعهی 50 ردیف 28 شمارهی 6
🌷#مزار شهید اکبر قهرمانی: بهشتزهرا (س) قطعهی 28 ردیف 120 شمارهی 10
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
💚حلالیت طلبی❤️
🍃 #آخرین_شب✨
👈بارها از دوستان🌷#شهدا شنيده بوديم كه قبل از آخرين#سفر#رفتار و#كردار آن ها#تغيير مي كرد.شايد براي خود من باور كردني نبود! با خودم مي گفتم: شايد#فكر و#خيال بوده، شايد مي خواهند از🌷#شهدا موجودات ماورائي در#ذهن ما ايجاد كنند.اما خود من با همين چشمانم ديدم كه روز آخري كه🌷#هادي در🌟#نجف بود چه اتفاقاتي افتاد!
🌷@shahidabad313
💢بار آخري كه مي خواست براي#مبارزه با⚡#داعش#اعزام شود همه چيز عوض شد! او#وصيت نامه اش را#تكميل كرد. به سراغ#وسايل شخصي خودش رفته بود و هر آنچه را كه#دوست داشت به ديگران بخشيد!چند تا#چفيه ي#زيبا ودور دوخته داشت كه به طلبه ها بخشيد. از همه ي كساني كه با آنها رفت و آمد داشت#حلاليت طلبيد.
⚘@pmsh313
💢دوستي داشت كه در كنار🕌#مسجد_هندي#مغازه داشت.🌷#هادي به سراغ او رفت و گفت: اگر بر نگشتم، از فلاني و فلاني براي من#حلاليت بگير!حتي گفت: برو و از آن#روحاني كه با او به خاطر⚡#اهانت به☀️#رهبر_انقلاب درگير شده بودم#حلاليت بطلب، نمي خواهم كسي از دست من#ناراحت باشد.
🌷@shahidabad313
🌟#شب_آخر به سراغ#پيرمرد نابينايي رفت كه مدت ها با او#دوست بود.#پيرمرد را با خودش به🕌#مسجد آورد. با اين#پيرمرد هم#خداحافظي كرد و#حلاليت طلبيد.
⚘@pmsh313
💢براي#قبر هم كه قبلا با يك#شيخ_نجف#صحبت كرده بود و يك#قبر در ابتداي🌟#وادي_السلام از او گرفته بود.برخي دوستان🌷#هادي را بارها در كنار#مزار خودش ديده بودند كه مشغول#عبادت و#دعا بود!!
🌷@shahidabad313
🌷#هادي#تكليف همه ي امور دنيايي خودش را مشخص كرد و آماده ي#سفر شد.معمولاً وقتي به جاي مهمي مي رفت، بهترين لباس هايش را مي پوشيد. براي#سفر_آخر هم بهترين لباس ها را پوشيد و حركت كرد...
⚘@pmsh313
💢برادر#حمزه_عسگري از دوستان🌷#هادي و از#طلاب_ايراني🌟#نجف مي گفت: صورت🌷#هادي خيلي جوش مي زد. از#دوران_جواني دنبال#دوا#درمان بود.پيش يكي دو تا#دكتر در#ايران رفته بود و#دارو استفاده كرد، اما تغييري در جوش هاي صورتش ايجاد نشد.
🌷@shahidabad313
💥#شب_آخر ديدم كه با آن#پيرمرد_نابينا خداحافظي مي كرد.#پيرمرد با صفايي كه هر#شب منتظر بود تا🌷#هادي به دنبال او بيايد و به🕌#مسجد بروند.🌒#آخر_شب بود كه با هم#صحبت كرديم.
⚘@pmsh313
🌷#هادي حرف از رفتن و🌷#شهادت زد. بعد گفتم: راستي ديگه براي جوش هاي صورتت كاري نكردي🌷#هادي#لبخند تلخي زد و گفت: يه#انفجار احتياجه كه اين جوش هاي صورت ما رو#نابود كنه! دوباره حرف از🌷#شهادت را ادامه داد.
🌷@shahidabad313
💢من هم به#شوخي گفتم:🌷#هادي تو🌷#شهيد شو، ما برات يه#مراسم سنگين برگزار مي كنيم. بعد ادامه دادم: يه#شعر_زيبا هست كه مداح ها مي خونن، مي خوام توي#تشييع_جنازه تو اين#شعر رو بخونم.
⚘@pmsh313
🌷#هادي منتظر#شعر بود كه گفتم: جنازه ام رو بيارين، بگيد فقط به زير لب🌷#حسين (علیه السلام)...🌷#هادي خيلي خوشش آمد.#عجيب بود كه چند روز بعد درست در زمان#تشييع، به ياد اين مطلب افتادم. يكباره#مداح#مراسم#تشييع شروع به خواندن اين#شعر_زيبا كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_نهم
💚شهید استثنائی❤️
🥀 #مراسم_تشییع_و_تدفین🏴
👈خبر پيدا شدن پيكر🌷#هادي درست زماني پخش شد كه قرار بود☀️#شب_جمعه،يعني شب اول🌷#ايام_فاطميه در🕌#مسجد_موسي_ابن_جعفر(علیه اسلام)#تهران براي او مراسم برگزار شود.همزمان با#مراسم اعلام شد كه امروز پنجشنبه، براي🌷#شهيد_هادي_ذوالفقاري چهار#مراسم_تشييع برگزار شده!
🌷@shahidabad313
🌷#هادي#وصيت کرده بود پيکرش را در⬅️#سامرا،⬅️#کاظمين،⬅️#کربلا و⬅️#نجف،🔃#طواف دهند. اين#وصيت بعيد بود اجرا شود؛ زيرا عراقي ها شهداي خود را فقط به يکي از حرمين مي برند و بعد#دفن مي كنند.اما درباره ي🌷#هادي باز هم شرايط تغيير کرد، ابتدا پيكر او را به🌟#سامرا و بعد به🌟#کاظمين بردند. سپس در🌷#کربلا و💥#بين_الحرمين پيکر او#تشييع شد. بعد هم به☀️#نجف بردند و#مراسم اصلي برگزار شد.
⚘@pmsh313
🍁در همه ي حرم ها نيز برايش#نماز خواندند!#پرچم زيباي#ايران نيز بر روي پيكر اين🌷#شهيد، حرف هاي زيادي با خود داشت. اينكه مردم ما، برادران#شيعه خود را رها نمي كنند.#تشييع🌷#هادي در☀️#نجف بسيار با شكوه بود. چنين جمعيتي حتي در#تشييع#علما و#فرماندهان ديده نشده بود.
🌷@shahidabad313
💢#مرحوم_آيت_الله_آصفي(نماينده ي#مقام_معظم_رهبري) هم در🌟#نجف بر پيکر🌷#هادي#نماز خواند. در آخر هم همه ي جمعيتي که براي#تشييع پيکر🌷#هادي آمده بودند براي#تدفين به سمت#وادي_السلام رفتند.
⚘@pmsh313
💎مي گويند عراقي ها در☀️#نجف براي شهداي خودشان#تشييع خوبي در حرم ها راه مي اندازند، ولي بعد از آنکه مي خواهند🌷#شهيد را#دفن کنند، همه مي روند و فقط چند نفر مي مانندولي در#تشييع پيکر🌷#هادي همه چيز فرق کرد. صدها نفر وارد#وادي_السلام شدند. خود عراقي ها هم از شرکت چنين جمعيتي در#مراسم#تدفين🌷#شهيد تعجب کرده بودند و مي گفتند اين#شهيد#استثنايي است.
🌷@shahidabad313
💢اما نكته ي ديگر اينكه قطعه ي شهداي#عراق در☀️#نجف از#حرم حضرت#امير_المومنین علی(علیه اسلام) فاصله ي بسياري دارد اما🌷#مزار_هادي به#حرم🌟#حضرت_علي(علیه اسلام) بسيار نزديک است.اين#قبر متعلق به يکي از دوستان🌷#هادي بود كه او هم#قبر را براي مادرش در نظر داشت، اما🌷#هادي قبل از#اعزام با او#صحبت كرد. او هم مادرش را#راضي نمود تا#مزار را براي🌷#هادي قرار دهد.
⚘@pmsh313
💢يكي از دوستانش مي گفت:🌷#هادي در اين روزهاي آخر، بيشتر شب ها و سحرها بر سر مزاري که براي خودش در نظر گرفته بود حاضر مي شد و#دعا و#نماز مي خواند.دست آخر درست در☀️#شب_جمعه و🌷#شب_اول_فاطميه در همان#مزار (كمي جلوتر از قبر عالم#سيد_علي_قاضي ره) به#خاک سپرده شد.
🌷@shahidabad313
🌷#شهيد_ذوالفقاري وصيت هاي عجيبي براي#تدفين داشت که عمل کردنش#مشکل بود، اما به خواست#خدا همه اش تحقق يافت.او#وصيت کرده بود#قبر مرا سياهي بزنيد و بعد مرا در آن#دفن کنيد! اما امکانش نبود، قبرهاي☀️#نجف به شکلي است که ماسه هاي سستي دارد. ممکن است خيلي#ساده فرو بريزد.
⚘@pmsh313
🌷#هادي در#معرکه🌷#شهيد شد و#غسل نداشت. خودش قبلاً#پرچم سياهي تهيه کرده بود که خيلي ناگهاني پيکرش را در ميان آن#پرچم پيچيدند و در#قبر قرار دادند! ناخواسته کل قبرش#سياه و#وصيت🌷#شهيد عملي شد.
🌷@shahidabad313
🍀به گفته ي دوستانش يک#شال «🌟#يا_فاطمـه_الزهرا(علیها السلام)» هم بود که آن را روي صورتش گذاشتند و به خواست خودش بالاي#سنگ_لحد🌷#شهيد نوشتند:☀️#يا_زهرا(علیها السلام)
⚘@pmsh313
💎اما همه ي دوستان و آشنايان بر اين باورند که شايد علت اين#مفقوديت ارادت ويژه ي🌷#شهيد به☀️#حضرت_زهرا (علیها السلام) بوده. چون وقتي#پيکر او با اين تأخير چند روزه پيدا شد، آغاز🌷#ايام_فاطميه بود. شبي که او به#خاک سپرده شد🌷#شب_اول_فاطميه بود.
🌷@shahidabad313
💥دوستانش مي گويند بعد از🌷#شهادت_هادي وقتي به خانه اش رفتيم ديديم حتي سجاده اش پهن بوده است.انگار که او بعد از#نماز براي رفتن و جنگيدن به قدر#سجاده جمع کردني هم#درنگ نکرده است.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_چهار
💚مزار يادبود❤️ص ۲۳۶
✔خواهر شهيد
🦋...ســالها از شهادت ابراهيم گذشــت. هيچ کس نمي توانست تصور کند که فقدان او چه بر سر خانواده ي ما آورد. مادر ما از فقدان ابراهيم از پا افتاد و...
🦋تا اينکه در ســال ۱۳۹۰ شــنيدم که قرار است سنگ يادبودي براي ابراهيم، روي قبر يکي از شهداي گمنام در بهشت زهرا(س) ساخته شود.
🦋ابراهيم#عاشق_گمنامي بود. حالا هم#مزار يادبود او روي قبر يکي از شهداي گمنام ساخته مي شد.
🦋در واقع يکي از شــهداي گمنام به واسطه ابراهيم تکريم مي شد. اين ماجرا گذشت تا اينكه به كنار#مزار يادبود او رفتم.
🍁@shahidabad313
🦋روزي که براي اولين بار در مقابل ســنگ مزار ابراهيم قرار گرفتم، يک باره بدنم لرزيد! رنگم پريد و با تعجب به اطراف نگاه کردم!چند نفر از بســتگان ما هم همين حال را داشتند!
🦋ما به ياد يک ماجرا افتاديم که سي سال قبل در همين نقطه اتفاق افتاده بود!درســت بعد از عمليات آزادي خرمشهر، پســرعموي مادرم، شهيد حسن سراجيان به#شهادت رسيد.
🦋آن زمــان ابراهيــم مجروح بود و با عصا راه مي رفت. اما به خاطر شــهادت ايشان به بهشت زهرا(س) آمد.
🍁@pmsh313
🦋وقتي حسن را دفن کردند، ابراهيم جلو آمد و گفت: خوش به حالت حسن، چه جاي خوبي هستي! قطعه۲۶ و كنار خيابان اصلي. هرکي از اينجا رد بشه يه#فاتحه برات مي خونه و تو رو ياد مي کنه.
🦋بعد ادامه داد: من هم بايد بيام پيش تو! دعا کن من هم بيام همين جا، بعد هم با عصاي خودش به زمين زد و چند قبر آن طرف تر از حسن را نشان داد!
🦋چند ســال بعد، درست همان جائي که ابراهيم نشــان داده بود، يک#شهيد_گمنام دفن شد و بعد به طرز عجيبي ســنگ يادبــود ابراهيم در همان مــکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛